متن کامل مصاحبه با شهرام جزایری؛ راز لبخند معروف در دادگاه چه بود؟!

همشهری ماه:چطور راضی به مصاحبه با ما شدی؟

شهرام جزایری:همان طور که اطلاع دارید قبل از حکم محکومیت قطعی من رسانه ها چند سال جنجالهای تبلیغاتی راه انداختند و له یا علیه من قلم زدند و نتیجه همه این اقدامات خلاف قانون، سیاسی شدن پرونده شهرام جزایری بود متأسفانه بدون هیچ مستند و دلیلی مطالب خلاف واقع را بزرگ نمائی می کردند آنها که علیه من می نوشتند به نا حق و به کذب اعداد و ارقام و اتهامات واهی را که بعدا از سوی دیوان عالی کشور برائت صادر شد بزرک نمائی کردند و پس از تبرئه دیوان در اذعان عمومی رفع اثر نگردیده ، آنها که له من می نوشتند که شهرام در امور اقتصادی توانائی داشته و گا ها به واقعییات پرونده ام از جمله حکم خوش حسابی دیوان عالی کشور اشاره می کردند نتیجه اش تحریک افراد متنفذ در جهت پیچیده کردن پرونده ام بوده بنا براین تصمیم من در مصاحبه تا این لحظه سکوت بوده و هر کس جای من بود به رسم عقل چنین می کرد.

لذا حق دارم که از رسانه ها دل خوشی نداشته باشم ولی به هر حال گذشت کردم و شکوائیه علیه کسی تنظیم نکرده ام دلیل مصاحبه با روزنامه شما هم صادقانه اینکه شاید بتوا نید با ذکر بعضی از واقعیات فضای رسانه ای را مطلع و آگاه سازید هر چند که تجربه نشان داده ذکر این گونه واقعیات در اکثر موارد باعث تجهیز افراد علیه من شده است ولی توکل به خدا.

. پرونده من بیش از آنكه یك پرونده اقتصادی باشد .پرونده‌ای است كه رسانه‌ها برخلاف تصریح قانون آیین دادرسی كیفری قبل از صدور حكم جرم مرا قطعی تلقی كردند و آنقدر علیه من تبلیغ كردند كه قاضی صادر كننده حكم شهرامی را محاكمه و محكوم كرد كه رسانه‌ها درست كرده بودند و مرا به اتهام اخلال در نظام اقتصادی به 27 سال حبس محكوم كرد.

وقتی به رای صادره اعتراض كردم و پرونده در شعبه 26 دیوان‌عالی كشور مطرح شد (كه یكی از دقیق‌ترین شعبه‌های دیوان‌عالی كشور است و به پرونده‌های كلان اقتصادی رسیدگی می‌كند) مرا از اتهام بسیار سنگین اخلال در نظام اقتصادی کشور تبرئه کرد به صراحت اعلام کرد اینگونه رای دادن خلاف اصول اولیه حکم دادن قضات است و به فتوا اشبه است تا قضاوت زیرا شهرام جزایری هیچ یک از اموال دولتی و غیره را تضعیع نکرده است و تمام اموال اصلی و سود تسهیلات بانکی را باز پرداخت کرده است و بهترین شاهد در این زمینه عدم شکایت سیستم بانکی علیه شهرام بوده .

شما تصور می کنید که مطالب ذکر شده مدافعات بنده بوده حال آنکه عینا انشاء حکم دیوان عالی کشور شعبه 26 به شماره فرجامی8984/26/4 بوده و می توانید به سوابق آن رجوع کنید، علی القاعده می بایست دادگاه بدوی بر طبق قانون حکم دیوان عالی کشور را اجرا می کرد در حالیکه قاضی محترم بدوی تحت تاثیر فضای سیاسی پرونده و بر خلاف قانون مجددا به رای باطل شده اصرار کرد و پرونده برای بار دوم به دیوان عالی کشور ارجاع شد و به دستور ریاست محترم قوه قضائیه به شعبه دیگری از دیوان عالی کشور که پرونده های ویژه اقتصادی را رسیدگی میکند، ارجاع شد.

