این توالی زلزله ها سبب ترس و نگرانی بسیاری از مردم شده است و البته در کنار ترس شایعات زیادی را هم به همراه داشته است مثل اینکه این زلزله ها به خاطر فعالیتهای اتمی و یا هارپ است.ما هم این شایعات را در میزگردی با حضور دکتر مهدی زارع معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله و دکتر حمید زعفرانی کارشناس این موسسه مطرح کردیم :
آقای دکتر زارع این زلزله های پشت سر هم چرا و چگونه رخ می دهد و نشانه چه هستند؟به بیان ساده تر چرا اینقدر کشور ما می لرزد؟
زارع: در گذشته هم بوده که زلزله هایی پشت سر هم اتفاق بیفتد اما اتفاقاتی سبب شد که بعد از این زلزله ها، فضای روانی تشدید شود ،یکی زلزله بوشهربود که در نزدیکی نیروگاه اتمی اتفاق افتاد و همه تصور کردند که انفجار یا امتحان هسته ای بوده است. اتفاق بعد این بود که به فاصله حدود یک هفته زلزله 7.7 ریشتری اتفاق افتاد که عمق زیاد داشت.این زلزله سبب شد تا دهلی نو هم بلرزد و بیشتر از 100 میلیون نفر در دنیا این زلزله را احساس کردند و برای همین بسیار جلب توجه کرد.اما از نظر علم زلزله شناسی این توالیها طبیعی است و نباید نگران شد.مثلا زلزله 9 شهریور دشت بیاض موجب حرکت گسل فردوس و منجر به زلزله 10 شهریور فردوس شد.از سوی دیگر،در مناطقی که زلزله رخ داده است، همچنان امکان وقوع پس لرزه وجود دارد؛ به طوری که پس از وقوع زلزله های با بزرگای 7 تا حدود یک سال و زلزله های با بزرگای 6 ریشتر، تا حدود 6 ماه، انتظار رخ دادن پس لرزه وجود دارد و به همین ترتیب هرچه بزرگای زلزله کمتر باشد، پس لرزه های بعدی در دوره زمانی کوتاه تری رخ می دهد.زیرا در منطقهای که در آن زلزله رخ داده است ممکن است گسل دیگری وجود داشته باشد که با یکدیگر متصل باشند از این رو حرکت یکی از این گسلها موجب حرکت در دیگری خواهد شد.
بنابراین نمی توان این زلزله ها را به هم ربط داد؟
زارع: درنهایت همه این زلزله ها که در این دو هفته رخ داده اند را باید به عنوان هشدارهای به نسبت کم خسارت و در عوض با داده های علمی بسیار و آگاهی بخش تلقی کنیم. دانشمندان باید بر روی داده ها و اطلاعات این زمین لرزه ها با دقت کار کنند تا خود را برای رویدادهایی که می تواند در مناطق لرزه خیز و پر جمعیت ما رخ دهند آماده کنند.اما اینکه بخواهیم زلزله منطقه زاگرس در سیستان را به زلزله بوشهر و تسوج متصل و مرتبط بدانیم امکان پذیر نیست. چون بوشهر تا سیستان هزار و 200 کیلومتر فاصله دارد و ممکن نیست که حرکت گسل در بوشهر منجر به حرکت گسل در سراوان شود.
زعفرانی: زلزلههایی که در استانهای بوشهر و سیستان و بلوچستان به وقوع پیوست، به هم مرتبط نیستند اما به طور کلی منطقه زاگرس لرزهخیزی زیادی دارد و تعداد و تکرار زلزله در این منطقه زیاد است.به دلیل ویژگی گسلها در منطقه زاگرس از میناب در منتهای جنوب شرقی این رشته کوهها تا مریوان و استان کردستان و شمال عراق لرزهخیزی بسیار زیاد است.همچنین زلزله به ماه و فصل مرتبط نیست و اینکه برخی عوام فصل بهار و تابستان را زمان وقوع زلزله میدانند مسئلهای بسیار غیر منطقی است و آمار نشان میدهد که در فصول مختلف زلزلهها با بزرگای متفاوت رخ داده است.
