چهار فصل از حضور سپهر حیدری در پرسپولیس میگذرد. در این مدت او فراز و نشیبهای زیادی را به چشم دید ولی همه را به این باور رساند که اهل حاشیهسازی نیست. سپهر شنبه مهمان خبرورزشی بود و بیپروا و بیپرده حرف زد و با اینکه برای اولین بار در دفتر خبرورزشی حاضر میشد حرفهایی کاملاً متفاوت به زبان آورد. شاید چون در روز تولدش مهمان خبرورزشی بود این قدر راحت حرف میزد!
* «سپهر حیدری» دقیقاً کیست؟
یک بازیکن ساکت و آرام که از 4 سالگی داخل ماشین پدرش قایم میشد تا تمرینات ذوبآهن را ببیند. آن زمان پدرم سرمربی ذوبآهن بود و من هم عاشق فوتبال. بعد هم تمام مدارج فوتبال را در همین باشگاه سپری کرد. از مدرسه فوتبال شروع شد و تا کاپیتانی تیم بزرگسالان پیش رفت. البته وقتی بازوبند میبست که بسیار جوان بود و در نهایت 4 سال قبل به تیمی آمد که از کودکی عاشقش بود. در پرسپولیس طی 4 فصل 3 جام قهرمانی گرفت و در فصل گذشته هم افتخار بستن بازوبند کاپیتانی پرسپولیس نصیبش شد.
*قاسم حدادیفر هم مدعی بود ذوبآهنی است و حتی میگفت در بیمارستان ذوبآهن به دنیا آمده است. تو نیز چنین ادعایی داری؟
اگر او در بیمارستان به دنیا آمده، همه به من میگفتند در داخل کارخانه ذوبآهن به دنیا آمدهام! از 9 تا 26 سالگی پیراهن ذوبآهن را پوشیدم و حالا هم پرسپولیسیام.
*اصلاً چه شد که به پرسپولیس آمدی؟
قبل از شروع فصل هفتم حمید استیلی به من پیشنهاد داد به پرسپولیس بیایم و من هم با افتخار پذیرفتم. سال پیش از آن هم قرار بود به پرسپولیس بیایم ولی رسول کربکندی و منصور ابراهیمزاده به من گفتند در ذوبآهن بمان.
*سپهر! چرا پرسپولیس زمان افشین قطبی تا آن حد جذاب و دوستداشتنی بود؟
البته پرسپولیس تنها برای یک فصل جذاب نبود و همیشه دوستداشتنی است. البته افشین قطبی را هم باید مربی بسیار خوب و مؤثری دانست که شخصاً از او چیزهای زیادی آموختم. در ضمن اگر پرسپولیس آن زمان جذاب بود، بهخاطر حضور یازده کاپیتان از تیمهای مختلف در این تیم بود. هم تجربه داشتیم و هم انگیزه. بازیکنان برای کسب پیراهن ملی میجنگیدند اما متأسفانه آن ثبات خیلی زود از بین رفت.
*قبل از شروع فصل نهم، گفته میشد عباس انصاریفرد نمیخواهد قراردادت را تمدید کند و تو هم قصد کرده بودی از پرسپولیس بروی. ماجرا چه بود؟
اینطور نبود. اتفاقاً در آن فصل من نفر دومی بودم که قراردادم را تمدید کردم. من بازیکن ساده و بیحاشیهای هستم که تمام فکر و ذکرم معطوف فوتبال است. خدا هم در این میان به من لطف داشته و چون پیشرفتی داشتم به بعضیها فشار میآید. در این مدت 4، 5 مربی عوض شد ولی من همواره در خط دفاع به میدان میرفتم. همه که بهخاطر روابط حسنه به بازیکنی بازی نمیدهند، بالاخره یکسری شایستگیها هم وجود داشته. بنده حرفهای زندگی میکنم و دوست دارم برای پرسپولیس کار کنم. حتی زمانی که بیرون از زمین بودم همیشه در موردم صحبت میشد.
*یک فصل کابوسوار هم برای پرسپولیس ساختید!