دکتر ناصری صالح آبادی و همکاران محترمش در هیئت حاکمه شعبه 20 دیوان عالی کشور از نظر توان قضائی و سابقه و تجربه و دانش علمی آنقدر مشهور و مستقل و متبحر هستند که بنده صلاحیت اظهار نظر در مورد ایشان را ندارم آن بزرگواران برای بار دوم در دیوان عالی کشور و به مدت تقریبی یک سال پرونده ام را رسیدگی نمودند حکم فاضلانه و تاریخی دیوان عالی کشور صادره از شعبه 20 در مورد پرونده شهرام جزایری به شماره 7/9700/20بعد ها به عنوان افتخارات استقلال دیوان عالی کشور مورد بازبینی دقیق قرار خواهد گرفت .

شعبه 20 دیوان عالی کشور ضمن ابطال و نقض مجدد حکم محکومیت بدوی و تائید حکم شعبه 26دیوان عالی کشور در 11 بند ماهیت پرونده ام را آشکار و روشن کرد متاسفم از اینکه همان گرد و غبار سیاسی رسانه ای چنین آرا ء مستحکمی از دیوان عالی کشور را متاثر نمود. شعبه 20 دیوان عالی کشور تسهیلات بانکی شرکتها را ماهیت حقوقی اعلام نمود و صادرات شرکتها را طبق ضوابط حاکم دانسته و در بند 11 حکمی را در مورد عملکرد اقتصادی من داده که هیچ مدیر در سطح دنیا چنین رأیی را از بالاترین مرجع قضایی کشورش یعنی دیوان عالی ندارد این یک ادعا واهی نبوده و نیست اگر شما یک مورد سراغ دارید که بالاترین مرجع قضائی کشور یعنی دیوان عالی در مورد کسی حکم خوش حسابی داده لطفا در همین روزنامه اعلام بفرمائید.

اما ببینید که سیاسی شدن پرونده من توسط رسانه ها چه بلایی بر سر این احکام بزرگ و تاریخی آورده فردی را که دو شعبه دیوان عالی کشور از نظر اقتصادی درست و خوش حساب اعلام می نماید بالاخره در دادگاه تجدید نظر و حکم قطعی محکوم به تحصیل مال نا مشروع می نمایند آیا به نظر شما کسیکه دیوان عالی به او حکم خوش حسابی می دهد )زیرا تا قبل از دستگیری همه دیون شرکتها را قبل از موعد مقرر و با اخذ جایزه خوش حسابی و تشویقی تسویه حساب می کردم (می تواند سوء نیت مجرمانه و محصل مال نا مشروع باشد؟! پاسختان واضح است آری اگر در فضای سیاسی قرار باشد باری به هر جهت حکمی متناسب با محکومیت های تبلیغاتی قطعی شود به هر حال نمی شد که شهرام را تبرئه و قهرمان اقتصادی اعلام نمود زیرا او را به عنوان یک مفسد اقتصادی قبل از حکم قطعی مشهور کردند بالاخره در پرونده جنجالی به مدت4 سال حبس به اتهامات اقتصادی پرداخت رشوه و اعمال نفوذ و 4 سال برای اتهامات غیر اقتصادی کارت سربازی قطعی شد و همزمان با آن برای پرونده دوم 3 سال محکومیت غیر اقتصادی عبور از مرز آبی و دخل و تصرف در اموال شرکتهایم به آنها اضافه شده و در نهایت به 11 سال حبس قطعی مرا محکوم کردند. این در حالی است که دیوان عالی کشور عیناً چنین فرموده:

" شهرام جزایری نه تنها مرتكب اخلال در نظام اقتصادی نشده بلكه براساس مستندات پرونده هیچ خلافی انجام نداده است و هنوز سررسید بدهی وی نرسیده كه بازداشت شده و یكی از خوش‌حساب‌ترین مشتریان بانك‌ها بوده و حتی یك قسط عقب افتاده ندارد" و این آراء دیوان عال کشور ، سند افتخار شهرام جزایری است .

