بیکاری 30 درصدی جوانان و خداحافظی با سازمان ملی جوانان

حالا با تصویب شورای نگهبان، معلوم نیست جوانان ایرانی آخرین پناهگاه خود را از دست داده اند و یا "وزارت ورزش و جوانان" تغییری در وضعیت آنها ایجاد خواهد کرد. ولی این طور که مقامات رسمی کشور می گویند، وضعیت جوانان این روزها از همیشه بیشتر قمر در عقرب است.

حسن روحانی، یکی از این مقامات رسمی است که مسئولیت مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارد و می گوید بیکاری در بین جوانان به 30 درصد رسیده، ولی هنوز کسی اقدام عاجلی انجام نداده. به گفته روحانی، بالای 30 درصد از جوانان کشور بیکار هستند و درآمد آنها صفر درصد است‏‌ و این شاخص‌ها خود معیار خوبی برای قضاوت در رابطه با وضعیت معیشت مردم است.

این گفتارها در حالی به گوش مردم می رسد که شورای نگهبان می گوید با مصوبه مجلس برای انحلال سازمان ملی جوانان و فرستادن آن در درون "وزارت ورزش و جوانان" موافقت کرده و به زودی این سازمان، به تاریخ خواهد پیوست.

بیکاری جوانان، افزایش یا کاهش؟

آمار بیکاری، یکی از چالش برانگیزترین حوزه های آماری کشور محسوب می شود. با این وجود، آمارهای متناقض ارائه شده، سالهاست نشان می دهد بیکاری جوانان ایرانی دو رقمی است. سال گذشته، یکی از روزنامه ها با استناد به گزارش سازمان ملی جوانان نوشت که درآمد 20 درصد از جوانان ایرانی، صفر است و 70 درصدآنها نیز ماهانه کمتر از 5 هزار تومان پول توجیبی دریافت می کنند. این آمار همچنین اعلام کرده بود 80 درصد این جوانان، زیر 100 هزار تومان درآمد ماهانه دارند.

با این حساب شاید آن 70 درصدی که رئیس مرکز پژوهشهای مجلس می گوید بیکار نیستند، ماهانه کمتر از 100 هزار تومان در می آورند و با توجه به درنظر گرفتن خط فقر بیش از 840 هزار تومانی، این قسمت از جوانان نیز از جنبه درآمد زایی، عملا، کاری ندارند و به تعبیری "بیکار" محسوب می شوند.

ابهام در بیان این آمار، نشان می دهد با قاطعیت نمی توان اظهار نظر کرد آمار بیکاری در جوانان افزایش یافته یا کاهش، زیرا نبود پایه آماری دقیق در گذشته و عدم شفافیت در مبنای آمارهای کنونی، این مسئله را بیش از پیش دچار ابهام می کند که آیا با انحلال تشکیلاتی مانند سازمان ملی جوانان یا حضور نهاد نوظهوری مانند "وزارت ورزش و جوانان" وضعیت بیکاری این طبقه سنی از جامعه، چه وضعیتی خواهد یافت.

ولی چیزی که همه کارشناسان در آن متفق القولند، این است که بزرگی و جذابیت دنیای ورزش و حجم پولی که در آن جا به جا می شود، بعید است اجازه عرض اندام به معاونتهای احتمالی "جوانان" و پستهای مرتبط با آنها را در "وزارت ورزش و جوانان" بدهد. به بیان دیگر، بهتر است گفته شود آخرین برج حمایتی جوانان با تشکیل رسمی "وزارت ورزش و جوانان" فروریخته است.