خدمات سایت


متن کامل خبر

محمدرضا شرف‌الدین: این روزها دولت با سینما معامله می‌کند / سینمای ما دچار بی‌سوادی شده است

آرشیو
مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس اعتقاد دارد این سینما به نوعی یادآور فشارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تاریخی است، و استقبال نکردن مردم از آن طبیعی است.
1391/07/05 02:07:15 ب.ظ

نزهت بادی: هفته دفاع مقدس بهانه‌ای شد تا محمد‌رضا شرف‌الدین مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس پاسخگوی سئوال‌هایی درباره این عرصه از سینمای ایران شود. او در گفت‌وگویی که می‌خوانید درمورد سینمای دفاع مقدس در 30 سال گذشته، اولین نمونه‌های فیلم‌های جنگی، تاثیر مدیریت دولتی در روند این نوع فیلم‌ها و... صحبت کرده است.

تعریف شما از سینمای دفاع مقدس چیست؟
همانطور که از نام سینمای انقلاب و دفاع مقدس پیداست، جریانی وابسته به یک مقطع خاص تاریخی است که مناسبات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و درواقع همه شئونات جامعه ایران را تحت تاثیر خودش قرار داد. یکی از تعاریفی که از سینما ارائه می‌دهند این است که سینما به عنوان آیینه زمان عمل می‌کند و اتفاقات زمانه و روزگار خودش را بازتاب می‌دهد.
 

به بیان دیگر می‌توان حوادث دوران‌های مختلف را در سینما پیگیری و رصد کرد. در آغاز انقلاب ما با جامعه‌ای روبرو بودیم که تلاش می‌کرد تا بر اساس یک تفکر نو خودش را احیا کند و بسازد و ضرورت اجتماعی ایجاب می‌کرد که سینما نیز به سمت نیاز‌ها و خواسته‌های معنوی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی این جامعه برود و آن‌ها را در خود جلوه‌گر کند.

اولین نمونه‌های فیلم‌های جنگی چه خصوصیاتی داشتند؟
لازم می‌دانم ابتدابه نکته‌ای اساسی اشاره کنم. یک تفاوت ماهوی میان جنگ ما و جنگ‌های دیگر در دنیا وجود دارد که باید آن را در آثار هنری و فرهنگی تابعش نیز ببینیم. درواقع جنس جنگی که در آثار هالیوودی مفهوم دارد، برای ما مفهوم ندارد و ما نمی‌توانیم‌‌ همان نماد‌ها و نشانه‌های آن‌ها را در فیلم‌هایمان به تصویر بکشیم، چون آمریکایی‌ها در طول تاریخ کشورشان همیشه روحیه متجاوز و جنگ طلبی داشتند، لذا جنگ‌های آنها متجاوزانه و اشغالگرانه بوده، در حالی که جنگ ما یک نوع مقاومت بازدارنده و مقابله با جنگ تحمیل شده و تلاش برای از کار انداختن ماشین جنگ است.
 

به همین خاطر است که آن را دفاع مقدس می‌نامیم. زیرا در مقابل یکی از بد‌ترین و زشت‌ترین و وحشیانه‌ترین پدیده‌های ضدبشری مقاومت می‌کند و به دفاع از انسان‌ها در مقابل تحمیل مرگ و نابودی می‌پردازد. بنابراین وقتی چنین تفاوت ماهوی وجود دارد، باید در سینما نیز لحاظ شود ولی در نمونه‌های اولیه‌ای که به نام فیلمهای جنگی می‌شناسیم، چنین چیزی دیده نمی‌شود. مثلا فیلم «برزخی‌ها» که ایرج قادری ساخته، یک فیلم فرصت‌طلبانه است که اتفاقا از یک نمونه خارجی برداشت شده و جالب اینکه «اخراجی‌ها» نیز زمینه اصلی داستانش را از همین «برزخی‌ها» برداشته و آن را امروزی کرده است.
 

این فیلم در شرایطی ساخته شد که هنوز جنگ رخ نداده بود ولی در انتهای تولیدش جنگ شروع شد و آقای قادری از موقعیت استفاده کرد و شکل داستان را تغییر داد و به آن زمینه جنگی اضافه کرد. یا هرچند جمشید حیدری در فیلم «مرز» تلاش کرده که واقعا فیلم جنگی بسازد ولی چون با جنگ، از گونه بومی یعنی جنگ تحمیلی و چگونگی مقابله با آن، آن هم در ابتدای تجاوز حزب بعث آشنا نبوده، این فیلم حال و هوای دفاع مقدس را ندارد، لذا آن فیلم را نمی‌توانیم نمونه‌ای از فیلم‌های دفاع مقدس بنامیم.
 

