زن جوان مغازه مانتوفروشی را به آتش كشيد

در ساعت 18:15 روز 17 آذر امسال مأموران كلانتري 105 سنايي از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي در جريان يك فقره آتش‌سوزي در يك مغازه مانتوفروشي در خيابان ولي عصر قرار گرفتند.

با حضور تيم آتش‌نشاني و پايان عمليات اطفاي حريق، بنا بر اعلام نظريه كارشناسي سازمان آتش‌نشاني درباره عمدي بودن آتش سوزي، پرونده‌اي با موضوع "حريق عمدي " در شعبه دوم بازپرسي دادسراي ناحيه 6 تهران تشكيل شد؛ با تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور مقام قضايي، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

در حدود ساعت 18:30 از طريق تماس پرسنل فروشگاه اطلاع پيدا كردم كه فروشگاه دچار حريق شده و در حال سوختن است؛ بلافاصله به محل مراجعه و پرسنل آتش‌نشاني را در حال اطفاي حريق مشاهده كردم؛ پس از خاموش شدن آتش و در حاليكه مقداري از دود و گازهاي حاصل از آتش‌سوزي كمتر شده بود به اتفاق مأموران وارد فروشگاه شده و مشاهده كردم كه كليه اموال و لباس‌هاي موجود در مغازه به طور كامل از بين رفته است.

كارآگاهان اداره شانزدهم در تحقيقات پليسي و ميداني خود، با مراجعه به مغازه مانتوفروشي طعمه حريق اطلاع پيدا كردند كه اين مغازه مجهز به دوربين‌هاي مداربسته است؛ بلافاصله كارآگاهان تصاوير مربوط به روز آتش‌سوزي را مورد بررسي قرار دادند.

در بررسي انجام شده از تصاوير بدست آمده از دوربين‌هاي مستقر در داخل مغازه مانتوفروشي، كارآگاهان به تصوير زني حدوداً 50 ساله رسيدند كه در حال به آتش كشيدن مانتو فروشي بود؛ تصاوير بدست آمده نشان مي‌داد كه اين زن در ساعت 18:00 وارد مغازه مانتوفروشي شده و پس از به آتش كشيدن يك عدد مانتو، آنرا بر روي قفسه لباس‌ها انداخته و قبل از آنكه كسي متوجه اقدام او شود از مانتوفروشي خارج شده است.

با شناسايي عامل آتش‌سوزي، بلافاصله چهره اين زن ميانسال به كاركنان مغازه مانتوفروشي و مالباخته نشان داده شد و تمامي آنها به اتفاق وي را به هويت "مريم " مورد شناسايي قرار دادند.

مالباخته پس از شناسايي "مريم "، به كارآگاهان گفت: اين خانم از مدتي پيش به مجتمع تجاري جنب مغازه من مراجعه و عنوان داشته است كه به دنبال كار مي‌گردد و براي همين با نظر هيئت مديره مجتمع به عنوان "سرايه‌دار " به كار گرفته شد و پس از تعطيل شدن مجتمع اقدام به تميز كردن طبقات داخل پاساژ مي‌كرد.

مالباخته در ادامه اظهارات خود به كارآگاهان گفت: پس از گذشت مدتي، از طريق مديريت مجتمع اطلاع پيدا كردم كه اين خانم مكان مشخصي را براي گذراندن شب ندارد و مجبور است قسمتي از حقوق خود را صرف هزينه كرايه محل استراحت كند؛ به همين علت و پس از اعلام رضايت مديريت پاساژ از نحوه كار اين خانم، تصميم گرفتم تا اتاق كوچكي را كه در طبقه بالاي مجتمع خريداري كرده و استفاده‌اي از آن نداشتم را در اختيار او قرار دهم تا به اين طريق كمكي به او شده باشد و به هيچ عنوان تصور نمي‌كردم كه روزي اين خانم اقدام به آتش زدن مغازه من كند.

با شناسايي عامل آتش‌سوزي، كارآگاهان اداره شانزدهم به محل سكونت اين خانم در طبقه بالاي مجتمع تجاري جنب فروشگاه محل آتش سوزي رفته و او را در تاريخ 23 آذر دستگير و به اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل كردند.

متهم پس از مشاهده تصاوير لحظه به آتش كشيدن مغازه لب به اعتراف گشود و درباره علت و انگيزه خود به كارآگاهان گفت: در ساعت 17:00 روز حادثه با فروشنده يكي از مغازه‌هاي داخل مجتمع درگيري لفظي پيدا كرده بودم كه در همين زمان مديريت مجتمع متوجه موضوع شد؛ در حاليكه من درباره علت درگيري با فروشنده مغازه، به مدير مجتمع توضيح مي‌دادم ناگهان چند نفر از فروشندگان مغازه مانتوفروشي مالباخته با دخالت بي‌موردشان، مرا به عنوان مقصر اصلي درگيري معرفي كردند.

وي ادامه داد: من كه از دخالت آنها بسيار عصباني شده بودم تصميم گرفتم تا دخالت آنها را تلافي كنم و براي همين بدون آنكه متوجه داخل شدنم به مغازه مانتوفروشي بشوند خودم را به يكي از قفسه‌هاي لباس انتهاي مغازه رساندم. تصميم داشتم تا بوسيله آتش زدن چند مانتو كاري كنم خسارت مانتوها به گردن آنها انداخته و آنها مجبور به پرداخت پول مانتوها بشوند و اصلاً تصور نمي‌كردم كه اين كار باعث به آتش كشيده شدن تمام مغازه مالباخته خواهد شد.