حسین انتظامی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به قطع سرویسهای گوگل در ایران که گفته شده به دنبال تقاضای مردم و به دلیل محکوم کردن سوء استفاده از فضای مجازی برای توهین به مقدسات صورت گرفته است، گفت: اگرچه انگیزه و نیت مجریان، ارزشی است اما در این باره به چند دلیل کج سلیقگی رخ داده است.
نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات درباره دلایل آنچه که از آن به کج سلیقگی تعبیر کرده، اظهار داشت: در برابر این اقدام موهن، اقدامات خودجوش جامعه مسلمانان زیباتر و موثرتر است و بهتر می تواند احساسات مسلمانان را نشان داده و فراگیر و اثربخش باشد.
وی ادامه داد: موجی که اتفاقا از مسلمانان غیرایرانی شروع و باعث شد در اعتراض به بی احترامی گوگل به خواست جامعه میلیاردی مسلمان و بهانه کردن "آزادی اطلاعات"، استفاده از این موتور جستجو در روزهای 24 و 25 سپتامبر یعنی 2شنبه و3 شنبه به شکلی نمادین تحریم شود ارزش ویژه ای داشت و در شبکه های اجتماعی و به کمک ابزار اطلاع رسانی جدید و موج آفرین نظیر توئیت و پیامک، شمول یافت؛ بنابراین دولتی و دستوری کردن این اقدام خودجوش، نقض غرض است.
نماینده مدیران مسئول تصریح کرد: تجربه نشان داده از زمانی که زمینه های خودجوش و مردمی جشنهای نیمه شعبان و دهه فجر، کمرنگ شده و به نحوی دولتی شده اند جذابیت، خلاقیت و فراگیری قبلی جای خود را به نگاه شابلونی داده که انفعالی شدن مخاطب را هم در پی داشته و خطر ابتذال یعنی دم دستی شدن را هم دارد.
انتظامی با بیان اینکه وقتی اقداماتی از این دست، دولتی می شود، ممکن است بعضی از موافقان طرح به دلیل مخالفت سیاسی خود با دولت از آن طرح روی بر گردانند و حتی مخالفت کنند، تاکید کرد: بستن گوگل تا اطلاع ثانوی و از آن بدتر، فیلتر جی میل که مکاتبات مردم در آن بستر انجام می شود به معنای آن است که تصمیم گیرندگان از مدلها و اقتضائات روز رسانه و جامعه اطلاعاتی درهم تنیده، کم اطلاعند.
وی به مهر گفت: موتور جستجو و بستر مکاتباتی را که نمی توان تا "اطلاع ثانوی" تعطیل کرد؛ اتفاقا فلسفه انتخاب هوشمندانه 2 روز به صورت نمادین، از درک درست طراحان اولیه این کمپین حکایت دارد اما می بینیم وقتی آن واکنش منطقی و درست و آن ایده جذاب، دولتی و فرمایشی می شود تبعات ناپسند می یابد.
نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات خاطرنشان کرد: این تصمیم علاوه برآنکه از فقدان درک جامع دنیای ارتباطات حاکی است از نشناختن تغییر مناسبات جهانی هم حکایت می کند؛ در الگوی کهن، دولتها بازیگران اصلی روابط بین الملل بودند و طیف همکاری تا تخاصم را رقم می زدند اما سالهاست فقط دولتها، تنها بازیگران جهان نیستند.
به گفته وی، هم اکنون سازمانهای بین المللی، شرکتها، شبکه های اجتماعی، سازمانهای مردم نهاد و حتی فرد، یعنی آحاد جمعیت زمین، علاوه بر دولتها بازیگران صحنه بین الملل شده اند و وقتی ما در مواجهه با یک پدیده از الگوی قدیمی تبعیت می کنیم و از نقش آفرینی یا ظرفیت سازی بازیگران جدید مثل سازمانهای مردم نهاد و شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنیم می تواند به معنای آن باشد که از نقش این موارد بی اطلاعیم و جغرافیای موضوع را نمی شناسیم.