البته این را هم بگویم که در آغاز جنگ نه فقط فیلمسازان، بلکه حتی بسیاری از سرداران و نظامیان هم نسبت به موقعیت جنگ شناخت نداشتند. چون هنوز سر و وضع و شکل جنگ معلوم و قابل تصور نبود و برای مردم و حتی نظامیان پدیده ناشناخته‌ای به حساب می‌آمد. به صورتی که حتی درسطوح سیاسی کشور هم دراین مورد اختلاف نظر وجود داشت.
 

البته اینکه جنگ یک نزاع خونین و خشن و مرگبار و ویران کننده است، قابل تشخیص بود ولی اینکه بدانیم در موقعیتی که ما هستیم چه باید بکنیم و چه رویکردی داشته باشیم، هنوز معلوم نبود و مجهولات ما بیشتر از معلوماتمان بود. بنابراین فیلمهایی که در آن دوران ساخته شده، فیلم‌های قوی نیستند. مثلا فیلم «عبور از میدان مین» که آن هم از یک فیلم خارجی کپی شده، اساسا غلط نظامی دارد و هیچ مابه ازای واقعی ندارد، اما به تدریج که جلو می‌رویم، فیلم‌های جنگی کم کم بومی می‌شود و شکل ملموس‌تری را از جنگ نشان می‌دهد. مثل فیلم «دیار عاشقان» ساخته حسن کاربخش که به نظرم اولین فیلم سینمای دفاع مقدس است.
 

البته فیلم‌های کوتاهی هم توسط کسانی مثل کمال تبریزی، احمدرضا درویش و مرحوم رسول ملاقلی‌پور ساخته شدند که در همین مسیر رو به رشد بودند. درواقع این فیلمسازان انرژی‌هایی بودند که به واسطه انقلاب و جنگ آزاد شدند. خودشان به جنگ رفتند و از نزدیک فضای جنگ را تجربه کردند و نگاه و یا بهتر بگویم تجربه و دریافت احساسی خودشان را ارائه داند و حتی بعضی‌ها چند کار مستند ساختند. مثلا فیلمی که ملاقلی‌پور درباره آخرین روزهای مقاومت خرمشهر، قبل از سقوط ساخته، خیلی با ارزش است. البته این‌ها یک حسن بزرگ هم داشتند و این بود که زیاد فیلمهای خارجی ندیده بودند و با سینمای جنگ دنیا زیاد آشنا نبودند و همین موضوع سبب شد که فیلم‌هایشان حال و هوای بومی و جنگ خودمان را داشته باشد. علی رغم اینکه ضعف‌های فراوان تکنیکی داشتند.

آیا می‌توانیم به این قائل باشیم که سینمای داستانی دفاع مقدس تا حدود زیادی تحت تاثیر سینمای مستند آن زمان بوده است و اولین فیلمهای جنگی از دل‌‌ همان مستند‌ها درآمده است؟
بله، آن مجهولات و گمشده‌های مورد نیاز با این مستند‌ها معلوم و پیدا شد. من معتقدم بی‌شک پایه سینمای دفاع مقدس در مستند است و اصلا نباید از آن گذشت و آن را نادیده گرفت. اگر بخواهید یک سینمای پر شور و فاخر داشته باشیم، باید حتما به مستند و البته ادبیات مراجعه کنیم. البته مشکل سینمای مستندی که شاهد آن هستیم، این است که هیچ وقت شکل منسجمی پیدا نکرد و گفتمان‌های لازم درآن به وجود نیامد تا به یک جریان پیوسته و رو به رشد و رو به تکامل تبدیل شود.

 

مهم‌ترین دلیل این عدم انسجام این است که فضای آزادی برای ارائه آن وجود ندارد و مدام با محدودیت‌های سیاسی و امنیتی مواجه می‌شود و مستندسازان نمی‌توانند به راحتی به سوژه‌های مورد علاقه‌شان نزدیک شوند. باید بپذیریم که هر پدیده‌ای الزامات خودش رادارد، رشد و تکامل هر پدیده‌ای هم الزامات خودش را دارد.
 