در این مناطقی که زلزله آمده دلیل تکرار زلزلههای بالای چهار ریشتر چیست و آیا ممکن است، زلزله بزرگ دیگری در پیش باشد ؟
زعفرانی: کشورمان دستکم روزی 30 بار میلرزد، اما مردم بیشتر این زلزلهها را احساس نمیکنند و بیخبر میمانند تا وقتی که لرزش ناگهانی زمین غافلگیرشان کند.نگاه من این پس لرزهها کاملا طبیعی است و انتظار داریم تا ماهها ادامه داشته باشد. اما همان گونه که آمار و ارقام نشان میدهد، به مرور این لرزهها از نظر تعداد و اندازه کم خواهند شد.
آیا زلزله های اخیر به تکنولوژی هارپ ربطی دارد؟ این روزها شایعه دراین مورد زیاد شنیده می شود.
زارع:هارپ یک فناوری است که در آمریکای شمالی مورد استفاده است اما با این فناوری نمی توان زلزله های مهمی مانند زلزله بوشهر در 9 آرویل 2013 یا زلزله سراوان در 16 آوریل 2013 ایجاد کرد. چون مثلا زلزله سراوان در ژرفای 63 کیلومتری رخ داده است و هیچ بشری در هیچ جا نتوانسته پدیده ای طبیعی در این ژرفا را تحریک کند یا برآن اثر بگذارد. اثر بشر از طریق هارپ یا فناوری های دیگر معمولا بر پدیده هایی است که در سطح زمین یا نزدیک آن رخ می دهند و بنابراین اغراق در این مساله به شبه علم و طرح مسائل غیر علمی و باورهای غیر وااقع بینانه می انجامد. ضمنا پدیده ای مانند زلزله ها از نظر اندازه و مکانیسم امروزه توسط ده ها، صدها و گاه هزاران ایستگاه لرزه نگاری در جهان ثبت و رصد می شوند و اینطور نیست که کسی بتواند با نظریه های خیالی آنها را توضیح دهد.
زعفرانی:قدرتی که یک بمب اتمی دارد با زلزله سیستان از نظر عددی قابل مقایسه نیستند که بشر بتواند زلزله ایجاد کند و این تخیل است.امریکا هم این امکان را ندارد و اگر می توانست برای خودش استفاده می کرد.و مثلا در مناطق زلزله خیزش زلزله مصنوعی باشدت کم ایجاد می کرد تا از بروز زلزله های به بزرگای زیاد جلوگیری کند اما چنین توانایی ندارد ماتنها این امکان را داریم که شبیه سازی زلزله کنیم تا خسارتها را پیش بینی کنیم و این نهایت دانشی است که بشر در مورد زلزله دارد و تقریبا در تمام دنیا به این شکل است.
یک شایعه دیگر که در این چند وقت بسیار شنیده شد،این بود که این زمین لرزهها ناشی ازفعالیت های اتمی است؟
زارع :ببینید در جواب این پرسش که اصلا زلزله مصنوعی ممکن است یا خیر، باید بگویم بله! ممکن است اما در سطح بسیار کوچک و محدود، یعنی شاید بتوان رد فعالیتهای انسانی را در لرزشهایی با بزرگی 1 یا 1.5 ریشتر دید اما دقت کنیم که یکی از نقاطی که در رصد زلزلهها مورد توجه قرار میگیرد، عمق کانون زلزله است. اینجاست که باید پرسید آیا ممکن است بشر به این توانایی رسیده باشد که مثلا در عمق 9 کیلومتری زمین در منطقه حومه ورزقان فعالیت داشته باشد؟ آن هم با دانستن این نکته که بیشترین عمقی که توسط بشر حفاری شده، مربوط به دو چاه حفاری شده در کالیفرنیای آمریکا است که 9 و 11 کیلومتر عمق دارند.بنابراین این امکان ندارد. و نکته دیگر این که شدت و نوع زلزله ناشی از فعالیت های بشری مثلا انفجار کاملا با زمین لرزه متفاوت است و مطمئنا این تفاوت را نه تنها ما که مراکزی مانند مرکز زمین شناسی امریکا هم ثبت می کنند و وقتی لرزشی به عنوان زمین لرزه به ثبت می رسد مطمئننا رلزله است.یعنی وقتی لرزشی در زمین اتقاف می افتد ایستگاههای لرزه نگاری لرزشی را که ثبت می کنند امکان تشخیص آنکه توسط انفجار بوده یا زمین لرزه را دارند و همینطوری نمی توان اظهار نظر کرد که آزمایش هسته ای بوده است.این امکان هم در مرکز ما و هم در مرکز لرزه نگاری آمریکا وجود دارد.حتی انفجار معادن هم ثبت و از سایر انفجارها و لرزشها تفکیک می شود.