فصل نهم واقعاً یک کابوس واقعی بود. سال بسیار سختی را پشتسر گذاشتیم و با اینکه پرسپولیس چندین ستاره و بازیکن مؤثرداشت اما چون در هر فصل 70 درصد ترکیبش عوض میشد برای هماهنگی به مشکل برخورد. تا یک بازیکن در پرسپولیس بخواهد با جو ورزشگاه آشنا شود زمان زیادی طول میکشد و از این رو امتیازات زیادی از دست دادیم. متأسفانه باید رک بگویم پرسپولیس بهخاطر برخی مسائل از جمله همین عدم ثبات محکوم به پس دادن تاوان شده است. ما همیشه دیر شروع میکنیم و این مسئله کار را خیلی سخت میکند. باید همه چیز روی برنامهریزی باشد ولی میبینید که حتی بودجه باشگاه هم مشخص نیست.
*وقتی زلاتکو کرانچار سرمربی پرسپولیس بود شایعه کردند سپهر حیدری در ترکیب پرسپولیس قرار میگیرد چون خارج از محل تمرین رابطه خوبی با سرمربی تیم دارد و حتی گفته شد به کرانچارDVD و فیلمهای روز دنیا را میدهی تا در ترکیب باشی؟
من دشمن دارم و این موضوع را میدانم. این بحثها هم از طرف دشمنانم مطرح شد. بنده به زبان انگلیسی تسلط دارم و طبیعی است بهتر از سایر بازیکنان با مربیان خارجی رابطه برقرار کنم. بنده در تمرینات زحمت میکشم ولی کسی آنها را نمیبیند و به جایش میگویند سپهر به مربی تیم DVD و فیلم داده به همین خاطر کرانچار در ترکیب ثابت از سپهر استفاده میکند.
*حالا که بحث خارجیها مطرح شد این را بپرسیم که چرا دلت میخواهد به همه بازیکنان خارجی پرسپولیس زبان فارسی با لهجه اصفهانی یاد بدهی؟!
(میخندد) همانطور که گفتم زبان بلدم و هر بازیکن خارجی که در تیم باشد با من ارتباط میگیرد. آنها در کشورمان غریبه هستند و باید هوایشان را داشته باشیم. از طرفی لهجه اصفهانی بسیار شیرین است و تا به حال هر بازیکنی که آمده توانسته پتانسیلهایش برای یادگیری لهجه اصفهانی را نشان دهد. من هم از این فرصت استفاده میکنم!
*دلیل اینکه طی سالهای اخیر با خبرورزشی دچار مشکل شدی چه بود؟
مشکلم به مدتها قبل برمیگردد. زمانی که ذوبآهن بودم و حس میکردم در دادن نمرات بازیها به من چندان عدالت رعایت نمیشود. البته مدتی است که مشکلاتم تمام شده و خدا را شکر میکنم که دیگر با خبرورزشی مشکلی ندارم!
*برسیم به زمانی که علی دایی سرمربی پرسپولیس شد.
قبل از شروع بحث باید بگویم علی دایی شخصیت جالبی دارد. بزرگترین فاکتور موفقیت دایی این است که بازیکنان را مثل برادرش دوست دارد و بازیکنان نیز چنین حس متقابلی دارند تا جایی که بهخاطر علی دایی با مصدومیت هم که شده برای پرسپولیس بازی میکردند. قبلها اینطور نبود و بازیکنان بیشتر مراعات حال خود را میکردند ولی چون دایی مدیریت و اشراف خوبی به تیم و بازیکنانش داشت، همه برای موفقیت او از جان مایه میگذاشتند. کارنامهاش در پرسپولیس هم کاملاً مشخص است. دو فصل، دو قهرمانی.
*وقتی علی دایی قبل از شروع فصل با مدافعانی مثل هادی عقیلی، سیدجلال حسینی، محسن بنگر، علیرضا نورمحمدی و چند مدافع میانی دیگر مذاکره میکرد، حرص نمیخوردی؟
به هیچ عنوان چون معتقدم یک تیم باید 4 مدافع میانی آماده و خوب داشته باشد. این حق دایی و باشگاه بود که دفاع وسط بیاورند و درستش هم همین است. نورمحمدی با من 3 سال در ذوبآهن همبازی بود و واقعاً از حضور او در تیم خوشحال شدم. دراینباره هیچ مشکلی نبود و نیست چون فوتبال حرفهای جهان تعارف بردار نیست. شما سپاهان یا استقلال را ببینید که چه بازیکنانی در خط دفاع داشتند؟ بهخاطر همین قضیه هم موفق شدند. میدانی مشکل اصلی استقلال و پرسپولیس در خط دفاع چیست؟ چون بازیکنان این دو تیم مدام در حال حمله هستند. استقلال و پرسپولیس ضدحملههای وحشتناکی را باید تحمل کنند و این موضوع به تنهایی باعث آزار خط دفاعی میشود. باور کنید در تیمهای دیگر همه بازیکنان به کار دفاعی میپردازند ولی نمیدانم چرا مثلاً در پرسپولیس چنین نیست و برعکس همه فقط در حمله شرکت دارند.