سینمای متعالی محل تفکر و اندیشه است، محل تضارب آراست، محل چالش است. چالش درهمه مناسبات اجتماعی است. امام رحمت ا... علیه می‌فرمایند که هنر باید نشان دهنده نقاط کور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی باشد. مگر می‌توان بدون زحمت و بدون چالش‌های جدی و یا بدون هزینه اثری خلق کرد و یا فیلمی ساخت که منویات امام راحل را در خود داشته باشد و در یک کلام متعالی باشد؟
 

سینما یا محل تدبیر، تفکر، اندیشه، خرد و تعالی است و یا در غیر این صورت محل ابتذال، فساد، فحشا، بی‌فرهنگی، بی‌هویتی، بی‌غیرتی، بی‌دینی و سقوط به اسفل السافلین است. گفتمان غالب سینمای امروز ایران چالش بر سر منافع شخصی است، امروز کدام فیلم چقدر فروخته!؟ و یا فلان بازیگر چقدر گرفته!؟ و یا فلان فیلم درچه موقعیتی اکران گرفته؟ و یا مثلا فلانی ازچه رانتی استفاده کرده و چقدر به جیب زده است!؟ این تنها گفتمانی است که ممیزی ندارد.
 

با این گفتمان چگونه می‌توان سینمای متعالی داشت؟ به هر جهت سینمای مستند یکی ازمهم‌ترین عوامل زیر ساخت سینمای تاثیرگذار، پویا، ارزشمند، جهانی و متعالی است. بخصوص دراین گونه سینمائی که از یک سو به یکی ازمهم‌ترین موضوعات انسانی و بشری می‌پردازد و از سویی موضوعی است که همواره بشر با آن درگیر بوده و در آینده نیز خواهد بود.
 

طبق آمارهای موجود فیلم‌های «ژانر جنگ» یکی از جذاب‌ترین و پرمخاطب‌ترین گونه‌های سینمایی است، البته به شرطی که خوب و درست ساخته شوند. بنابراین نقش فیلم‌های مستند در سینمای داستانی غیر قابل انکار است. من خودم با اینکه رزمنده بودم و تجربه حضور در جنگ را داشته‌ام، ولی وقتی می‌خواهم کاری را شروع کنم، حتما به کتاب‌ها و فیلم‌ها و عکس‌های مختلف مراجعه می‌کنم و از آن‌ها الهام می‌گیرم. مثلا فیلم «بلمی به سوی ساحل» ملاقلی‌پور و یا «انسان و اسلحه» راعی کاملا مبتنی بر مستندات جنگ است. می‌توان بعضی از صحنه‌های فیلم «انسان و اسلحه» را به عنوان تصاویر مستند نشان داد.
 
آیا این تجربه‌ها بیشتر خودجوش بود یا حمایت و هدایت مدیریتی را هم داشت؟
فیلم‌های اولیه کاملا خودجوش بود، اما کم‌کم حمایت‌های مدیریتی هم شروع شد. به نظرم کسی که در حمایت مدیریتی آن سال‌ها نقش مهم و تاثیرگذاری داشت، آقای زم و حوزه هنری بود و بعد فارابی که مدیریت آن را آقای بهشتی بر عهده داشت.

شما مسیری را که سینمای دفاع مقدس در این 30 ساله طی کرده، چطور می‌بینید؟
دوره بی‌اطلاعی و سردرگمی سینمای دفاع مقدس تا سال 63 وجود دارد. در سال 63 همانطور که اشاره کردم اتفاق خوبی می‌افتد و بعضی از هنرمندان که خودشان به جنگ رفته بودند و یا بهتر است بگویم بعضی از رزمندگان شروع به ساختن فیلم می‌کنند. در دورانی که جامعه نیاز به تشجیع روحیه و تبلیغ حماسی دارد، شاهد فیلم‌هایی هستیم که به مصائب و مشکلات جنگ نمی‌پردازد و بیشتر روی ضرورت دفاع تمرکز می‌کند.
 

بعد که جنگ تمام می‌شود، تعدادی از این فیلمساز‌ها همین مسیر را ادامه می‌دهند، چون فقط همین راه را می‌شناختند و درباره وجه ایجابی جنگ و دفاع فیلم ساختند و به وجه سلبی آن فکر نکرده بودند. درواقع شرایط آن زمان اصلا چنین اجازه‌ای به آن‌ها نداده بود. تعدادی هم که به ساختن فیلم درباره وجه سلبی جنگ پرداختند، دچار یک اشتباه بزرگ شدند و‌‌ همان رویه‌ای را در پیش گرفتند که سینمای اروپا پس از جنگ‌های جهانی انجام دادند. در حالی که چون ماهیت جنگ ما با آن‌ها تفاوت داشت، این روند کلا اشتباه بود. چون اگر آلمان یا ایتالیا بعد از جنگ جهانی و یا امریکا بعد از ویتنام فیلم‌های ضدجنگ ساختند و آن را زیر سئوال بردند، خودشان متجاوز و آغازگر جنگ بودند.
 