اینکه گفته می شود این زلزله ها به تخلیه انرژی زمین کمک می کند و خطر زمین لرزه های بزرگ را کم می کند صحت دارد؟یعنی انرژی زمین را تخلیه می کند؟
زعفرانی:هر واحد بزرگی که زیاد می شود تقریبا 30 برابر انرژی زلزله اضافه می شود،اگر یک زلزله 4 ریشتری را با زلزله 6 ریشتری مقایسه کنیم،در زلزله 4 ریشتری هزار برابر انرژی بیشتر است یعنی اگر بخواهیم مقایسه کنیم هزار زلزله 4 ریشتری باید اتفاق بیفتد تا به اندازه زلزله 6 ریشتری باشد که عملا امکان پذیر نیست یعنی اگر در تهران انتظار زلزله 6 ریشتری داریم چند زلزله 4 ریشتری باید اتفاق بیفتد که زلزله 6 ریشتری را ایجاد می کند.اما نکته این است که این زلزله های کوچک به تخلیه انرژی کمک می کنند.یعنی با وقوع زمین لرزه های کم ریشتر، در واقع انرژی اضافی زمین تخلیه می شود و این پدیده احتمال بروز زلزله هایی با ریشتر بالا را کاهش خواهد داد. زلزلههای اخیر امکان وقوع زلزله در آنها را بیشتر نکرده است، اما مردم سراسر ایران باید همیشه آماده باشند، چون کشورمان بیش از 100 گسل لرزهخیز دارد که هر کدام ممکن است دچار لرزش شود و بنابر این احتمال وقوع زلزله در هر نقطه از کشور که روی گسلی لرزهخیز واقع شده، وجود دارد.
زارع:در صد سال اخیر یعنی از سال1900 تا 2 هزار، 20زلزله بزرگ بالای 7 ریشتر ثبت شده است.تقریبا هر دهه در گستره فلات ایران دو زلزله بزرگ پیش بینی می کنیم.16 سال بود این زلزله بزرگ را نداشتیم ،بنابراین این اتفاق که در پوسته افتاده طبیعی است.
چرا موسسه زمین شناسی آمریکا زودتر این موضوع را اعلام می کند وچرا زلزله ها توسط مراکز مختلف، متفاوت گزارش می شود؟
زعفرانی:ما یک آیین نامه ای در موسسه داریم که زلزله های بالای 4 ریشتر را باید با کمی تاخیر و دقت اعلام کنیم.اگر نه ما هم در همان ساعات اولیه مطلع می شویم اما با کمی تامل اعلام می کنیم.چون اگر بعدا بخواهیم اصلاح کنیم برای مردم شائبه هایی اتفاق می افتد.
زارع:اینکه معمولا رسانه های خارجی زودتر از ما اخبار زلزله را اعلام می کنند یکی به خاطر سرعت کم اینترنت در ایران است و دیگری این است که در سازمان زمین شناسی ایالات متحده اطلاعات لرزه ای را از مجموعه ای از ایستگاههای لرزه نگاری در سراسر جهان در یافت می کند، بنابراین حتی در صورت نبود ایستگاه در یک کشور امکان تعیین محلو بزرگا برای زلزله 4 به بالا را برای بیشتر نواحی زمین دارند. البته در داخل ایران و بیشتر نواحی مرکزی، جنوبی، غربی و شمال غربی کشور در صورت امکان ارتباطی سریع انتظار می رود که موسسات داخلی زلزله هایی که در داخل این محدوده رخ می دهند را سریعتر اعلام کنند.
مریم صدرالادبایی-زهرا تالانی