در این پرونده پری متهم است 11 دی ماه سال 84 با همدستی مردی به نام غدیر همسر خود را در شهرستان ملارد به قتل رسانده است.
متهمان پرونده پس از قتل احمد، جسد او را مثله کرده و در یک کانال آب در خیابان ابوذر تهران رها کردند. عاملان این جنایت پس از قتل مرد جوان با یکدیگر ازدواج کرده که حاصل این ازدواج یک پسر است.
صبح امروز به اتهامات زن و مرد جوان در شعبه 74 دادگاه کیفری و به ریاست قاضی عبداللهی رسیدگی شد.
در ابتدای این جلسه اولیای دم مقتول برای عاملان جنایت تقاضای قصاص کردند. سپس پری در جایگاه قرار گرفت و با رد اتهامش گفت: من سال 68 با احمد ازدواج کردم او سال 83 می خواست برای کار به بندرعباس برود که با پادرمیانی پدرشوهر سابقم از این تصمیم خود منصرف شد.
اواخر سال 84 او به طور ناگهانی برای کار به بندرعباس رفت و از آن به بعد تماسش با ما قطع شد. حتی سه بار برای یافتن احمد عکسش را در روزنامه ها چاپ کردم. فرد ناشناسی نیز با خانواده پدرشوهر سابقم تماس گرفت و مدعی شد احمد در بندرعباس مشغول کار است. حدود 5 ماه پس از ناپدیدشدن شوهرم، با غدیر ازدواج کردم که حاصل آن یک پسربچه می باشد.
رئیس دادگاه: با غدیر چگونه آشنا شدید؟
پری: غدیر دوست همسرم بود و همراه او به خانه ما می آمد.
رئیس دادگاه: نامه ای از شوهرت پیدا شده که در آن نوشته بود اگر بلایی سر من آمد پری بی تقصیر است، چرا احمد این نامه را نوشته بود؟
پری: من نیز نمی دانم اما او می گفت به خاطر قرص هایی که مصرف می کنم شاید اتفاقی برایم بیفتد به همین خاطر این نامه را نوشت.
در ادامه جلسه دادگاه، دختر مقتول با رد ادعاهای مادرش، گفت: مادرم غدیر را قبل از اینکه پدرم ناپدید شود به خانه مان می آورد و مدعی بود قرار است قاتل پدرم با خاله ام ازدواج کند.
پری در خصوص اظهارات دخترش گفت: حرف های او را قبول ندارم و من قبل از ناپدید شدن همسرم هیچ ارتباطی با غدیر نداشتم.
رئیس دادگاه: چه زمانی دستگیر شدید؟
پری: سه روز پس از زایمان موضوع را به خانواده ام گفتم و با درگیری که برادرم درست کرد دستگیر شدم.
رئیس دادگاه: در بازجویی ها گفته ای سه بار می خواستی همسرت را با سم سیانور بکشی، این اعترافات را قبول داری؟
پری: تمام اعترافاتم تحت فشار بازجویی بوده است.
رئیس دادگاه: در اعترافاتت مدعی شدی قرص دیازپام را در شیرموز مخلوط کرده و آن را به شوهرت داده بودی بعد هم غدیر که در خانه مخفی شده بود احمد را با طناب خفه کرده بود، این اعترافات را نیز قبول نداری؟
پری: من شوهرم را نکشتم و همه اعترافاتم تحت فشار بازجویی بود.
در ادامه جلسه دادگاه غدیر در جایگاه قرار گرفت که او نیز با رد اتهاماتش گفت: من و احمد با هم دوست بودیم حتی یک بار من در یک درگیری چاقو خوردم که احمد مرا به بیمارستان برد. او خیلی مهربان بود پس چطور می توانم دست به قتلش زده باشم.
رئیس دادگاه: شما اقرار کرده اید که پس از قتل، جسد را مثله کرده و در یک کانال آب در خیابان ابوذر تهران انداخته اید.
غدیر: این اعترافات تحت فشار بازجویی بود.
رئیس دادگاه: در بخشی از اعترافاتت اعلام کرده ای احمد را با همدستی یک فرد افغانی به نام بهزاد به قتل رسانده ای، در این باره چه توضیحی داری؟
غدیر: به خاطر دشمنی که با بهزاد داشتم این دروغ را مطرح کردم.
در ادامه جلسه، رئیس دادگاه محاکمه را غیرعلنی کرد تا به دیگر اتهامات متهمان رسیدگی شود.
پس از آخرین دفاعیات دو متهم به قتل، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.