درواقع عده‌ای خواستند سینمای نئورئالیسم غرب را در اینجا تجربه کنند، درحالی که این فکر از اساس غلط بود. درست است که سینمای نئورئالیسم درغرب بلافاصله بعد از جنگ پدید می‌آید و شاید مصائب مشترکی برای همه جوامع درگیر جنگ وجود دارد، ولی ماهیت دفاع مقدس و جنگ جهانی به کلی متفاوت است. انسان‌های درگیر این دو جنگ اعتقادات و اندیشه‌های به کلی متفاوتی داشتند.
 

کاری که ما در جنگ کردیم، از روی اجبار و ضرورت بود و چاره‌ای نداشتیم جز اینکه جلوی ماشین جنگ را بگیریم تا خسارت کمتری به کشورمان وارد شود. بنابراین بسیار مهم بود که این تفاوت ظریف در فیلم‌ها لحاظ شود و آثار سینمای ضد جنگ ما ضد دفاع نشود. چون اساسا هر فیلم دفاعی در ذات خودش ضدجنگی به حساب می‌آید و طبیعی است که نباید جنگ و خشونت را تایید کرد و برایش تبلیغ کرد، بلکه باید آن را متوقف کرد و جلوی تجاوز را گرفت.
 

در دهه 70 با تغییر مدیریت و روی کار آمدن آقای ضرغامی درمعاونت سینمائی وزارت ارشاد حجم تولیدات بالا می‌رود ولی کیفیت فیلم‌ها بهتر نمی‌شود. ما در آن سال‌ها انبوهی از فیلم‌هایی را داریم که تحت عنوان دفاع مقدس ساخته شده‌اند ولی غالبا هیچ ربطی به دفاع مقدس ندارند.
 

من متاسفم که برخی از مدیرانی که باعث تولید چنین آثاری شدند، خودشان از بچه‌های جنگ بودند و جنگ را دیده بودند ولی شاید آن را نمی‌شناختند. با آمدن آقای خاتمی یک جریان گفتمان راه افتاد و ما در این دوره فیلم «آژانس شیشه‌ای» را داریم که اولین فیلمی است که در سینمای دفاع مقدس دارای گفتمان و مانیفست است.
 

من بیشتر از اینکه فیلم را دارای جنبه‌های انتقادی بدانم، آن را دارای مانیفست می‌دانم. درواقع برای اولین بار نظریه‌پردازی در سینمای دفاع مقدس صورت می‌گیرد و نظریه اجتماعی ارائه می‌شود. درست است که بیس آن از یک فیلم خارجی است، اما به درستی بومی شده و دارای مفاهیم متعالی است و از نماد‌های بومی و ارزشی برخوردار است.
 

ما تا قبل از آن حتی در فیلم‌های روشنفکری هم نظریه‌پردازی نداشتیم و اگر چیزی هم بوده، بیشتر تحت تاثیر فلسفه‌های غرب بوده است، مثل بعضی از آثار بیضایی و مهرجویی که در آن فلسفه دیده می‌شود ولی گفتمان اجتماعی ندارند. البته دو فیلم «اجاره‌نشین‌ها» و «مهمان مامان» نیز تا حدودی دارای گفتمان اجتماعی است و من به آن‌ها احترام می‌گذارم.
 

با ساخت فیلم «آژانس شیشه‌ای» انتظار می‌رفت که این جریان در سینمای دفاع مقدس ادامه یابد ولی متاسفانه این اتفاق رخ نداد و هرچند بعضی‌ها خواستند تم‌های مشابهی را تقلید کنند، اما نتوانستند و حتی خود حاتمی‌کیا هم نتوانست این مسیر را ادامه دهد و فقط شاید در «به رنگ ارغوان» کمی به آن نزدیک شد.

چرا این تجربه‌های پراکنده هیچ وقت شکل منسجم و مداومی پیدا نکرد و به یک جریان رو به رشد تبدیل نشد؟
اگر بخواهم شفاف و بی‌پرده جواب دهم باید بگویم که فضای آزاد برای گفتمان در سینمای ما وجود ندارد. اگر چیزی هم هست محدود به گپ و گفت و گردهمایی‌های محدود و خصوصی است. نهادینه، مستمر و به صورت جدی و آزاد نیست و متاسفانه صورت‌های آزاد و عمومی آن هم یا بسرعت شکل سیاسی می‌گیرد و یا متهم به سیاسی می‌شود.
 

