گريه‌ دخترک از قتل «ماما» خبر مي‌داد

اسرار قتل هولناك مدرس زن دانشگاه و مجروح شدن دختر 5 ساله‌اش در قلب شاگرد بنگاه معاملات ملكي مي‌تپيد.

بعدازظهر سه‌شنبه – 30 شهريور – ساكنان يك مجتمع مسكوني در شهرك راه‌آهن – غرب تهران – با شنيدن صداي گريه‌هاي دختر كوچولوي همسايه، خود را به واحد طبقه ششم رسانده و ناگهان با پيكر خونين و بي‌جان زن جوان همسايه روبه‌رو شدند. گلوي دختر 5 ساله نيز با چاقو مجروح شده بود.

مأموران كلانتري 141 شهرك راه‌آهن به دنبال اطلاع از جنايت، خود را به محل حادثه رسانده و در نخستين تحقيقات دريافتند زن جوان با ضربه‌هاي كارد هدف قرار گرفته و بعد هم خفه شده است.

شواهد نشان مي‌داد قاتل قبل از فرار، با چاقو ضربه‌اي به گردن دختر كوچولو زده و به تصور اينكه او هم كشته شده از محل گريخته است.پس از انتقال دختر بچه به بيمارستان، بازپرس شهرياري و كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي با حضور در محل جنايت به تحقيق در اين باره پرداختند.

به هم ريختگي وسايل خانه و آثار به جا مانده نيز از احتمال جنايت باانگيزه سرقت حكايت داشت.

يكي از ساكنان ساختمان گفت: مريم – مقتول – ماما و مدرس دانشگاه بود كه با همسر و فرزندش در طبقه ششم زندگي مي‌كردند. مدتي بود آنها قصد فروش خانه را داشتند به همين خاطر گهگاه از بنگاه‌هاي محل برايشان مشتري مي‌آمد. امروز هم شاگرد يك بنگاه را ديدم كه وارد ساختمان شد. دقايقي بعد با شنيدن صداي گريه‌هاي دختر كوچولو خود را به طبقه ششم رسانده و با اين صحنه وحشتناك روبه‌رو شدم.

بدين ترتيب با شناسايي هويت پسر جوان بلافاصله كارآگاهان ساعتي بعد او را در خانه‌اش دستگير كردند.

متهم كه بشدت شوكه بود به تيم جنايي گفت: چندي قبل كه اين خانه را براي فروش گذاشتند طي چند بار رفت‌وآمد متوجه شدم صاحبخانه وضع مالي خوبي دارد و بيشتر مواقع هم زن جوان و دختر كوچكش در خانه تنها هستند. بنابراين وسوسه سرقت از خانه آنها به جانم افتاد. ساعتي قبل به بهانه بردن مشتري به خانه آنها رفته و زن جوان و دختر كوچولويش را تنها ديدم. وقتي زن صاحبخانه پرسيد «مشتري كجاست؟» گفتم: من زودتر آمدم و آنها در راه هستند. در حالي كه به رفتارم مشكوك شده بود از من خواست بيرون بروم و با آمدن مشتري‌ها وارد شوم. اما همان موقع با كارد به او حمله‌ور شده و با روسري خفه‌اش كردم. دختر كوچولو كه با شنيدن سر و صدا از اتاق بيرون آمده بود با ديدن جسد مادرش سر و صدا كرد كه بي‌توجه به جست‌وجوي پول و طلاها پرداختم. اما وقتي احتمال دادم صداي گريه و فريادهاي دخترك همسايه‌ها را مشكوك ‌كند ضربه‌اي به گردنش زده و فرار كردم. ضمن اينكه فكر مي‌كردم دختر بچه هم كشته شده است.

متهم پس از اعترافات هولناك بازداشت و براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.

گفت‌وگو با همسر مقتول

پدر صوفيا صبح ديروز بر بالين فرزندش با چشمان اشكبار گفت: دخترم به علت ديدن صحنه قتل هولناك مادرش و حمله وحشيانه مرد جنايتكار به خودش، شوكه شده و با ديدن افراد غريبه بي‌اختيار فرياد مي‌كشد.

وي با ابراز تأسف عميق از قتل همسرش گفت: احتمالاً بزودي دخترم از بيمارستان مرخص مي‌شود اما نمي‌دانم همسر و فرزندم به كدامين گناه گرفتار چنين سرنوشت شومي شدند.