حتما برای خیلیهایمان پیش آمده که در یک روز بارانی به هوای گذر از خیابان، کوچه یا هر معبر دیگری، پایمان را در چاله آبی میگذاریم که ظاهرا چند سانتی متر بیشتر عمق ندارد؛ اینجاست که خطای برآوردمان میتواند به خیس شدن کفش، سکندری خوردن و حتی سقوطی منجر شود که گاه با مرگ درمیآمیزد؛ سقوط نه در یک چاله، بلکه در تله ای که برایت گستردهاند!
باران شدید دوشنبه شب در بجنورد به سرعت با آبگرفتگی گذرگاهها گره خورد و قطع برق معابر هم به یاری تاریکیهای مسأله آمد تا خبر تلخ «آبگرفتی در بجنورد دو نفر را به کام مرگ فرستاد» مخابره شود؛ مادری که طفل دو سالهاش را در آغوش کشیده بود و قصد گذر از خیابان شهید بهشتی در مرکز شهر را داشت؛ اما در تاریکی معابر به حفره ای مرگ آور سقوط میکند و ضایعهای دلخراش رخ میدهد.
یکی از شهروندان که شاهد ماجرا بوده، میگوید: باران شدید بود و بسیاری در گوشه و کنار پناه گرفته بودند و برق نیز دقایقی بود که قطع شده بود، تا اینکه با صدای داد و فریادهای یک زن دریافتیم، مادر و فرزندی در کانال آب سقوط کردهاند. برخی به سرعت خودشان را به بالای حفره رساندند تا شاید کمکی از دستشان برآید، ولی متأسفانه کاری از دست هیچ کس ساخته نبود.
دقایقی پس از وقوع ضایعه رخ داده برای زن 31 ساله و کودکش، نیروهای امدادی که با تماس تلفنی شاهدان ماجرا به محل راهنمایی شدهاند، جستجو برای یافتن حادثه دیدهگان را آغاز میکنند تا اینکه سرانجام پس از نزدیک یک ساعت، جسد بی جان «زهرا گریوانی» ـ که نشانههای خفگی در او دیده میشد ـ در صد متری محل سقوط کشف میشود، ولی هنوز خبری از کودک نیست؛ حتی با وجود این که برق منطقه وصل شده و باران از نفس افتاده است!
با گذشت ساعاتی از ماجرا، شعاع بزرگی در حاشیه محل حادثه به محاصره نیروهای انتظامی درمیآید و درنخستین اقدام، دسترسی به محل حادثه حتی برای خبرنگاران غیر ممکن میشود، ولی همچنان جستجوهای فنی غواصان آتشنشانی و اعضای هلال احمر برای یافتن کودک نتیجهای نداشته و تخریب پلها و پوشش روی کانال و حضور سگهای تجسس هم کارساز نمی شود تا جستجو به حاشیه شهر کشیده شود؛ جایی که آبهای سطحی با کمک کانالهای گوناگون به خندقی میرسد که از قدیم در حاشیه شهر بوده است.
جستجوی مشقت بار و اضطراب آوری که تا پیش از ظهر امروز به طول میانجامد و سرانجام پس از گذشت بیش از سی و پنج ساعت از زمان سقوط در کانال، پیکر بی جان دختر بچه غرق شده پیدا میشود؛ در حالی که برخی مسئولین به نیت برائت از سهم داشتن در ماجرا، از روز گذشته، سیل تکذیبیههایشان را روانه اذهان مردم کرده اند!
نگاهی به سخنان مسئولین استانی نشان میدهد که یکی از معاونان شهرداری، چند روز پیشتر از بارندگیها، وعده داده که بارندگی شدید نیز قادر به ایجاد مشکل نخواهد بود، حال آنکه مشکل به حد فاجعه هم رسید؛ اما نه این مقام مسئول توضیحی بر وعدهاش داده و نه حتی تا کنون خبری از واکنش عملی ستاد بحران، منتشر شده است.
این در حالی است که سرپرست اداره کل مديريت بحران در این باره به روزنامه خراسان گفت: درباره بارش تگرگ از طريق راديو و تلويزيون به مردم آگاهیرسانی شده بود و اداره کل هواشناسي نیز با فرستادن پيامک به سیصد نفر (!) اين موضوع را اطلاع داده بود؛ بنابراین، در این حادثه، هيچ مسئوليتي متوجه اداره کل مديريت بحران نيست و اين موضوع مستقيم به فرماندار بجنورد ـ که مدير بحران شهرستان هم هست ـ ارتباط دارد.
وی همچنین در ادامه به بودجه تصویب شده برای جمعآوری روان آبهای شهر اشاره میکند و شورای شهر و شهرداری را در رسیدگی نکردن به معضلی قدیمی ـ که منجر به این حادثه شده ـ مقصر میداند، ولی توضیحی درباره نقش نظارتی و پیشگیری ستاد مدیریت بحران در این باره نمیدهد!
کمی بعد، پرتال استانداری از طی طریق دو کیلومتری استاندار و فرماندار در محدوده خندق شهر خبر میدهد؛ اما هیچ توضیحی برای علت وقوع حادثه ندارد و به ظاهر نیز دلیلی برای تسلیت این فاجعه در مرکز شهر نمیبیند.
و کمی بعدتر، شورای شهر در بیانیه تسلیتی که ظهر دیروز روی خروجی سایتش گذارد، برای مسئولین شهری، آه، افسوس و حسرت از درسی که از تجربیات گذشته نیاموخته، حواله میفرستد و فراموش میکند که یکی از وظایف شورای شهر، نظارت بر عملکرد شهرداری است!
و در پایان تلاش میکنیم، دلیل قطعی برق را بیابیم و به این نتیجه میرسیم که گویا سقوط یک درخت کهنسال و پوسیده روی خطوط انتقال فشار قوی در کیلومترها دورتر از محل حادثه (حوالی بلوار امام رضا (ع))، زمینهساز قطعی برق در برخی نواحی مرکزی شده تا مدیر توزیع برق شهرستان از شهرداری درخواست کند که درختان پوسیده را شناسایی و نسبت به قطع و پاکسازی آنها در حریم شبکههای برق اقدام کند؛ فارغ از اینکه بر پایه سخنان همین مدیر مسئول، این سومین حادثه سقوط درخت در چهار ماهه گذشته است که همگی هم منجر به قطع برق شده بود!
بدین ترتیب ماجرا به اینجا میرسد که گویا هیچ یک از مسئولین استانی، بابت مقدمات وقوع این حادثه، خود یا مجموعهاش را مقصر نمیداند که دست کم یک عذرخواهی تقدیم روحیه خراشیده مردم شهر کند، در حالی که حتما قصوری شده که دادستان عمومي و انقلاب بجنورد به عنوان مدعیالعموم به صحنه میآید و وعده برخورد قاطع قانونی با مقصران اين حادثه را میدهد.
با این تفاسیر، با توجه به عزم جدی مسئولان در یافتن پیکرهای این دو شهروند، جا دارد که از ایشان بپرسیم: چرا یک چندم این هزینهها را صرف مقابله با خطرات بالقوه شهری نکردید؟
و بپرسیم که با توجه به ایمنی گذرگاهها، ارزیابیتان از علت وقوع این ضایعه چیست؛ حادثه یا کوتاهی متولیان امر؟!