*بیا و از نگاه یک هوادار به این سؤال جواب بده. آیا پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات فصل قبل یک باشگاه برنده بود؟
نه اما خیلی هم بد کار نکرد. این را قبول دارم که باشگاه نتوانست بازیکنان موردنظر علی دایی را به تیم بیاورد که شاید دلیلش خالی بودن حساب بانکی پرسپولیس بود یا قراردادهای فصل قبل که معمولاً دوساله بسته شده بود و دایی نمیتوانست بازیکنانی را کنار گذاشته و به جایشان یاران جدید بگیرد. بازیکنان دیگر هم به پرسپولیس نیامدند و به هر دلیلی که بود، تیم طور دیگری بسته شد. این را هم بگویم که بازیکنان جدید ما بسیار خوب بودند و در نهایت دیدید قهرمانی کسب کردیم. کار بسیار سختی بود چون مدام بازیکنانمان مصدوم میشدند و بازیکنان ذخیره هم برای رسیدن به شرایط ایدهآل دچار مشکل بودند.
*میتوان این را گفت که کاپیتانی تو در پرسپولیس به نوعی توصیه علی دایی بود؟
قسم میخورم هرگز به دنبال کاپیتانی پرسپولیس نبودم و فقط دوست داشتم در تمرینات جزو بهترینها باشم. از طرفی پوشیدن پیراهن پرسپولیس به تنهایی افتخاراست.من در ذوبآهن هم این افتخار را داشتم که بازوبند یک تیم حرفهای را به بازو ببندم و چون در تیمملی دانشجویان هم کاپیتان بودم، این قضیه برایم کمبود محسوب نمیشد. البته کاپیتانی در پرطرفدارترین تیم آسیا ارزشهای زیادی دارد ولی من میخواستم بازیکن پرسپولیس باشم قبل از آن که کاپیتان این تیم شوم. یکسری اتفاقات افتاد، خداوند هم به من لطف داشت که به این افتخار برسم هرچند برخی دشمنانم نمیخواستند چنین روزهایی را ببینند ولی باور کنید من برای دشمنانم هم وقت نماز دعا میکنم. کاپیتانی فقط بستن بازوبند نیست بلکه باید مثل یک بزرگتر در تیم رفتار کنی. یادم میآید در ذوبآهن، سامسون پطروسیان و علیاکبر استاداسدی به من که آن زمان یک بازیکن جوان بودم نصیحتهایی میکردند که حالا به دردم میخورد. من هم وظیفه خودم میدانم اینطور باشم. در روز نظرسنجی هم شاید من گزینه موردنظر علی دایی بودم ولی خوشحالم که بازیکنان مرا انتخاب کردند. 4 سال در پرسپولیس بودم هرچند حالا هم مدعی بستن بازوبند نیستم و قبل از ورود به زمین از حسین بادامکی که قدیمیتر از من است یا مجتبی شیری برای بستن بازوبند کاپیتانی رخصت میگیرم. حالا یکسری شایعه کردند جلال اکبری برای من رأی جمع میکرده یا تقلب کردم. اصلاً مگر پرسپولیس سیرک است که یک نفر برایم رأی جمع کند؟ من با 65 امتیاز و رأی 85 درصد از بازیکنان توانستم کاپیتان شوم و خوشحالم مردم هم از کاپیتانی من ابراز رضایت میکنند چراکه میدانند من آدم بیحاشیهای هستم.
*این حرف تو یعنی باقی کاپیتانهای پرسپولیس حاشیه داشتند؟
من راجع به شخص دیگری حرف نمیزنم!
*این را قبول داری که در زمان رأیگیری خیلیها در تیم با هم قهر بودند و بنا به لجبازی با یکدیگر به تو رأی دادند؟
در آن زمان شاید دودستگی یا سهدستگی در تیم ما زیاد شده بود ولی بعد از کاپیتانی من همه چیز حل شد و در آخر فصل همین یکدلی بود که ما را به قهرمانی رساند.
