چندین سال پیش - قبل از انقلاب - و در سالهایی که مرجع معظم تقلید، حضرت آیتالله «ناصر مکارم شیرازی» مجله پربار و ارزشمند «در مکتب اسلام» را منتشر میکردند، بحث «احضار روح» نقل محافل و مجلس و مورد توجه رسانههای گروهی قرار گرفته بود. در پی بالا گرفتن این موج، این روحانی جلیلالقدر، مبحثی را در مجله تحت مدیریت خویش مطرح نمودند و ضمن تایی این نظریه که «ارتباط با ارواح» امکانپذیر است، ولی برای این موضوع، شرایط و آمادگیهای فراوانی لازم است، شدیداً از افراد شیاد و یا ناآگاه و سوءاستفادهگر انتقاد نمودند.
مطلبی که در پی میآید، برگرفته از مقالهای به قلم آیتالله «ناصر مکارم شیرازی» است که عینا از یکی از شمارههای مجله «در مکتب اسلام» گلچین شده است.
درباره ارتباط با ارواح، چگونه روح یک سرباز عربی که در جنگ اعراب کشته شده، تقاضا «شکرپنیر» کرده است؟! با اینکه در دو شماره مجله در دهها هزار نسخه، از کسانی که مدعی هستند با میزگرد و مانند آن میتوانند با ارواح تماس گرفته و پیامهای دریافت دارند، دعوت نمودیم که در مجمعی از اهل فضل و دانش، این موضوع را عملاً ادامه دهند. قول دادیم آنچه را مشاهده نمودیم، عینا در مجله درج خواهیم کرد. با این همه، جای تعجب است که هنوز در میان نامههای فراوانی که همه روزه به دفتر مجله میرسد، جز یک نامه «آن هم نامهای بدون امضا» که مضمون عجیب آن را در همین شماره خواهید خواند، به ما نرسیده است. ما بار دیگر این دعوت را تکرار میکنیم و اضافه میکنیم که هزینه رفت و آمد چنین کسانی به قم و پنج روز پذیرایی در یکی از هتلهای درجه اول قم، توسط ما نیز پرداخت خواهد شد. منتها باید از پدیده روح، نشانههای قانعکنندهای برای ما بگیرد که مورد قبول اهل اطلاع باشد.
***
صاف و صریح باید گفت، ارتباط ارواح به دلایلی که ارائه خواهیم داد، امکانپذیر است و هیچ دلیلی بر انکار آن نداریم، ولی برای این دو موضوع شرایط و آمادگیهای فراوانی لازم است و مانند هر کار دیگر، تخصص و استعداد خاصی میخواهد و بدون تخصص ممکن نیست، اما گفتگوی ما فعلا درباره موج «میزگرد» و «دراز» است که هرکس مایل باشد، بتواند بدون هیچگونه قید و شرط، این «دستگاه ارزانقیمت مخابراتی عالم ارواح» را در خانه خود تهیه کرده، وقت و بیوقت به وسیله آن با جهان ارواح ارتباط برقرار سازد! گلی بگوید و گلی بشنود و به آسانی، حتی آسانتر از مراجعه به مطب یک پزشک ساده معمولی، با روح «ابوعلی سینا» تماس بگیرد و برای آقازاده،خانمزاده و سایر اهل بیت، نسخه طبی، بدون حق ویزیت«!» از «ابنسینا» دریافت دارد! حقیقت این است که ما این موضوع «میزگرد» و «دراز» را به یک سرگرمی و بازیچه شبیهتر میدانیم تا به یک واقعیت. مخصوصا که این روزها، این کار میزگرد به ابتذال کشیده و تا سر حد یک وسیله خطرناک برای تصفیه حساب شخصی یا اثبات عقاید خصوصی و مسلکی، پیش رفته است و مستمسکی برای دروغ بستن به این و آن شده است.
موج اخیر میزگرد و دراز - مثل خیلی چیزها - که از سوغات غرب است و از نوشتهها و مجلات آنها ترجمه شده است، میگویند در حدود صد سال پیش، این بازی نیز در آمریکا رایج شدید یافت و مد روز شد و اکنون نیز به وسیله یکی از مجلات غرب زده، این سرگرمی، به ضمیمه مسائل خوانی بیاساس مانند مسئله تناسخ و بازگشت روح به بدن انسانی، دیگر در محیط ما رواج یافته است.
برای اینکه بدانید کار ارتباط با ارواح در محیط ما به کجا کشیده شده و به چه صورتی در آمده است، مضمون «تنها» نامهای که به دنبال آن دعوت عمومی، به دست ما رسیده است، از نظر شما میگذرانیم.
