امروز مردی بنام اسدا... که برای فرار از دست زن خود دست به حیله تازهای زده بود با صدور قرار از طرف بازپرس شعبه 17 بزندان رفت.
اسدا... در حدود دو ماه قبل از خانه خود فرار کرده و چند روز بعد، اوراقی مبنی بر فوت خود منتشر نمود.
چندی پیش اسدالله ناگهان از منزل ناپدید شد و یک هفته پس از گم شدن اسدالله در حالیکه زنش خدیجه و بستگان وی با مراجعه به بیمارستانها و سایر مراجع درصدد پیدا کردن او بودند یکی از دوستانش نزد خدیجه آمد و با ارائه اوراق چاپ شدهای که خبر مدرک اسدالله در آن آگهی شده بود در حالیکه قیافه گرفتهای داشت گفت:
خدیجه خانم یک دوست قدیمی از دست من رفت و از همه بدتر آنکه محل دفن او را نمیدانم آمدهام بپرسم شما اگر محل دفن شوهر مرحومتان را میدانید بمن هم بگویید تا لااقل سرقبرش بروم و فاتحهای بخوانم.
رفیق اسدالله پس از بیان این مطلب با ابراز تأسف بخدیجه پیشنهاد کرد که مجلس ختمی برای شوهر متوفی خود برپا کند تا یادی از او شده باشد.
خدیجه با توجه به قیافه اندوهناک دوست شوهرش و اوراق چاپی اطمینان پیدا کرد که شوهرش مرده است و بهمین جهت لباس مشکی پوشید و مراسم شب هفت و شب چهلم را برای اسدالله ترتیب داد بستگان اسدالله و خدیجه نیز در این مراسم شرکت کرده و به خدیجه تسلیت میگفتند و حتی دوست اسدالله نیز با تأسف به خدیجه تسلیت گفت و اظهار داشت: من از این به بعد نمیتوانم جای دوست خود را در این خانه خالی ببینم بهمین جهت کمتر مزاحم میشوم!
شبیه شوهرش را دید
دو ماه از این ماجرا گذشت یک روز خدیجه در حالیکه هنوز لباس مشکی را بعلامت مرگ شوهرش بر تن داشت در خیابان به مردی برخورد کرد که از پشت سر به شوهر مرحومش اسدالله شباهت داشت، خدیجه چند لحظه از دور این مرد را تماشا کرد و بالاخره با شک و تردید بدنبال او براه افتاد ولی چون تصور میکرد این مرد فقط با شوهرش شباهت دارد به همین جهت فقط او را تا نزدیک خانهای دنبال کرد و به خانه خود برگشت.
مرده در خیابان راه میرفت
وقتی خدیجه به خانه برگشت در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود جریان را با چند تن از بستگان خود در میان گذاشت و آنها گفتند: چون بخیال اسدالله بودهای حتما مرد دیگری را با او اشتباه گرفتهای؟
خدیجه به هوای دیدار مردیکه شبیه شوهر مرحومش بود بار دیگر در حوالی محلی که دیروز وی را دیده بود به مراقبت پرداخت و تصادفاً آن روز هم بار دیگر با همان مرد روبهرو شد ولی این بار او را از روبهرو دید و با نهایت حیرت متوجه گردید که این مرد همان شوهر وی اسدالله می باشد که سالم و زنده راه می رود و خیلی هم خوشحال و راضی به نظر میرسد خدیجه پس از اطمینان کامل از این موضوع جریان را به کلانتری محل اطلاع داد و ماجرای گذشته و فرار شوهرش و سپس خبر مرگ او را در اختیار مأمورین گذاشت و صبح روز دیگر مأمورین اسدالله را در همان خانه دستگیر و به کلانتری آوردند.
مرگ مصلحتی
اسدالله ابتدا در کلانتری منکر جریان بود و می گفت نام من اسدالله نیست ولی وقتی با خدیجه روبرو شد به هویت خود اعتراف کرد و گفت چون از ادامه زندگی با خدیجه ناراحت بودم و بعلاوه پرداخت مخارج او هم برایم میسر نبود، با طرح این نقشه خواستم خود را خلاص کنم ولی افسوس که خدا نخواست مردن مصلحتی من بیش از این ادامه داشته باشد و این بار خدیجه بجای عزرائیل بسراغ من آمد.
پرونده این ماجرا در شعبه بازپرسی مورد رسیدگی قرار گرفت و بازپرس با صدور قرار اسدالله را بجرم ترک انفاق روانه زندان کرد.
نمودار تغییرات میانگین دمای سطح زمین نشان میدهد که تغییرات دما در دوره فانروزوئیک بیشتر از چیزی بود که پیشتر تصور میشد.
دانشمندان نمیدانند که در محیط بسیار شلوغ و متراکم این سیاهچاله، چگونه جتهایش کاملاً صاف و پایدار هستند.
به گفته ادارهٔ ملی اقیانوسی و جوی ایالات متحده آمریکا (NOAA)، این قدرتمندترین طوفان خورشیدی 20 سال گذشته است.
دقایقی پیش به شکل مرموزی حسابهای کاربری توییتر اپل، ایلان ماسک، بیل گیتس، بایننس و... هک شدند.
مرکز پزشکی سینا واقع در خیابان شریعتی تهران، شامگاه سهشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹ دچار آتش سوزی و انفجار شد.
لحظاتی قبل زلزله تهران را لرزاند و در نقاطی از شهر این زلزله حس شد.
معاون سیاسی استانداری خوزستان درباره آخرین وضعیت حادثه تروریستی صبح امروز در رژه نیروهای مسلح در اهواز گفت: تروریست ها 4 نفر بودند که در پی این حادثه 10 نفر شهید شدند و 21 نفر هم مجروح شدند.
رئیس مرکز فوریتهای پزشکی و اورژانس البرز از فوت دو نفر بر اثر طوفان شب سهشنبه 27 شهریور در البرز خبر داد.
مردی که برای فروش ارز مجازی (بیت کوین) به شکنجه گاهی در مشهد کشانده شده بود، برای فرار از چنگ افراد مسلح، دست به جنایت زد.