*حالا که کاپیتان شدی، بازیکنان به حرفهایت گوش میدهند؟
خدا را شکر همهشان به من لطف دارند. من میدانم یک کاپیتان نباید روی مخ سایر بازیکنان راه برود. اگر کسی علیه تیم، بازیکنان یا هواداران حرف بزند حتماً موضع میگیرم. من با همه بازیکنان در تیم احساس راحتی میکنم و اگر مشکلی وجود داشته باشد با حرف زدن حل میکنم. کاپیتانی فقط بازوبند بستن نیست باید با بازیکنان جوان صحبت کنی، اگر کسی مصدوم شد حتماً از او حمایت کنی درست شبیه به کاری که من انجام دادم و برای دیدار با محمد پروین یا جلال اکبری به منزلشان رفتم. حتی قسمتی از پاداش بازیکنان را میگرفتم و صرف امور خیریه میکردم تا با این کارها بازیکنان را به هم نزدیک کنم. خیلی سخت بود که بازیکنان پرسپولیس را در مدت کوتاهی همدل کنیم ولی به لطف خدا این اتفاق افتاد.
*بهخاطر همین بود که هواداران را عاصی کرده بودید؟!
بله متأسفانه هواداران را در طول فصل خیلی حرص دادیم اما خوشحالم بدقول نشدیم و پای حرفمان ایستادیم تا فصل را با قهرمانی به اتمام برسانیم. این را فراموش نکنید که بدون اغراق 50 درصد از توان پرسپولیس همین هواداران هستند و بدون وجود آنها کاری نمیتوانیم از پیش ببریم.
*چه شد که کاپ قهرمانی در جامحذفی را به کریم باقری دادی که آن را بالای سرش ببرد؟
من همیشه اعتقاد داشتم کریم باقری کاپیتان تیم ما است و شخصاً دوست داشتم ایشان جام را بالای سرش ببرد. اصلاً باید اینطور میشد چون آقاکریم اسطوره و الگوی همه ما است. هنوز هم پیراهن و کاپشن ایشان را به عنوان یادگاری در اتاقم نگه داشتم چون ایشان را خیلی دوست دارم.
*به نظرت پرسپولیس از لحاظ بدنی مشکل داشت؟
خیر به هیچ عنوان. مولایی بدنساز پرسپولیس یکی از بهترینها در ایران است ولی مصدومیتهایی که داشتیم هیچ ربطی به بدنسازی نداشت. شکستن دنده، آسیبدیدگی قفسهسینه یا عضله زیرشکمی چه ربطی به بدنسازی دارد؟!
*تو گفتی اگر کسی علیه بازیکنان حرف بزند وظیفه داری علیهاش موضع بگیری اما خودت بارها مصاحبه کردی و گفتی مهاجمان پرسپولیس بیدقت هستند. در این مورد چه نظری داری؟
همیشه گفتم باز هم میگویم مهاجمان ما بهترینها در ایران هستند ولی در دقایقی از بازی شاید بیدقتی صورت میگرفت و توپهایمان گل نمیشد. موضوع فقط همین بود.
*این نکته را میپذیری که پرسپولیس در خط دفاع عملکرد خوبی نداشت؟
ما در اواسط لیگ، 5 هفته پیاپی شکست خوردیم آن هم دقیقاً زمانی که هر 4 مدافع میانی تیم دچار آسیبدیدگی شده بودند. اگر در آن زمان حداقل یک مدافع سالم داشتیم شاید کار به اینجا نمیکشید. همان شکستها ما را از قهرمانی دور کرد. در طول بازیها هم گلهایی میخوردیم که تعجب همه را به دنبال داشت.
*این یعنی مدافعان پرسپولیس ضعف داشتند؟
من میگویم شرایط حضور در استقلال و پرسپولیس با باقی تیمها متفاوت است. انگیزهای که بازیکنان مقابل ما دارند به ضرر ما است. آنها جلوی پرسپولیس یا استقلال طوری بازی میکنند که انگار اصلاً قابل کنترل نیستند! اگر مدافع پرسپولیس «نیم اشتباه» داشته باشد کار تمام است. شاید خیلی از مدافعان ایران در تیمشان بدترین اشتباهات را انجام میدهند و کسی کاری به کارشان ندارد ولی در پرسپولیس اوضاع کاملاً متفاوت است. اگر کسی میخواهد خود را محک بزند، باید در پرسپولیس یا استقلال بازی کند.
