یک مرد که 10 سال همه کار کرده بود تا پسرش از دنیای اعتیاد نجات یابد، مرگ یکییکدانهاش را رقم زد.
ساعت 7 غروب هفتم آذرماه سال جاری ماموران کلانتری 140 باغ فیض در جریان دعوای خونین پدر و پسری در فرحزاد قرار گرفتند. با حضور ماموران در محل و بررسی مقدماتی مشخص شد، پسر 31 ساله هنوز نیمه جان است که با اورژانس به بیمارستان انتقال یافت و پدرش به نام داوود تحت تحقیق قرار گرفت. یک روز بعد رضا در بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و پدر 51 سالهاش با دستور بازپرس شاهنگیان در اختیار ماموران اداره 10 قرار گرفت.با آغاز تحقیقات کارآگاهان از پدر رضا و دیگر اعضای خانواده وی مشخص شد که قربانی نزدیک به 10 سال به مصرف موادمخدر کراک اعتیاد داشته و با وجود تلاش پدر و دیگر اعضای خانواده برای ترک مصرف مواد همچنان بر مصرف مواد اصرار داشته و روز حادثه نیز در حالی که متهم برای خارج کردن پسرش از محل مصرف مواد به فرحزاد مراجعه کرده با رضا درگیر شده بود که جنایت رخ داده است.
داوود، کارمند بازنشسته یکی از ادارات دولتی است که سر به زیر انداخته و به خاطر مرگ تنها پسرش گریه میکند.
چند تا بچهداری؟
4 تا (یک پسر و 3 دختر) دارم که رضا تکپسر خانواد بود و هر 3 دخترم نیز ازدواج کردهاند.
پسرتان چند سال داشت؟
رضا متولد شهریورماه سال 1359 بود و نزدیک به 10 سال نیز به مصرف موادمخدر از نوع کراک اعتیاد پیدا کرده بود.
از کی فهمیدی رضا معتاد است؟
از سال 80 بود از طریق دوستانم که پسرم نزد آنها کار میکرد متوجه رفتارهای مشکوک رضا شدم و با بررسی موضوع متوجه شدم که او به مصرف مواد اعتیاد پیدا کرده است.
چه کارهایی کردی؟
چندین بار او را در کمپ ترک مواد بستری کردم و هر بار نیز پس از پایان دوران درمان، بلافاصله برای او کار پیدا میکردم تا به علت بیکاری به سمت مواد نرود اما نمیدانم چرا رضا باز هم به سمت مصرف کراک گرایش پیدا میکرد.
بهانههایش چه بود؟
در سال 81 و پس از پایان طول درمان ترک اعتیاد، برای رضا یک مغازه موتورسازی در منطقه حسامالسلطنه کرایه کردم تا بهانهای برای کار نکردن نداشته باشد اما با وجود آن باز هم پسرم هر روز بهانهای جدید میآورد و مدعی بود که من، 3 دخترم را بیشتر از او دوست دارم و به همین علت و برای آنکه به او ثابت کنم که من میان بچههایم هیچ تفاوتی قائل نمیشوم، یک آپارتمان خریداری کرده و حتی سند خانه را به نام رضا تنظیم کردم تا دیگر بهانهای نداشته باشد.
چه شد پسر معتادت ازدواج کرد؟
مدتی پس از خرید خانه و مشغول به کار شدن رضا در مغازه بود که بار دیگر وی بهانه آورد که قصد ازدواج دارد و به همین علت من و مادرش با انتخاب خانوادهای مناسب، دختر آنها را برای رضا خواستگاری کردیم و حتی خودم شخصا به عروسم عنوان کردم که رضا دارای چه مشکلی است و از او درخواست کردم که مرا در پاک نگهداشتن رضا کمک کند و حتی به عروسم نیز قول دادم که در این راه از هیچ کمکی حتی کمک مالی به آنها دریغ نخواهم کرد. پس از بازنشسته شدنم با خریدن یک تاکسی گذران زندگی میکردم تا اینکه تاکسی را به نامش کردم تا شاید دیگر این آخرین بهانه او باشد.
عروستان دوام آورد؟
با وجود آنکه به همراه عروسم تصمیم داشتیم تا به هر شکل ممکن مانع از گرایش رضا به سمت مواد شویم اما نمیدانم چگونه بود که همه کارهای ما 2 نفر به بنبست میخورد تا اینکه عید امسال بود که عروسم به خانه ما آمد و عنوان کرد: «رضا مواد را به زندگی عادی ترجیح داده و به همین دلیل تلاشهای او و من هیچوقت به نتیجه نخواهد رسید و برای همین قصد دارد تا مسیر زندگی خود را از رضا جدا کند».