البته این هم از ضعف‌های دستگاه سیاسی، فرهنگی و امنیتی است که از گفتمان‌های سیاسی نگرانند. اساسا هنرمندی که نگاه و فهم و نظر سیاسی نداشته باشد، ناقص و ابتر و سترون است. فاقد باروری و زایش است. برای همین است که بیشتر فیلم‌های سینمای ما یا مبتذل است و یا خنثی است.

البته‌‌ همان طور که قبلا اشاره کردم برای ابتذال و تولید انبوه آثار سخیف به اندازه کافی فرصت، گفتمان، پول و همه چیز وجود دارد. اگر درباره بعضی از موضوعات که از پیش تعیین شده وبه نوعی مشروعیت سیاسی یافته، اعتراض کنید، توهین کنید و حتی منافع ملی را هم نادیده بگیرید کسی کاری ندارد ولی اگر قرار شود که به یک آسیب جدی اجتماعی پرداخته شود و مورد نقد و تحلیل قرار بگیرد، همه سر آدم می‌ریزند و هیچ کس برنمی‌تابد.
 

البته بخشی از این از جانب مدیریت بیگانه و دشمن است که می‌داند اگر فضای فرهنگی و گفتمانی خردمندانه، دلسوزانه، عالمانه و منصفانه شکل بگیرد، ایران با رشد و پیشرفت زیادی روبرو می‌شود. بنابراین گاهی یک دانشمند هسته‌ای ما را می‌کشند و گاهی اندیشه یک آدم را با تهمت می‌کشند و نابود می‌کنند. ولی خیرخواهان جامعه باید فضا را برای گفتمان باز کنند تا هنرمندان بتوانند آزادانه با هم گفتگو و بحث کنند و نظراتشان را با هم مبادله کنند و فهم، خرد، ودانش خود را به اشتراک بگذارند.
 

مقام معظم رهبری در جائی می‌فرمایند که کلید توسعه کشور در دست شما سینماگران است (نقل به مضمون). چگونه می‌توان با مدیریت ترسیده امید به توسعه داشت؟ چگونه می‌توان بدون گفتمان صریح و شجاعانه و البته منصفانه قفل‌های توسعه را گشود؟ به نظر من این وظیفه منتقدین است که فضای لازم برای نقد، گفتمان، بحث و نظر را به وجود بیاورند ولی متاسفانه ببینید فضای نقد ما چقدر بی‌محتوا شده است. چون منتقد‌ها آرام آرام به ملاحظات سیاسی، اجتماعی و مالی افتاده‌اند و دیگر به فکر نقد جدی و اثرگذار نیستند.
 

وقتی فضای نقد سالم نباشد، جایی برای رشد نمی‌ماند. وظیفه نقد این است که دست هنرمند را بگیرد و او را بالا بکشد. وقتی فلان روزنامه از کسی پول می‌گیرد تا صفحات اولش را از اخبار و مطلب و گزارش درباره مثلاچای خوردن این آقا پر کند، دیگر نمی‌توان از یک فضای سالم نقد حرف زد. البته منتقدان آزاده و مستقلی هم هستند که من برایشان ارزش قایلم و می‌دانم که کارشان را به سختی ولی درست انجام می‌دهند.

اگر بخواهیم یک آسیب‌شناسی درباره سینمای دفاع مقدس داشته باشیم، چه اتفاقی افتاد که ما از «آژانس شیشه‌ای» در دهه 70 به «اخراجی‌ها» در دهه 80 می‌رسیم؟
مهم‌ترین تفاوت دهه 60 و 70 با 80 این است که در آن زمان فیلم‌ها توسط آدم‌های باسواد ساخته می‌شد ولی امروز سینمای ما دچار بی‌سوادی شده است. فیلمنامه‌هایی ساخته می‌شود که نه فقط از روی نمونه‌های دم دستی خارجی یا فیلمفارسی‌ها کپی شده که حتی غلط املایی دارد. منظورم به همه نیست و الان هم افراد باسواد که فیلم خوب می‌سازند داریم ولی خیلی کمتر از آن دوره است. ضمن اینکه می‌بینیم جامعه از درون تهی شده، ذائقه مردم پایین آمده و اندیشیدن بیش از پیش کار خیلی سختی شده است.
 