*برویم سراغ جنجالیترین بازی فصل. قبل از پرتاب اوت در بازی مقابل استیلآذین، علی دایی دقیقاً به تو چه گفت؟
خدا شاهد است در آن لحظه نفهمیدم اصلاً علی آقا مرا صدا زد یا نه؟! به قرآن قسم میخورم ندیدم دایی به من چیزی بگوید. یادم هست در آن لحظه به امیر شاپورزاده گفتم« چرا گلرتون این کارها رو انجام میده؟» او هم گفت نمیدانم. من سالها هوادار پرسپولیس بودم و میدانم در آن شرایط چه فشار سنگینی را تحمل میکردند به همین خاطر به حسین کاظمی هم گفتم تو جای من بودی چه کار میکردی؟ او گفت هم میتوانی اوت را بیندازی و هم میتوانی این کار را انجام ندهی. به قول سوشا مکانی خدا آن بالا است. اتفاقاً ما هم همین نظر را داریم. خدا دید مکانی برای هواداران پرسپولیس زبانش را بیرون میآورد، کاری کرد که پرسپولیسیها سربلند شوند.
*اما قبول کن کاری که آرفی انجام داد کار زشتی بود.
آرفی ایرانی نیست که فرهنگ ما را بداند. من حرکت او را تأیید نمیکنم ولی این را بدانید مقصر تمام دعواها شخص سوشا مکانی بود.
*آن شب وقتی میخواستی بخوابی، عذاب وجدان نداشتی؟
از باقی شبهای زندگیام راحتتر خوابیدم چون آن پیروزی حسابی به ما و هواداران چسبید. من با تعداد زیادی از هواداران بهصورت ایمیلی در تماس هستم و احساس غرور کردم وقتی آنها این پیروزی را تأیید کردند.
*سپهر! وقتی تو کاپیتان شدی بهطور محسوسی تغییر کردی و به شکل عجیبی مشغول حمایت از دایی شدی. این تغییر ناگهانی بابت چه بود؟ پاچهخواری دایی را میکردی؟
وقتی من کاپیتان شدم به وضوح میدیدم دایی زیرفشار حاشیههاست. خیلی مسائل را از نزدیک دیدم که فقط من و علی آقا این مسائل را میدانیم. در داخل خانواده پرسپولیس مشکلات بزرگی پیش آمده و امیدوارم این مشکلات در داخل خانواده حل شود. من این را بگویم که همیشه از علی دایی حمایت میکنم چون او یک مرد واقعی است. فکر میکنم من هم شبیه به دایی باشم البته چند پله پایینتر ولی توانستم در درس و زندگی مانند دایی حرکت کنم. خیلیها در پرسپولیس آمدند و گلزنی کردند ولی گلی که من در دقیقه 6+90 زدم همیشه در خاطرات میماند. این یعنی خداوند به من لطف دارد. حالا میخواهد بعضیها بدشان بیاید یا خوششان بیاید. وقتی دایی زیرفشار بود، من با مصاحبههایم از او حمایت میکردم در شرایطی که خیلی از بازیکنان به هر دلیلی حرف نمیزدند. در آن شرایط باید مردانگیام را نشان میدادم. حالا بگذار بگویند من پاچهخوار هستم اما بدانید هیچکس به اندازه من نان بازوی خودش را نمیخورد. شاید اصلاً فصل آینده از پرسپولیس جدا شدم ولی به تیمی میروم که علی دایی در آن نباشد تا ثابت کنم پاچهخوار یا چسبیده به دایی نیستم. اینجا پرسپولیس است و من وظیفه دارم از باشگاه، سرمربی یا هواداران و بازیکنانش حمایت کنم حالا مربی هرکسی که میخواهد باشد. از روزی که کاپیتان شدم به قدری مرا اذیت کردند که مجبور شدم در مصاحبه با برنامه 90 بگویم حاضر نیستم برای بستن بازوبند هر کاری انجام دهم. همین حالا هم میگویم اما شاید این حرفها باعث شد سوءتفاهماتی بهوجود بیاید.