از روز قتل بگو؟
آن روز به همراه رضا و همسرم به خیابان فرهنگ رفته بودیم تا برایش داروی ترک اعتیاد تهیه کنیم و قصد داشتم تا از آنجا به مطب روانشناس رفته تا رضا تحت مشاوره قرار گیرد. پس از خارج شدن از مطب روانشناس به خانه بازگشتیم. در زمان ورود به خانه متوجه شدیم که برادرم در خانه منتظر ما مانده است. زمانی که موضوع مراجعه به روانشناس و تصمیم رضا برای ترک مواد را به برادرم گفتم او نیز بلافاصله به رضا پیشنهاد داد تا به همراه او یک مغازه موتورسازی در هر کجا که رضا انتخاب میکند، باز کند و زمانی که رضا عنوان کرد مغازه مناسبی را در خیابان اقبال برای موتورسازی میشناسد، برادرم به سرعت بلند شد و به همراه رضا به آدرس مغازه مورد نظر رفت تا مقدمات کرایه آن مغازه را انجام دهد.پس از گذشت حدود نیم ساعت از خارج شدن آنها، برادرم با تلفنهمراه من تماس گرفت و گفت که رضا در حدود نیم ساعت است که برای گرفتن کلید مغازه از من جدا شده و تاکنون نیز بازنگشته است. برای همین پس از گرفتن آدرس دقیق محلی که آنها برای گرفتن کلید مغازه به آنجا مراجعه کرده بودند به فرحزاد رفتم تا او را پیدا کنم. زمانی که به آنجا رسیدم در حدود 2 ساعت بود که از وی خبری نبود و با مشاهده آن محل اطمینان پیدا کردم که رضا برای تهیه مواد به این محل آمده و موضوع گرفتن کلید مغازه یک بهانه بیشتر نبوده است. برای همین خودرو را در همان وسط خیابان رها کرده و از برادرم خواستم تا محل مناسبی برای پارک خودرو پیدا کند و در حالی که بسیار عصبانی بودم از پلههای منتهی به یک باغ بالا رفته و رضا را در حال مصرف کراک به همراه چند نفر دیگر مشاهده کردم و در آنجا بود که برای نخستینبار در طول زندگیام به صورتش سیلی زدم. در همین لحظه رضا تلاش کرد تا از باغ فرار کند و به همین دلیل شروع به دویدن به سمت پلهها کرد و خودش را به خیابان رساند. ناگهان در حالی که در داخل خیابان خودم را به رضا رسانده بودم و قصد داشتم تا او را سوار خودرو کنم متوجه شدم که در دست رضا یک قبضه چاقو است و برای همین تصمیم گرفتم ابتدا چاقو را از دستش درآورم اما به خاطر مقاومت رضا میان ما 2 نفر درگیری ایجاد شد و در حالی که او قصد داشت تا با وارد کردن ضربه چاقو به من از محل فرار کند، در یک لحظه چاقو به سمت رضا قرار گرفت و وارد پهلویش شد.
حرف آخر
من رضا را بسیار دوست داشتم و همیشه آرزو داشتم و تلاش میکردم تا او را در مسیر درست زندگی نگهدارم و خدا میداند که در این راه نیز از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکردهام. در طول مدتی که متاسفانه رضا به سمت مواد گرایش پیدا کرده بود از هیچ کاری در حق او دریغ نکردهام اما نمیدانم چگونه بود که همه تلاشهایم بیثمر باقی ماند و به واقع اعتقاد دارم که این مواد بود که خانواده مرا متلاشی کرد. خدا لعنت کند کسی را که پای مواد را به خانه ما باز کرد.
نمودار تغییرات میانگین دمای سطح زمین نشان میدهد که تغییرات دما در دوره فانروزوئیک بیشتر از چیزی بود که پیشتر تصور میشد.
دانشمندان نمیدانند که در محیط بسیار شلوغ و متراکم این سیاهچاله، چگونه جتهایش کاملاً صاف و پایدار هستند.
به گفته ادارهٔ ملی اقیانوسی و جوی ایالات متحده آمریکا (NOAA)، این قدرتمندترین طوفان خورشیدی 20 سال گذشته است.
دقایقی پیش به شکل مرموزی حسابهای کاربری توییتر اپل، ایلان ماسک، بیل گیتس، بایننس و... هک شدند.
مرکز پزشکی سینا واقع در خیابان شریعتی تهران، شامگاه سهشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹ دچار آتش سوزی و انفجار شد.
لحظاتی قبل زلزله تهران را لرزاند و در نقاطی از شهر این زلزله حس شد.
معاون سیاسی استانداری خوزستان درباره آخرین وضعیت حادثه تروریستی صبح امروز در رژه نیروهای مسلح در اهواز گفت: تروریست ها 4 نفر بودند که در پی این حادثه 10 نفر شهید شدند و 21 نفر هم مجروح شدند.
رئیس مرکز فوریتهای پزشکی و اورژانس البرز از فوت دو نفر بر اثر طوفان شب سهشنبه 27 شهریور در البرز خبر داد.
مردی که برای فروش ارز مجازی (بیت کوین) به شکنجه گاهی در مشهد کشانده شده بود، برای فرار از چنگ افراد مسلح، دست به جنایت زد.