رابرت مک کی در کتاب «داستان»‌اش که انصافا کتاب وزین و ارزشمندی است می‌گوید «ملتی که داستان‌های احمقانه دارد، ملت احمقی است». من نمی‌خواهم خدای نکرده به ملت شریف و فهیمان توهین کنم، بلکه جمله مک کی را این طور بیان می‌کنم. کسانی که داستان‌های احمقانه می‌گویند، مردمانی احمقند.
 

در سینمای ما فیلم‌های احمقانه کم نیست. از طرف دیگر جامعه‌ای می‌تواند خوب بیاندیشد و درست فکر کند که دغدغه‌های معمولی زندگیش برطرف شده باشد. من منظورم نخبگان جامعه نیست بلکه همین عموم مردم را می‌گویم. در وضعیتی که ارز ملی ما به کود گوسفندی تبدیل شده، چه انتظاری از مردم داریم؟ زندگی که فقط سینما نیست. در جامعه ما سینما در ردیف آخر نیازهای مردم قرار دارد. اولین نیاز انسان امنیت است، بعد خوراک و پوشاکشان است، بعد مسکن، بعد آموزش، بعد ارتباطات و... و در‌‌نهایت اگر دل خوشی باقی ماند به سینما می‌رسد. پس وقتی مردم در رفع نیازهای اولیه‌شان مانده‌اند، چطور به سینما بروند. وقتی چند برابر این پول یارانه از مردم به شکل‌های دیگر پس گرفته می‌شود، مردم چطور از سینما استقبال کنند.

فکر می‌کنید مهم‌ترین علتی که مردم کمتر از گذشته از سینمای دفاع مقدس استقبال می‌کنند، چیست؟
یکی از دلایلش این است که سینمای دفاع مقدس به نوعی یادآور فشارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و تاریخی است، در چنین وضعیت سخت معیشتی که مردم در آن قرار دارند، طبیعی است که از طرف مردم استقبال نشود. چون مردم می‌خواهند حداقل در سینما رویا‌ها و خوشی‌هایشان را ببینند و نمی‌خواهند‌‌ همان بدبختی‌های روزمره‌شان را دوباره در سینما تجربه کنند.
 

اگر می‌بینید فیلمی مثل «اخراجی‌ها» پرفروش می‌شود، به این دلیل است که مردم دنبال بهانه‌ای می‌گردند تا برای مدت کوتاهی از بدبختی‌هایشان فاصله بگیرند و سرشان گرم شود و بخندند، حتی به قیمت اینکه متاسفانه به ریش عده‌ای رزمنده بخندند. بنابراین تا زمانی که مردم دغدغه معیشتی دارند، نمی‌روند برای سینما پول بدهند و تازه یک فیلم دفاع مقدس ببینند. مسئله مهم دیگر این است که وقتی فلان مسئول می‌آید و پشت تلویزیون به مردم دروغ می‌گوید و بعد خودش را به جریان دفاع مقدس می‌چسباند، مردم اعتقادشان به ارزش‌های دفاع مقدس را هم از دست می‌دهند.
 
به نظرتان سیاست‌های مدیریتی چقدر در بهبود وضعیت سینمای دفاع مقدس تاثیر دارد؟
اساسا گزارش کار کمی برای مدیران همیشه از گزارش کار کیفی مهم‌تر است و به حجم و تعداد کار بیشتر از محتوا و وزن معنوی ارزش می‌دهند. الان با افتخار می‌گویند که ما 130 تا فیلم در جشنواره امسال داریم ولی یک گروه کار‌شناس پارسا ومتخصص بگذارید بعد ببینید آیا از این همه فیلم 5 تا فیلم با ارزش درمی آید؟ معلوم است که درنمی آید. شما دقت کرده‌اید که چرا بیشترین تولیدات سال در شهریور شروع می‌شود؟ چون نزدیک جشنواره که می‌شویم مدیران به فکر ارائه بیلان کار و گزارش و آمار می‌افتند و شروع می‌کنند به مجوز دادن و تولید فیلم.
 