*میخواهی بگویی حمایتهایت از دایی برایت دردسرساز بود و از سوی باشگاه متحمل فشار شدی؟
من در مورد آقای کاشانی حرفی نمیزنم ولی سوءتفاهماتی وجود دارد که من آن را میدانم و شاید کاشانی نداند. دوست دارم این سوءتفاهمات حل شود. از طرفی بعید میدانم مسئولان باشگاه پرسپولیس از اینکه تیم نتیجه بگیرد، ناراحت شوند. حالا هم خجالت نمیکشم بگویم از علی دایی حمایت کردم چون وظیفهام این بود. هرکسی عملکردش مشخص است. به خدا قسم همین حالا از 8 باشگاه پیشنهاد دارم که دو، سه پیشنهادم بسیار عالی و فوقالعاده است. بحث من بر سر مسائل مالی هم نیست چون به لطف خدا نیازی به این چیزها ندارم و دنبالش هم نمیروم اما باور کنید بازیکنی نیستم که روی زمین بمانم. بعد از کاپیتانی من اتفاقات عجیبی رخ داد. البته سعی میکنم طی 10 روز آینده این سوءتفاهمات را برطرف کنم اما اگر حل نشد از هواداران میخواهم مرا حلال کنند و بدانند بهخاطر حضور در پرسپولیس قید خیلی از خوشیهای زندگیام را زدم. اگر از پرسپولیس بروم تا آخر عمر یک هوادار میمانم.
*اگر رفتنی شدی به کجا میروی؟
شاید برگردم اصفهان!
*علی کریمی دوباره به پرسپولیس برگشت. با این شرایط احتمالاً تو دیگر کاپیتان اول پرسپولیس نیستی. در این مورد چه نظری داری؟
اولاً افتخار میکنم 4 سال افتخار پوشیدن پیراهن این تیم را داشتم و دوست دارم بازهم در این تیم ادامه فعالیت بدهم. اگر ماندنی شدم شخصاً به استقبال علی کریمی میروم. حتی شنیدم مهدی مهدویکیا هم نزدیک پرسپولیس است. بنده از دوران کودکی احترام گذاشتن به بزرگتر و پیشکسوت را یاد گرفتم و اگر ماندنی شوم خودم بازوبند را به بازوی کریمی میبندم چون علی به خانه خودش برگشته است.
*سؤال نظرسنجی هفته گذشته خبرورزشی این بود. آیا پرسپولیس استحقاق قهرمانی در جامحذفی را داشت؟
صددرصد. ملوان و پرسپولیس حقشان بود تا فینال پیش بروند و حق داشتیم به قهرمانی برسیم.
*و اینکه آیا خودت را مستحق بستن بازوبند کاپیتانی میدانی؟
من توسط دایی و سایر بازیکنان انتخاب شدم. مردم هم از این انتخاب خوشحالند. شاید یکسری خط بگیرند و حرفهایی بزنند ولی اعضای پرسپولیس با بیشترین رأی مرا مستحق کاپیتانی دانستند.
*به نظر میرسد بدترین اتفاق فصل برای پرسپولیس شکست در دو بازی رفت و برگشت مقابل استقلال بود. قبول داری؟
یکی از بدترین اتفاقات بود. البته رئالمادرید هم مقابل بارسلونا شکست میخورد. اصلاً ذات دربی به همین اتفاقات است. استقلال هم تیم بزرگ و قابلاحترامی است اما باز هم میگویم حق ما رسیدن به حداقل یک پیروزی و یک مساوی بود نه دو شکست.
*استقلالیها هنوز از اینکه به آنها لقب بحرین داده بودی از تو ناراحتند!
در مراسم ختم مسعود استیلی آقای فتحا...زاده را دیدم و به ایشان گفتم قصد بیاحترامی نداشتم. منظورم از آن حرف مجموعه استقلال نبود بلکه فقط یکی از بازیکنان استقلال را میگفتم. در برنامه 90 هم از هواداران استقلال عذرخواهی کردم که دیگر کدورتی باقی نماند.
*بدترین و بهترین اتفاقات به نظرت چه بود؟
بدترین اتفاق فصل 5 شکست متوالی بود چون با هیچ ترفندی نمیتوانستیم از شرایط شکست خارج شویم. بهترین اتفاق هم قهرمانی در جامحذفی بود که هر کدام از پیروزیهایمان در این جام یک لذت خاص داشت بهخصوص که در روز قهرمانی به همراه هواداران سرود پرسپولیس را خواندیم. من هدیه تولدم را در همان روز قهرمانی از خدا گرفتم و به همین خاطر از هواداران هم خوشحالترم!