گفتوگو با یک «روح«
آقای شناسایی در نامه بدون امضای خود مینویسید
ما هم به وسیله میزگرد و با همان تشریفاتی که شما در مجله نوشتهاید با ارواح تماس برقرار میکنیم! منتها فرقی که کار ما با دیگران دارد این است که پس از آنکه تماس برقرار شد، قلم را به دست گرفته و نوک آن را روی کاغذی میگذاریم. این قلم به وسیله روح متوفی گردش کرده و پاسخ سؤالات ما را مینویسد، اما همه حروف را متصل و سرهم مینویسد (لابد چون روح است باید همه چیزش طور دیگری باشد!) و گاهی هنگام احضار بعضی از ارواح، به جای روح مورد نظر، «روح مزاحمی» میآید! مثلاً روح یکی از فامیل را خواستیم، دستگاه به گردش آمد، اما روح مزاحمی بود و ما سؤال و جوابهای زیر را با او ردوبدل کردیم، سؤال و جوابها را عینا در پی میخوانید:
*شما چه کسی هستید؟
من یک سرباز هستم که در جنگ اعراب کشته شدهام.
قبر و محل دفن شما کجاست؟
من قبر ندارم.
شما از ما چه میخواهید؟
احتیاج به خیرات دارم.
چی برای شما خیرات کنیم؟
شکر پنیر!
***
پس از آنکه مقداری «شکرپنیر» برای او فرستادیم، مجدداً او را احضار کردیم:
آیا خیراتی که کردیم، رسید؟
بله، ممنونم!
آیا اظهار تشکر از ما میکنی؟
... اما بعد از آن دیدم یک «چیزهایی» روی کاغذ منعکس گردید و پس از قطع ارتباط، نگاه کردیم و دیدیم عکس خودش را کشیده است، در حالی که سلام نظامی داده است!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
حرکت میز
اکنون برگردیم به تجزیه و تحلیل موضوع میزگرد. در مورد «حرکت میز» که عده زیادی میگویند بدون هیچگونه اعمال قدرتی به حرکت در میآید، بیشتر چنین به نظر میرسد که حرکت میز، معمول تمرکز نیروی فکری خود شخص و تأثیر ناخوداگاه روی اعصاب دست او بوده است. به این ترتیب که شخص یا اشخاصی که دست خود را آزاد روی میز گذاشتهاند، به واسطه تمرکز فکر و توجه به مطالبی خاص و تمایل به یک نوع پاسخ، نیروی درون ناخودآگاه آنها روی اعصاب دستشان فشار وارد کرده و میز به یک طرف گردش نموده و لذا غالباً حرکت میز، موافق «طرز فکر» و «نوع تمایلات» آن شخص یا اشخاص است، نه موافق روحی که مدعی ارتباط با او هستند و همچنین حرکت قلم روی کاغذ نیز معلول همین موضوع است. مثلاً کسی که شبهای جمعه برای اموات خود شکرپنیر خیرات میکند، تصور میکند که روح سرباز عرب هم شکرپنیر میخواهد!
تأثیر ناخودآگاه، نمونههای فراوان دارد، مثلاً بسیار اتفاق میافتد که هنگام نوشتن نامه یا گفتوگو با شخصی، به جای نام او، بیاختیار نام فرد دیگری را میبریم که مورد علاقه ماست، یعنی ضمیر ناخودآگاه ما روی اعصاب دست یا زبان تأثیر میگذارد و آن را به طرفی میبرد که موافق تمایل یا تفکر ما میباشد.
من به اصحاب میزگرد میگفتم آخر اگر روح با شما تماس میگیرد، آیا این روح قدرت ندارد میز به این سبکی و روانی را بدون گذاشتن دست شما حرکت دهد؟! آیا روح با آن همه قدرت از چنین کار سادهای عاجز است؟
دستتان را از روی میز بردارید و از روح خواهش کنید زحمت بکشد، آن را تکان دهد! ولی همه این آقایان معترفند تا دست خود را روی میز نگذارند، میز تکان نمیخورد! و این مسئله عجیبی است.
ارواح نامرئی
عمل احضار و ارتباط با ارواح، اگرچه به ایام خیلی قدیم منتهی میشود، لیکن احضار ارواح جدید، امروزه خیلی تازه و به زمان ما نزدیک است.
این عمل ابتدا در آمریکا در سال 1847 میلادی، معمول و رایج گردید، در یکی از دهکدههای ایالت نیویورک در کنار دریاچه آنتاریو، در آن تاریخ دکتر «فوتس» با خانواده خود در «هایدسویل» مسکن گزید. خانواده او مرکب بود از زن و سه دخترش که یکی 16 ساله، دومی 12 ساله و سومی 8 ساله، تازه دکتر و خانوادهاش در آنجا ساکن شده بودند که آثار عجیب و غریبی، آسایش آنها را مختل نمود ضربههایی زده میشد. مبل و اثاثیه منزل جابهجا میشد. دستهایی هنگام شب به صورت دختر کوچکتر کشیده میشد. ابتدا دکتر نسبت به همسایگان خود ظنین شد و این آثار را عمل آنها تصور میکرد، لیکن بعد فهمید که کار آنها نبوده و ناچار به عذرخواهی از ایشان گردید.