سینما به شدت نیاز به برنامه ریزی و حمایت دارد. درحالی که الان دولت با سینما معامله می‌کند. می‌گوید من سرمایه و بودجه و وام و مجوز می‌دهم‌‌ همان چیزهایی را که من می‌خواهم در فیلم‌ها نشان دهید و مدیوم‌های مرا رعایت کنید. معلوم است که چنین سینمایی رشد نمی‌کند و به جایی نمی‌رسد. بعد این سیاست سانسور اجازه نمی‌دهد واقعیت‌های تلخ بیان شود. من بار‌ها این انتقاد را به مدیران فرهنگی و سینمائی داشته‌ام که میان بیان تلخی‌ها و سیاه‌نمایی فاصله است. اگر کسی سیاه‌نمایی کند، امید را از مردم می‌گیرد و این قابل توجیه و دفاع نیست ولی ارائه درد‌ها و تلخی‌ها به نیروی محرکه‌ای در جهت تلاش برای تلخی زدایی تبدیل می‌شود که هدف و مقصدش امید است. این خیلی با مسئله ممیزی و نظارت فرق دارد. اینکه بعضی از اصول باید رعایت شود، جای تردید ندارد ولی چگونگی رعایت آن هم مهم است. چگونگی اعمال آن هم مهم است. چگونگی تفسیر و تدبیر مهم است.

این نظارت بیشتر از اینکه در جهت کیفیت فیلم‌ها باشد، بیشتر در مسیر این است که محتوای فیلم‌ها با منافع بعضی‌ها تضادی نداشته باشد.
من می‌بینم که آن‌ها فقط دغدغه این را دارند که فیلم‌ها چه چیزهایی را نداشته باشند، به این فکر نمی‌کنند که چه چیزهایی را داشته باشند. الان هر چیزی در مملکت ما باید استاندارد داشته باشد و اگر از لحاظ کیفیت تایید نشود، قابل استفاده برای مصرف کننده نیست. پس چطور می‌شود محصول فرهنگی استاندارد نداشته باشد؟ ولی ما برای محصولات فرهنگی استاندارد ایجابی نداریم.

به نظرتان بزرگ‌ترین مشکل سینمای دفاع مقدس چیست؟
چیزی که ما با کمبود آن مواجهیم، خلاقیت و اندیشه است. ناتوانی ما در زمینه نرم افزاری است. تا وقتی که یک اندشه پویا و درست پشت یک فیلم نباشد، صد تا «سی و سه روز» هم که بسازیم، فایده‌ای ندارد. تربیت نیروی متفکر آسان نیست. در هر کشوری شاید چیزی حدود نیم قرن طول بکشد تا چند نفر به تعداد انگشتان دست برای سینما تربیت شود. این یک فرایند سخت، طاقت فرسا و پرهزینه است که متاسفانه کمتر به آن توجه می‌شود. دقیقا، آقای وزیر در آن ابتدا گفته بودند که ما جوان‌ها را می‌آوریم تا فیلم بسازند.
 

این نشان بی‌اطلاعی ایشان نسبت به فرایند ایجابی سینمای مبتنی بر تفکر و اندیشه است. سال‌ها باید بگذرد و از میان میلیون‌ها نفر پالایش صورت بگیرد و بعد چند نفر گلچین بشوند که بتوانند اثری را به وجود بیاورند. کشورهایی هم که از نظر سینما صاحب نام هستند، کل وزن سینمایشان بردوش چند نفر است. اینطور نیست که هر کسی از راه برسد و بخواهد ماجراجویی کند و یک شبه به ثروت و شهرت برسد، بتواند فیلم خوبی بسازد.
 

همین آقایان کسی را به سینما آوردند تا برایشان فیلم بسازد. سرمایه قابل توجهی هم هزینه شد و نتیجه‌اش را هم دیدیم. سینما که با این فیلم‌ها نمی‌تواند به جایی برسد. این تجربه‌ها نشان می‌دهد که چقدر مدیران وقت با مفاهیم فرهنگی و سینمایی بیگانه‌اند. اینکه کسی از راه برسد که بتواند دو تا کات بزند، که فیلمساز نیست. یک فیلمساز به پشتوانه علمی، فرهنگی، اعتقادی، دانش فنی، اراده و آزادگی نیاز دارد. الان دیگر کسی به فکر ارتقای سینما نیست.

منبع : خبرآنلاین
به این خبر امتیاز بدهید :
هیچ نظری برای این خبر ثبت نشده است! اولین نفری باشید که نظری را ارسال می کند!
Captcha




بریتانیا ممنوعیت شبکه‌های اجتماعی برای افراد زیر 16 سال را بررسی می‌کند image بریتانیا ممنوعیت شبکه‌های اجتماعی برای افراد زیر 16 سال را بررسی می‌کند 1403/08/30

البته وزیر فناوری بریتانیا می‌گوید برای ممنوعیت حضور افراد زیر 16 سال در شبکه‌های اجتماعی نیاز به شواهد علمی بیشتری است.

