نخستین اعدامی پسر جوانی است که یک دختر دانشجوی دندانپزشکی را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده بود. این پرونده 16دی ماه سال 87 به جریان افتاد؛ زمانی که دختر جوانی نزد پلیس رفت و پرده از راز یک شیطانصفت برداشت. وی به مأموران گفت: من دانشجوی رشته دندانپزشکی یکی از شهرهای جنوبی کشور هستم و روز حادثه از شهرستان سوار اتوبوس شدم تا به خانه مان در تهران بروم.
وی افزود: در ترمینال غرب تهران با پدر و مادرم قرار داشتم. به همینخاطر در حوالی میدان آزادی از اتوبوس پیاده شدم. از یک مرد جوان آدرس پرسیدم که چطور به سمت ترمینال بروم و او به من گفت که از پشت بیمارستان روانپزشکی بروم. وی ادامه داد: طبق آدرسی که مرد جوان به من گفته بود به راه افتادم که در همین حین متوجه شدم همان مرد در حال تعقیب من است. در یک لحظه او به سمت من حملهور شد و مرا به پشت شمشادها برد. در آن لحظه همهجا خلوت بود و هیچکس از آنجا عبور نمیکرد. هرچه التماس کردم فایدهای نداشت. او مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و تهدید کرد که اگر سکوت نکنم، مرا خواهد کشت. سپس نقشه شوم خود را عملی کرد و به سمت کیفم رفت تا کیفم را هم سرقت کند که در همین هنگام از غفلت او استفاده کردم و با برداشتن گوشی موبایلش که روی زمین افتاده بود پا به فرار گذاشتم.
بعد از اعلام این شکایت تحقیقات ویژه پلیسی آغاز شد و از آنجا که دختر جوان توانسته بود گوشی مرد شیطانصفت را با خود بردارد، مأموران از طریق همین سرنخ مرد جوان را شناسایی کردند. وی بعد از دستگیری در شعبه77 دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و در جلسه دادگاه مدعی شد که در یک لحظه دچار وسوسه شده و دست به این اقدام شیطانی زده است.
این متهم در پایان جلسه به اتهام تجاوز به عنف به اعدام و به اتهام سرقت و ضرب و شتم به 10 سال زندان محکوم شد. این پرونده پس از استیذان از رئیس قوه قضاییه به مرحله اجرا رسید و مرد شیطان صفت هفته آینده پای چوبه دار می رودتا مجازات شود.
نقشه سیاه مرد زندانی
دومین محکوم به مرگ 3 زن را تسلیم نیت شوم خود کرده بود. وی که پیش از این به اتهام سرقت در زندان بود با شوهران طعمههای خود در زندان آشنا میشد و سناریوی شوم خود را کلید میزد. یکی از طعمههای این زندانی سابقهدار سوم تیرماه 87 وقتی برای شکایت به دادسرای کرج رفت در توضیح ماجرا به مأموران گفت: شوهرم مدتی در زندان بود و بعد از آزادی مدعی شد که با مردی به نام بهنام آشنا شده است. بهنام مرتب به خانه ما رفتوآمد داشت تا اینکه یکی از روزها با من تماس گرفت و حقیقت تلخی را برایم فاش کرد. وی مدعی شد که همسرم مدتهاست با زن جوانی آشنا شده است. وقتی متوجه شدم که همسرم به من خیانت میکند خیلی بههمریختم و تصمیم گرفتم از او جدا شوم. شب حادثه بهنام به خانه ما آمد تا طبق قراری که داشتیم، مرا به محل قرار شوهرم با هوویم ببرد و برایم ثابت شود که وی به من خیانت کرده است. او وقتی وارد خانهام شد با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد که همانجا متوجه شدم همه حرفهایش درباره رابطه پنهانی شوهرم با زن دیگری دروغ بوده و او با این نقشه، نیت شوم خود را عملی کرده است.
بهدنبال اعلام این شکایت، مأموران تجسسهای خود را برای دستگیری متهم آغاز کردند که در ادامه رسیدگی با دو پرونده مشابه دیگر روبهرو شدند. در جریان این دو پرونده، مرد زندانی با همین ترفند دو زن دیگر را نیز قربانی نیت شوم خود کرده بود. با این اطلاعات، مرد سابقهدار دستگیر شد و در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد. وی گفت که ابتدا در زندان با همبندیهایش دوست شده و پس از آزادی به خانه آنها رفتوآمد میکرد تا با نقشهای که در سر داشت، دست به آزار و اذیت همسران آنها بزند.
این مرد پس از محاکمه در شعبه 80 دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد و حکم به تأیید قضات شعبه 11 دیوان عالی کشور رسید. متهم هفته آینده پای چوبه دار می رود.
کلکسیونی از تبهکاریها
محکوم سوم مرد 29سالهای به نام فرید است. وی که کلکسیونی از تبهکاریهای مختلف از جمله آدمربایی، سرقت مسلحانه، سرقت احشام، موادمخدر، شرارت، تهدید با چاقو و خرید و فروش اسلحه را در کارنامهاش به ثبت رسانده به اتهام ربودن پسر نوجوانی و آزار و اذیت او به اعدام محکوم شده است. وی به بهانه موتورسواری پسر نوجوانی را ربوده و به یک دامداری حوالی ورامین کشاند و او را تسلیم نیت شیطانی خود کرد. وی بعد از آن طعمهاش را تهدید به مرگ کرد و به او گفت که اگر شکایت کند او را خواهد کشت. شاکی پرونده نیز بعد از این حادثه به طرح شکایت پرداخت و متهم خطرناک دستگیر شد. وی پس از محاکمه در شعبه 72 دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد و قضات شعبه 20 دیوان عالی کشور، حکم را تأیید کردند.
شاکی زیرک
چهارمین محکوم به مرگ متهم است که در میدان آزادی زن جوانی را بهعنوان مسافر سوار خودروی پژو خود کرده و او را ربوده و قربانی نقشه سیاهش کرده است. براساس اوراق پرونده2 آبان ماه سال 87 یک زن برای شکایت به کلانتری آزادی رفت و به مأموران گفت: ساعتی پیش در میدان آزادی سوار یک خودروی مسافرکش شدم تا به سمت شهرک آپادانا بروم. در بین راه راننده با تهدید چاقو مرا ربود و مورد آزار و اذیت قرار داد و در لحظهای که قصد داشت مرا از خودرو پیاده کند موبایل او را برداشتم و پا به فرار گذاشتم.
بعد از اعلام این شکایت مأموران متهم فراری را از طریق سرنخی که در اختیار داشتند دستگیر کردند. او وقتی در شعبه 79 دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت خودش را بیگناه دانست و مدعی شد که شاکی او را اشتباه گرفته است. قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده و نشانیهایی که شاکی از وی ارائه کرده بود ادعای متهم را نپذیرفتند و او را به اعدام محکوم کردند.
حکم در دیوان عالی کشور نقض شد و برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری فرستاده شد که بعد از تحقیقات مجدد، متهم بار دیگر از سوی قضات دادگاه به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او این بار در دیوان عالی کشور تأیید شد و برای اجرا در اختیار قاضی جمشیدی قرار گرفت.
این جوان شیطان صفت نیز هفته آینده همراه سه محکوم دیگر پای چوبه دار خواهد رفت تا حکم اعدام دربارهاش اجرا شود.