رضا عطاران از معدود کارگردانهایی است که علاوه بر بازی در فیلمهای خودش، میتواند تیم بازیگری و عوامل پشت صحنه را هم هدایت کند.
البته کمتر کسی تصور میکند این کارگردان و بازیگر چنین قابلیتی را داشته باشد، اما کارنامه عطاران در تلویزیون در چند سال اخیر نشان میدهد، شناخت دقیقی از مخاطب و راههای سرگرم کردن او بلد است.
مهمترین ویژگی عطاران به تایید بازیگرانی که با او همکاری کردهاند و مهمتر از همه به عقیده مردم، صداقت اوست. این صداقت در اولین فیلم سینمایی بلند به کارگردانی این بازیگر خوشفکر دیده میشود و به اندازهای پررنگ است که مریلا زارعی بازیگر مقابل او در «خوابم میآد» بارها از این ویژگی عطاران حرف زده است.
«خوابم میآد» علاوه بر اینکه فیلم آبرومندی است، تا به حال فرشته نجات اقتصاد سینمای ایران هم بوده است. این فیلم جزییات و ریزهکاریهایی دارد که فقط خود کارگردان دربارهاش میتواند توضیح بدهد، فیلمی که اگر در شرایط بهتر اکران میشد، قطعا بیشتر از اینها به سینمای ایران کمک میکرد.
مریلا زارعی بازیگر نقش شیرین و رضا عطاران بازیگر نقش رضا در فیلم «خوابم میآد» از چگونگی ساخت این فیلم و اتفاقاتی که بعد از ساخت برای آن افتاد، گفتند. علی علایی منتقد فیلم نیز در این نشست حضور داشت.
ماجرای اکران نشدن فیلم «خوابم میآد» در سینماهای حوزه هنری چه بود؟
رضا عطاران، کارگردان و بازیگر: راستش ما خودمان هم درست نفهمیدیم. حوزه هنری دنبال دلیل است که چرا فیلم «خوابم میآد» فیلم مستهجنی است، اما ظاهرا هنوز دلیلش را پیدا نکردهاند. فیلم در جشنواره فجر با مشکلاتی مواجه شد. به خاطر همین در زمان اکران ممیزیهایی به آن وارد شد. آن ممیزیها اعمال شد و فیلم الان روی پرده است. با اصلاحاتی که به فیلم وارد شده من الان پاکترین مرد سینمای ایران هستم.
شما در وضعیت کنونی سینمای ایران نگران اکران کردن فیلم نبودید؟
عطاران: چرا. ارشاد به ما گفت یک عدهای هستند که ممکن است به فیلم گیر بدهند. به خاطر همین اصلاحات دادند.آقای تختکشیان هم گفت این اصلاحات را اعمال کنیم.
علی علایی، منتقد فیلم: قبل از ساخت فیلم «خوابم میآد» ما با پدیدهای به نام رضا عطاران مواجه بودیم که او را به عنوان کارگردان تلویزیون میشناختیم. از او سریال دیدیم و راحتترین پیشبینی این بود که وقتی فیلمی از او در سنیما میبینیم، مثل سریالهای تلویزیونیاش است، اما او ما را غافلگیر کرد و سراغ یک نوع دیگری از کار رفت. کسی که پتانسیل و عقبهای دارد، اما آن را کنار میگذارد و سراغ چیز دیگری میرود. چرا به یکباره از گذشته فاصله گرفتی؟ در عین حال وقتی خواستی دوباره لحنت را عوض کنی به نظرم پرهیزگاری کردی. چه در فیلمهایی که برای دیگران بازی کردی و چه در فیلمهایی که خودت ساختی این پرهیزگاری وجود نداشت اما این بار با اینکه میتوانستی خیلی کارها را در موقعیتهای طنز انجام بدهی، نکردی و اسم این را میشود پرهیزگاری گذاشت.
عطاران: این چیزهایی که می گویید درست است. مردم اطمینانی به کارهایم داشتند و جذب مخاطب هم برایم مهم بود، اما میخواستم فیلمی بسازم که همه چیز را با هم داشته باشم. مخاطب و منتقدان را کنار هم داشته باشم. یکی از مرضهای کسانی که کار هنری میکنند تنوعطلبی و تغییر است. من احساس خستگی می کردم و میخواستم کار متفاوت انجام بدهم، هر چند بخشی از این کار ریسک باشد. در جشنواره فیلم فجر و زمان نمایش فیلم احساس کردم این کار اشتباه بود، اما در اکران عمومی مردم با فیلم ارتباط برقرار کردند و تا آخر فیلم را دنبال کردند.
مریلا زارعی، بازیگر: شاید جالب باشد بدانید حتی بچههایی که سر چهارراهها گل میفروشند هم با این فیلم همزادپنداری کردهاند. این بچهها بعد از دیدن این فیلم با من احساس نزدیکی بیشتری کردند. در کارهای دیگر این نزدیکی را کمتر احساس کردم، اما رضا عطاران ارتباطش را با طبقه ضعیف بیشتر از طبقات دیگر برقرار کرده است. من به جنس کار عطاران و ارتباط او با مخاطب قبل از بازی در «خوابم میآد» فکر کردم و تصور این موفقیت را قبل از ورود به کار داشتم. خیلی خوب است بازیگری به مرحلهای برسد که مردم به او اعتماد کنند. آقای عطاران به جایی رسیده است که مردم به او اطمینان دارند و میخواهند ببینید چه حرف جدیدی میزند. به طبع من هم علاقهمندم به واسطه کارهای ایشان با مردم ارتباط مهربانانهتری برقرار کنم.
خودتان در نهایت فهمیدید چه کاری میخواهید بکنید؟
عطاران: (میخندد) خوب یک چیزهایی بالاخره قابل پیشبینی نیست. من همه چیز را در این دو سال در نظر گرفته و سلیقه مردم را بالا و پایین کرده و فهمیده بودم در سالها اخیر فیلمی که برای فروش ساخته میشود فروش نمیکند و فیلمهایی که قرار نیست فروش نداشته باشد خوب فروخته است. مثلا زمانی دیدم فیلمهای «اینجا بدون من » یا «سعادتآباد» فروش بیشتری دارند.
اینها در کار کردن من تاثیر تاثیر داشته است. فیلمهایی که در مقایسه با فیلمهای کمدی یک زمانی جا میماندند. هر چیزی که در فیلم مورد نقد است ما به آن توجه کرده بودیم. مثلا میگویند شخصیت خانم زارعی خیلی معلوم نیست. در صورتی که هر چیزی درباره شخصیت پردازی بود از شیرین عمدا حذف کردیم. الان هم می گویند این دختر چرا گذشته ندارد و هیچ چیزش معلوم نیست.
همه سوابق این آدم را از آن گرفتیم و وقتی ایراد میگیرند میگویم کار خودم بوده. همین دوپارگی که میگویند هم کار خودم بوده، به نظرخودم فیلم اصلا پنج پاره است. اول فیلم طنز اجتماعی خودم است و بعد ملودرام و بعد اکشن و بعد هم تراژدی میشود. اینها از نظر من عیب نیست، خودم آن را گذاشتم.