یک طراح و ادیتور ایتالیایی با اصلاح مجموعه ای از آثار هنری تاریخی که در زمره مهم ترین آثار هنری اروپا قرار دارند، این نظریه ار تکمیل کرد که تعبیر بشریت از زیبایی در طی اعصار مختلف دستخوش تغییرات اساسی می شود که بخشی از این تغییرات متاثر از تحول در علوم، باورها و سبک زندگی ملل مختلف است و لزوماً آنچه امروز زیبا تصور می کنیم، به عنوان یک حقیقت باثبات تاریخی باقی نخواهد ماند.
به گزارش «تابناک»، امروزه شاید نیم نگاهی به تصاویر زنان شاهان قاجار که برای راهیابی به حرمسرای دربار جزو زیباترین بانوان دوران خود بوده اند، چنین تصور می شود که اثری از زیبایی از هیچ بخشی از وجودشان یافت نمی شود و چه بسا هیبتی مردانه نیز در ایشان بتوان یافت که درک چنین گزینش هایی را صعب تر می سازد.
با این حال نازارینو کِیراس یک نقاش و طراح ایتالیایی با ادیت برخی از پرتره های تاریخی که بر اساس چهره های درباریان و اشخاص زیبا در قرن ها پیش توسط نقاشان و مجسمه سازان مشهور ثبت شده اند، آنها را به شکل ایده آل امروزی از زیبایی درآورده که برخی سایت های هنری با انتشار این تصاویر منتقدین هنری را با این پرسش مواجه ساخته اند که چند قرن دیگر، زیبایی در تجلی بشری با چه وجهی و خصوصیات تعبیر خواهد شد؟
در میان آثاری که این گونه ادیت شده، مجسمه ها و تابلوهایی از لئوناردو داوینچی، برونزینو (نقاش ایتالیایی قرن پانزده میلادی)، ژان اگوست دومینیک انگر (نقاشی فرانسوی قرن هفده و هجدهم)، هانس هلباین پسر (نقاش سوئیسی قرن پانزدهم) و... وجود دارد که شاید مشهورترین آنها تابلوی «مونالیزا» یا همان «لبخند ژکوند» اثر داوینچی و همچنین تابلوی مشهور «آن کلیو» همسر هنری هشتم اثر هانس هلباین باشد.
این تصاویر عمدتاً لاغرتر و شبیه مانکن های امروزی با گونه های بیرون زده و بعضاً با بینی های عمل شده بودند که به شکلی نسبتاً ماهرانه ادیت شده بودند و بسیاری از ناظران، چهره های اصیلِ قرون پیشین را به مراتب جذاب تر با مختصات کنونی زیبایی می دانستند.
زیبایی یکی از مفاهیم انتزاعی و نسبی است که از منظرهای مختلف در ادوار متفاوت تاریخی با مختصاتی متفاوت مواجه می شود و چه بسا چهره ای بسیار نیکو نزد یک نفر، چهره ای معمولی و حتی ناپسند برای شخصی دیگر به نظر آید و این تغییر ویژگی های زیبایی بشری، نسبی بودن جنبه زیبایی شناسی را به اثبات می رساند اما در سطح بالاتری، قاطبه هر جامعه ای نگاهی عمده به جنبه های زیبایی شناسانه دارد و در مفاهیم مختلف به این موضوع می نگرد که به شدت بر جامعه تاثیرگذار است و در واقع سوای جنبه فردی، به مرور زمان زیبایی مفاهیم تازه می یابد.
بخشی از این مفاهیم تازه که زیباشناسی معاصر غربی و متاثر از آن تا حدودی شرقی را شکل داده، به افزودن الزامات ناخواسته برای زنان و حتی شکل گیری تجارت های بزرگ منجر می شود که صنعت لوازم آرایشی به عنوان یکی از پرسودترین و عظیم ترین آنها، تجارت های وسیع برای ایجاد تکنولوژی و دانش های مرتبط برای تامین و حفظ لاغری بیش از حد زنان از طریق تمرین ها، دستگاه ها، رژیم ها و جراحی های غیرمعمول و همچنین صدها نوع جراحی زیبایی که جراحی بینی شایع ترین آنها است، از جمله هزینه هایی است که تغییر مفاهیم زیباشناسی به بشر معاصر تحمیل کرده و البته در نهایت با چنین قیاس های ساده ای، ظاهراً زیباتر از قرن ها پیش نشده است!
با این اوصاف باید منتظر بود و دید در سال 2500 مفهوم زیبایی نزد بشریت با چه تغییرات شگرفی همراه خواهد شد و کدام مفاهیم پوششی و ظاهری جزو مهم ترین جذابیت های بشری محسوب می شود که اینک یا در مرتبه پستی قرار دارد و یا خارج از قلمرو ذهن نسل امروزی است هرچند شتاب تغییر پوشش و تغییر جنبه های زیبایی همچون شتاب در سایر مناظر در یک سده اخیر بیش از چندقرن پیش از آن بوده و شاید این میزان صبر و تحمل نیز نیاز نباشد و سال 2050 نیز زمان مناسبی برای یک مقایسه دیگر میان معیارهای زیبایی 2013 با 2050 باشد.