دختر کوچولو، با حالت بچگی، روح نامرئی را که عامل این کارها تصور میکرد، به اصطلاح بچهگانه خود، به اسم «وار» مینامید. یک روز دخترک، بشکنی زد و به شوخی و مسخره به روح مذکور گفت:
تو هم بشکن بزن!
او هم بشکن زد! مادرش که حاضر و شاهد این موضوع بود گفت:
پس معلوم میشود روحی در اینجا حاضر است!
عملیات و ضربات روح ناشناس تکرار شد. همسایگان که از این موضوع مطلع شدند، در منزل دکتر اجتماعی نموده، به فکر افتادند که با آن روح ارتباط برقرار کنند. یکی از آنها شروع کرد به ذکر حروف الفبا. وقتی به یکی از حروف را یادداشت کردند و از آنها کلمات و جملههایی تشکیل شد. حالا دیگر طریقه ارتباط با ارواح، کشف و معلوم شده بود و هنوز هم تا این تاریخ، همان طریقه معمول است. این جریانات و عملیات به گوش کشیشان رسید. آنها خطر جدیدی را برای دیانت و عقاید دینی مردم احساس کردند و این عملیات را تحریم و حضور در این مجالس را منع کردند.
دکتر «فوکس» از در تسلیم و اطاعت درآمد و با فامیل خود، آن دهکده را ترک گفت و به محل دیگری موسوم به «روچستر» عزیمت کرد و در آنجا ساکن شد، لیکن با کمال تعجب دید، همان آثار قبلی که در محل سکونت قبلیشان اتفاق افتاده بود، در آنجا هم تکرار شد. کشیشان، آنجا را هم منع و تحریم کردند. دکتر «فوکس» ناچار با خانواده خود آنجا را ترک کرد و به نیویورک منتقل شد، اما در کمال ناباوری، باز هم آن آثار همراهایشان بود. در آن شهر بزرگ که هر کس از حقوق شهروندی برخوردار است و نمیتواند مزاحم اشخاص دیگر شود، مردم به مجلس روحی دکتر «فوکس» و دختر 19 ساله او که مبتلا به ضعف اعصاب بود، هجوم میبردند و نمایشات او را میدیدند و با اینکه دختر فوتس به تقلبات خود اقرار میکرد، اما باز هم مریدان و پیروان او دستبردار نبودند.
دیگران نیز برای رقابت با آنها مجلسی تشکیل دادند و در هر گوشه شهر، مجمع احضار ارواح تشکیل شد. عملیات احضار ارواح سپس از آمریکا به انگلیس و فرانسه و سایر ممالک اروپا سرایت کرد و در هر جا، عده زیادی سرگرمی تازه پیدا کردند و مشغولیاتشان حضور در جلسات احضار روح شد.
جنسن هوانگ، مدیرعامل شرکت انویدیا، با اشاره به نگرانیهای مرتبط با تشدید تنشها در جهان، خواستار حفظ همکاری جهانی شد.
البته وزیر فناوری بریتانیا میگوید برای ممنوعیت حضور افراد زیر 16 سال در شبکههای اجتماعی نیاز به شواهد علمی بیشتری است.
قدیمی ترین تقویم جهان در یک معبد ۱۳ هزار ساله در ترکیه کشف شد. این کشف نشاندهنده سطح اطلاعات بالای انسانهای اولیه از علوم نجوم خواهد بود.
اولین باستان شناس تاریخ، یکی از پادشاهان بزرگ بابلی به نام نابونیدوس بوده که علاقه زیاد او به کاوش منجربه اولین حفاریها و تحقیقات شده است.
باستانشناسان با گزارش یک مرد محلی و خیلی اتفاقی، یک تمدن ٧ هزار ساله را در نقاط دور افتاده صربستان متعلق به عصر نوسنگی کشف کردند.
در حالی که چند روز تا ایجاد محدودیتهای جدید برای سوختگیری در پمپ بنزینها زمان داریم، ثبت درخواست کارت سوخت با اختلال مواجه شده است.
اپل و نتفلیکس بودجهی سنگینی به فیلمهای جدیدشان اختصاص دادند اما در مراسم اسکار ۲۰۲۴ عملکرد ناامیدکنندهای داشتند.
رییس پلیس فتا تهران: بر اساس قانون خرید، فروش و آموزش ساخت مواد محترقه و منفجره در فضای مجازی ممنوع است و پلیس با افراد متخلف قاطعانه برخورد میکند.
طبق مصوبه مجلس، ارائهدهندگان خدمات حمل و نقل بار و مسافر که از طریق سکوهای مجازی به فعالیت مشغول بوده و بیمه بازنشستگی ندارند، مجاز به بیمه کردن خود نزد سازمان تأمین اجتماعی هستند.
با تصویب مجلس، احراز هویت اشخاصی که امضای آنها برای دریافت تمامی خدمات ثبتی لازم است، منوط به اخذ گواهی امضای الکترونیکی میشود.