فیلمبرداری از اذیت و آزار دختر جوان

هفته گذشته دختری جوان به دادسرای جنایی شیراز مراجعه کرده و به بازپرس کشیک گفت: اینجا آمده ام تا از سوءاستفاده جنسی یک پسر هوسران شکایت کنم.

وقتی بازپرس این دختر را دعوت به‌آرامش کرد و از او خواست با اطمینان از محرمانه ماندن موضوع، شکایت خود را مطرح کند این دختر سر حرف آمده و افزود: چندی پیش با پسر جوانی آشنا شدم و او بعد از مدتی به من اظهار علاقه کرد و گفت بسیار مرا دوست دارد. او پیشنهاد ازدواج داد ولی من قبول نکردم و گفتم هنوز درست همدیگر را نمی‌شناسیم. ارتباط تلفنی ما ادامه داشت تا اینکه یک روز او پیشنهاد کرد با هم برای گردش بیرون برویم.

بعد از رفتن سر قرار، او مرا به باغی که می‌گفت مال یکی از بستگانش است برد و گفت اینجا جایی است که می‌توانیم با هم بدون وجود هیچ مزاحمی صحبت کنیم و از شرایط یکدیگر برای ازدواج با خبر شویم.

مهدی مرا به یک گوشه خلوت باغ برده و یک مرتبه به من حمله ور شده و مرا مورد اذیت وآزار قرار داد.

من خیلی از این اتفاق ضربه خوردم اما چون خودم را به خاطر اعتماد به این پسر مقصر می‌دانستم به کسی چیزی از این ماجرای تلخ نگفتم و تصمیم گرفتم آن‌را فراموش و ارتباطم را با مهدی به‌طور کامل قطع کنم.

اما این گمان من درست از کار درنیامد چند روز بعد دوباره مهدی با من تماس گرفت و گفت بار دیگربه ملاقات او بروم. قصد قطع کردن تماس را داشتم که یکمرتبه این پسر شرور حرفی زد که ته دلم خالی شد. مهدی گفت از صحنه تعرض به من فیلم تهیه کرده و در صورتی که به میل او رفتار نکنم آن را در سطح شهر پخش خواهد کرد و آبروی من و خانواده ام را خواهد برد.

من از تهدید او ترسیده و به خواسته او عمل کردم اما عذاب وجدان شدیدی از بابت این موضوع گرفته بودم.

یک روز از این روزها او فیلمی را که از من گرفته بود نشانم داد و من که با مشاهده این تصاویر انگار دنیا روی سرم خراب شده بود تصمیم گرفتم به جای باج دادن به این جوان متجاوز از راه قانونی وارد شده و از وی به دستگاه قضایی شکایت کنم. پدر و مادرم را در جریان این اتفاق تلخ قرار داده و آنها قول دادند بدون سرزنش کردنم با من به دادسرا آمده و علیه این جوان بی‌بند و بار شکایت کنند.

با دلگرمی که بازپرس پرونده به این قربانی تعرض داد بلافاصله رسیدگی به این موضوع در دستور پلیس آگاهی شیراز قرار گرفت.به دستور بازپرس پلیس آگاهی دست به کار شده و شناسایی و دستگیری متهم را در دستور قرار داد. هر چند مراجعه ماموران به منزل این پسر حاکی از فرار وی داشت ولی مهدی چند روز بعد در مخفیگاه دیگری دستگیر شد.

متهم که به شدت ترسیده و به ماموران التماس می‌کرد، در حضور بازجوی پرونده با اعتراف به اقدام ضدقانونی و غیراخلاقی خود گفت: من بعد از دیدن سایه به او علاقه‌مند شدم و خواستم با او رابطه برقرار کنم اما فهمیدم که این دختر اهل این حرف‌ها نیست و فقط در چارچوب ازدواج به این رابطه تن خواهد داد.

برای رسیدن به خواسته خود با او در باغ دایی ام قرار گذاشته و دوربینی را هم در آنجا تعبیه کردم. وقتی سایه داخل شد به بهانه صحبت کردن وی را به محل نصب دوربین کشیده و مورد تعرض قرار دادم.

سایه گفت، از دستم شکایت می‌کند ولی من فیلم را به رخ او کشیده و وادار به سکوتش کردم.بعد هم چون مطمئن بودم اگر این فیلم را نگه ندارم سایه دیگر به خواسته‌های شوم من جواب مثبت نمی‌دهد این فیلم را گوشه‌ای پنهان کرده و چند بار دیگر مورد استفاده قرار دادم.

با اقرار صورت گرفته این متهم جوان تحویل دستگاه قضایی شد اما با توجه به اینکه فیلم مورد نظر بسیار حرفه‌ای تهیه شده است کارآگاه پرونده به سوءاستفاده جنسی مهدی از دخترانی دیگر هم مشکوک شده و در حال انجام تحقیقات دامنه داری در این باره است.

گفتنی است تجاوز به عنف از جرایم بسیار سنگینی است که در قانون مجازات اسلامی حتی یک مورد آن با اعدام مجرم همراه است.