دوباره دربی شروع شد. این بار سوت آغاز را کسی که می زد موزون نبود . فغانی بود ، فغانی که استقلالی ها برایش می گفتند فغان از فغانی.
دربی بود و باز سکوها پر بودند از جمعیت. جمعیتی لبالب در ورزشگاه آزادی . پیش تر ها آن قدیم ندیم های دهه 50 به این جمعیت می گفتند 120 هزار تا که آن موقعه سنه طوری بوده که هر نفر خیلی بوده اما حالا که علم پیشرفت کرده ، حالا بلیت VIP شده 30 هزار تومان و حالا برای شمردن جمعیت توی ورزشگاه متر مربع استادیوم را حساب می کنند و علم ریاضی می گوید آن 120 هزار تا ، فوق فوقش می شوند 80 هزار تا.
بازی که شروع شد تک حمله های پرسپولیس بیشتر بود البته سرخ ها که طرفداران روی سکوهای شان نسبت به یک دهه قبل به شدت آب رفتند و حالا در خوش بینانه تریم حالت با آبی ها برابر می شوند ، توی زمین خشن تر بازی می کردند. سید صالحی از خجالت آندو در آمد و کار او باعث شد تا حنیف فکر کند بباید روی پیام صادقیان تلافی کند. قلعه نویی هم رفت به سمت فغانی و همان اول بازی این دو با هم سنگ های شان را واکندند.
بازی به دقیقه 30 رسیده بود و مهمترین حمله دو تیم شاید شوتی بود که دهنوی درازکش زد و رحمتی درازکش به اوت زد. دو کارت زرد برای بنگر و نظری هم دیگر رخدادهای یکسوم ابتدایی بازی بود. مسابقه ای که می رفت تا بار دیگر باعث شود کارلوس کروش خوابی شیرین را در آزادی تجربه کند!
دقایقی بعد قلعه نویی هم که انگار از روند دربی راضی نبود به مجیدی گفت تا گرم کند. او که بلند شد استقلال توی زمین هم کمی بهتر شد. سکوها حرارتی پیدا کردند و شوت سرکش اکبرپور باعث شد بازی کمی گرم شود. لحظه ای بعد پرسپولیسی ها صاحب کاشته شدند اما توپ نوری هم از کنار دروازه گذشت اما کمی تب بازی داغ تر شد. در دقیقه 38 جواد نکونام با ضربه سر خود می توانست استقلال را پیش بیاندازد اما توپ او راهی به چارچوب پیدا نکرد. دقایقی بعد استقلالی ها فشار شان را بیشتر کردند. چند سانتر و چند ضربه سر بازی را گرمتر کرد اما در مقابل پرسپولیس هم بار تیمی اش را روی ساق های پیام صادقیان چیده بود. او با دریبل هایش استقلالی ها را به هم ریخت. پاس او اما به سید صالحی نرسید و بازی بدون گل ماند. لحظاتی بعد بود که قلعه نویی مجیدی را خیلی زود و قبل از نیمه اول به جای سیاوش اکبرپور به زمین آورد که با برانکارد از زمین بیرون رفت. حضور مجیدی در زمین غوغایی را روی سکوها به همراه داشت او به سمت دایی رفت و با اجازه دایی به زمین بازی رفت.
با شروع نیمه دوم استقلال استراتژی جدیدی برای بازی داشت. بازی روی زمین با محوریت فرهاد مجیدی . او در همان شروع نیمه اول می توانست در یک قدمی دروازه گل اول بازی را بزند اما یک لحظهخودش هم به گمان آفسیاد ایستاد تا توپ از دستش در برود. با این حرکت بازی گرم تر شد و لحظه ای بعد شوت صادقیان را رحمتی درازکش مهار کرد. بازی تا دقیقه 59 همچنان بی گل پیش می رفت و این بار نوبت دایی بود که آسش را رو کند . او غلامرضا رضایی را بیرون آورد تا خلعتبری بعد از کلی حرف و حدیث به زمین بازی بیاید.
لحظه ای بعد از ورود خلعتبری این استقلالی ها بودند که صاحب موقعیت شدند. این بار مجیدی توپ را برای ساموئل انداخت و ساموئل نتوانست از زاویه ای مناسب دربی را گلدار کند. این شاید جدی ترین موقعیت بازی از ابتدایش بود.
در دقیقه 62 پرسپولیسی ها که نمی خواستند پا پس کشیده باشند با صادقیان خط دفاع استقلال را به هم ریختند. او به تنهایی 2 بازیکن را جا گذاشت و پاسش را دهنوی به هوا زد تا باز هم خبری از گل نباشد.
دربی هیجانش این بار کمتر از همیشه شده بود. تعویض های هجومی دو مربی هم اثری بر بازی نداشت و تا دقیقه 70 شاید تنها اتفاق مهم بازی صحنه زمین افتادن خلعتبری بود که برای لحظاتی جو استادیوم را به هم ریخت. لحظه ای که پای جواد نکونام با صورت خلعتبری برخورد کرد اما استقلالی های دیگر اعتقاد داشتند او مثل همیشه دارد بازی را به هم می ریزد. بلایی که بارها در سپاهان سرشان آورده بود. البته این فرصتی بود برای قلعه نویی که تا می تواند سر آرش برهانی فریاد بکشد و او را برای جایگاه قرارگیری اش در زمین مواخذه کند.
در ادامه بازی حقیقی بعد از اشتباهش در تقدیم کرنر به استقلالی ها با تعللی که در بازی ایجاد کرد کارت زرد گرفت اما همان کرنر ضد حمله ای شد برای پیام صادقیان که یک کارت زرد را برای پژمان منتظری به همراه داشت.
بیش از 80 دقیقه از بازی گذشته بود که جمعیت دلزده از بازی دربی به سمت خانه های شان راه افتادند. دربی این بار هم تعریفی نداشت. گل هم نداشت. موقعیت جدی گل دو تیم شاید به اندازه انگشتان یک دست نبود و فریادهای اعتراض مدام بیشتر می شدند. اشتباه های وسط زمین هی بیشتر می شد و حسنش این بود که هم رکورد قلعه نویی داشت پا بر جا می ماند و هم اینکه دایی خیالش راحت بود در بازگشت به دربی دوباره نباخته است.