*این روزها بحث بر سر این است که حمید استیلی سرمربی پرسپولیس شود. نظرت در این مورد چیست؟
ان شاءالله هرچه به صلاح پرسپولیس است اتفاق بیفتد. من در وهله اول دوست دارم علی دایی در تیم بماند ولی اگر قسمت بر این نبود مطمئنم حمید استیلی میتواند با پرسپولیس موفق عمل کند. او دارای کارنامه خوبی است و همه شخصیت استیلی را میپسندند و شک ندارم در پرسپولیس هم موفق عمل خواهد کرد.
*تو با اینکه در ذوبآهن و پرسپولیس طی سالهای اخیر اکثراً فیکس بازی کردی چرا جایی در ترکیب تیمملی برای خودت نساختی؟
فکر میکنم حکمت خدا اینطور بود که من اصلاً نباشم. تنها 6 بازی ملی دارم که خدا را بابت آن 6 بازی هم شکر میکنم ولی در مجموع در این مورد خیلی بدشانسم. مثلاً قرار بود در کیش مقابل تیمملی مالی بازی کنم اما آنقدر باران آمد که حتی هلیکوپتر هم نتوانست زمین را خشک کند و بازی برگزار نشد. در زمان آقای قلعهنویی که همیشه از ایشان بابت محبتهایش سپاسگزارم نیز به تیمملی دعوت شدم و شانس بازی داشتم اما یکی از مسئولان فدراسیون برای سفر به قطر یادش رفته بود برایم خروجی بگیرد! مهمترینش هم زمان برانکو بود چون او میخواست من در تیمملی برایش بازی کنم ولی بهخاطر اعتراض ذوبآهنیها به داور دیدار با پاختاکور ازبکستان، همه را یکسال از بازی ملی محروم کردند که ضربه بسیار بدی در آن موقع خوردم. بههرحال برای انجام بازی ملی خیلی بدشانسم.
*سؤالهای زیادی داریم اما در این مصاحبه نتوانستیم همه آنها را بپرسیم. حرفهای پایانیات را میشنویم.
من 4 سال است که پیراهن پرسپولیس را میپوشم و با هوادارانش از نزدیک زندگی کردم. در این مدت حتماً اشتباهاتی داشتم ولی از هواداران میخواهم مرا حلال کنند و بدانند همیشه با تمام وجود برای پرسپولیس بازی میکردم. شخصاً دوست دارم باز هم در این تیم بمانم اما اگر خدای ناکرده سوءتفاهمات برطرف نشد و مجبور به ترک پرسپولیس شدم آرزو میکنم هواداران مرا ببخشند هر چند مطمئن باشند تا آخر عمرم هوادار پرسپولیس باقی میمانم.
تغییرات مختلفی ازجمله در زمینه قابلیتهای سلامتی در watchOS 11 پیادهسازی شده است.
ساعتها به روال همیشگی، مشغول انجام وظیفهی خودشان هستند. اما مطالعهی جدیدی میگوید وقتی ورزش میکنیم، زمان در تصورات ما کمی از ساعت واقعی جلوتر است.
چند ماه پیش بود که صرافی رمزارز بایننس از اجباری شدن احراز هویت برای کاربران خبر داد که به موجب آن، کاربران ایرانی در استفاده از آن با مشکل مواجه شدند. اما کار به همینجا ختم نشد و...
اولین بستر هوشمند جستجوی مربی ورزشی در ایران با امکان جستوجو روی نقشه راهاندازی شد.
سامسونگ رویکردهای جاه طلبانهای را دنبال میکند و اینک در حوزه فناوری نمایشگر LED، توانسته اقتدار خود را در قلب استادیوم «SoFi» به نمایش بگذارد.
شاید کمتر کسی تصور میکرد ویروس کرونا تا این اندازه زندگی روزانه ما را دستخوش تغییر کند. هم اکنون تعدادی از کشورها در حال لغو قرنطینه هستند و مردم به خیابانها بازمیگردند، اما همچنان ماسک به صورت دارند.
یکی از بزرگترین شرکتهای تجاری ایران که در واقع هلدینگی بسیار بزرگ به حساب میآید، با فدراسیون فوتبال به توافق رسید و از این پس اسپانسر تیمملی ایران خواهد بود.
انواع ورزشها دارای فوایدی برای سلامتی هستند، اما بهگفتهی دانشمندان، تأثیر ورزشهای مختلف در کاهش وزن متفاوت است.
ملیپوش سابق فوتبال ایران که این روزها با آکادمی کیا مشغول استعدادیابی است، خاطرات عجیبی از آکادمیاش دارد.