امتیاز:
تعداد بازدید: 26

کشف قدیمی ترین تقویم جهان در معبد ۱۳ هزار ساله ترکیه image کشف قدیمی ترین تقویم جهان در معبد ۱۳ هزار ساله ترکیه 1403/05/21

قدیمی ترین تقویم جهان در یک معبد ۱۳ هزار ساله در ترکیه کشف شد. این کشف نشان‌دهنده سطح اطلاعات بالای انسان‌های اولیه از علوم نجوم خواهد بود.

امتیاز:
تعداد بازدید: 100

اولین باستان شناس تاریخ،‌ خودش پادشاه بزرگی بوده است! image اولین باستان شناس تاریخ،‌ خودش پادشاه بزرگی بوده است! 1403/03/08

اولین باستان شناس تاریخ، یکی از پادشاهان بزرگ بابلی به نام نابونیدوس بوده که علاقه زیاد او به کاوش منجربه اولین حفاری‌ها و تحقیقات شده است.

امتیاز:
تعداد بازدید: 146

کشف یک تمدن عظیم ۷ هزار ساله در صربستان image کشف یک تمدن عظیم ۷ هزار ساله در صربستان 1403/02/21

باستان‌شناسان با گزارش یک مرد محلی و خیلی اتفاقی، یک تمدن ٧ هزار ساله را در نقاط دور افتاده صربستان متعلق به عصر نوسنگی کشف کردند.

امتیاز:
تعداد بازدید: 167

ثبت درخواست کارت سوخت در آستانه محدودیت‌های جدید با اختلال مواجه شد image ثبت درخواست کارت سوخت در آستانه محدودیت‌های جدید با اختلال مواجه شد 1403/01/20

در حالی که چند روز تا ایجاد محدودیت‌های جدید برای سوخت‌گیری در پمپ بنزین‌ها زمان داریم، ثبت درخواست کارت سوخت با اختلال مواجه شده است.

امتیاز:
تعداد بازدید: 252

شکست اپل و نتفلیکس در اسکار ۲۰۲۴؛ اوپنهایمر جایزه‌ها را درو کرد image شکست اپل و نتفلیکس در اسکار ۲۰۲۴؛ اوپنهایمر جایزه‌ها را درو کرد 1402/12/21

اپل و نتفلیکس بودجه‌ی سنگینی به فیلم‌های جدیدشان اختصاص دادند اما در مراسم اسکار ۲۰۲۴ عملکرد ناامید‌کننده‌ای داشتند.

امتیاز:
تعداد بازدید: 230

پلیس فتا با فروشندگان مواد محترقه در فضای مجازی برخورد می‌کند image پلیس فتا با فروشندگان مواد محترقه در فضای مجازی برخورد می‌کند 1402/12/19

رییس پلیس فتا تهران: بر اساس قانون خرید، فروش و آموزش ساخت مواد محترقه و منفجره در فضای مجازی ممنوع است و پلیس با افراد متخلف قاطعانه برخورد می‌کند.

امتیاز:
تعداد بازدید: 208

رانندگان تاکسی‌های اینترنتی بیمه می‌شوند image رانندگان تاکسی‌های اینترنتی بیمه می‌شوند 1402/08/28

طبق مصوبه مجلس، ارائه‌دهندگان خدمات حمل و نقل بار و مسافر که از طریق سکوهای مجازی به فعالیت مشغول بوده و بیمه بازنشستگی ندارند، مجاز به بیمه کردن خود نزد سازمان تأمین اجتماعی هستند.

امتیاز:
تعداد بازدید: 292

امضای الکترونیکی برای تمام خدمات ثبتی اجباری شد image امضای الکترونیکی برای تمام خدمات ثبتی اجباری شد 1402/08/16

با تصویب مجلس، احراز هویت اشخاصی که امضای آن‌ها برای دریافت تمامی خدمات ثبتی لازم است، منوط به اخذ گواهی امضای الکترونیکی می‌شود.

امتیاز:
تعداد بازدید: 270

حضور مسئولان در رسانه‌های اجتماعی زیر ذره‌بین مرکز ملی فضای مجازی image حضور مسئولان در رسانه‌های اجتماعی زیر ذره‌بین مرکز ملی فضای مجازی 1402/01/20

معاون مرکز ملی فضای مجازی می‌گوید این مرکز طرحی برای ضابطه‌مند کردن حضور و فعالیت مسئولان و دستگاه‌های اجرایی در رسانه‌های اجتماعی تدوین کرده است.

امتیاز:
تعداد بازدید: 505