برای اطلاع رسانی های قانونی از واقعیت های قضائی پرونده ام را که عرض کردم ، اسناد آن موجود است . اما من اصلاً مجال نداشتم و فرصت دفاع نمی دهند و یا بهتر اینکه فرصت هیچ چیزی را نمی دهندو درج همین مصاحبه نیز به زودی برایم دچار دردسر خواهد شد و پرونده سازی های جدیدی خواهند کرد ... در حالی که مطلع هستم دستگاه مقدس قضائی به هیچ یک از این اقدامات رضایت ندارد و واقعا می خواهد عدالت را اجرا کند.

اما متاسفانه در مورد شهرام جزایری استثنائاً تا این لحظه قدرت تبلیغات رسانه ای و اثرات سیاسی شدن پرونده چربیده است... و خانواده و فرزندانم نیز دچار شرایط بسیار سختی می باشند و هر از چند گاهی مطالب واهی در رسانه ها اعلام می نمایند. من رسانه‌ای نداشتم و ندارم كه حرفم را بزنم.

البته من اشتباهات زیادی داشته‌ام و از جوانی و نا پختگی خطا های زیادی کرده ام که این بلاها را بر سر خود و خانواده ام آورده ام 10 سال اسارت و زندانی شدن نابودی کامل خودم و خانواد ه ام و تحریک شدن افرا د ذینفوذ علیه من بر خلاف واقعیات به دلیل درست عمل نکردن من بوده و مسئولیت همه این شرایط بر عهده شهرام جزایری است که دارد تاوان می دهد.

اما شایعات چیزهای خلاف واقع است در زندان درسالن کارگری کنار زندانیان عادی در بند عمومی مشابه همه محکومان و محروم از مرخصی و یا عفو تحمل کیفر می نمایم و هر روز مقامات مسئول و بازدید کنندگان محل نگهداری مرا در زندان زیر و رو می کنند و خارج از زندان شایعات خلاف واقع پراکنده می شود و غافل از اینکه به عدالت دستگاه قضائی و مدیریت سازمان زندانها خدشه وارد می شود.امروز با شما مصاحبه می‌كنم تا دیگران راهی را كه من رفتم نروند.

پس از دستگیری و در پی محاکمات به دلیل قرص های اعصاب و آرام بخش برای کنترل فشارهای روحی خنده های من کار دستم داد و علیهم تجهیز شدند در حالی که من به هیچ وجه مقابل نظام جمهوری اسلامی نبودم بلکه بر عکس عاشق ولایت و مطیع مطلق او بوده و هستم به همین دلیل من اجازه سوء‌استفاده به رسانه‌های بیگانه نداده‌ام.

بسیاری از رسانه‌های بیگانه بارها با خواهر من در كانادا تماس گرفته و خواسته‌اند در مورد زندگی من گزارش تهیه كنند ولی خواهرم هر بار جواب داده: برادرم شهرام نیاز به حمایت شما ندارد، شهرام آدم مطیع نظام جمهوری اسلامی است. بنویسید اگر خطایی كرده‌ام دوست دارم عادلانه به جرمم رسیدگی شود. شهرام فهمیده اشتباه كرده و به دنبال جبران گذشته است.

*چقدر از محكومیت شما باقی مانده؟ چقدر رد مال كرده‌اید؟

بعد از صدور حكم برائت دیوان‌عالی كشور، اتهامات جدیدی مطرح شد كه من به حكم قطعی به مدت یازده سال حبس محكوم شده‌ام كه 4 سالش مربوط به جرایم اقتصادی است، بقیه‌اش مربوط به خدمت سربازی و خروج غیرقانونی و... است. فكر می‌كنم نه تنها مردم كه حتی مسوولان كه بارها از شهرام به عنوان جرثومه فساد یاد كرده‌اند،نمی دانند كه جرم شهرام پرداخت رشوه بوده. که روزانه صدها پرونده رشوه در محاکم به مراتب بسیار كلان‌تر از پرونده شهرام رسیدگی می شود ولی از بین این همه به من ظلم شده و در شرایط بسیار سختی ( یک سال سلول انفرادی و 4 سال به طور انفرادی) و به مدت 10 سال در زندان افتاده ام . در حالیکه رد مال را به طور کامل تسویه و تامین کرده ام 2 سال پیش با دستور ریاست محترم قضائی قرار بود به مرخصی اعزام شوم وپس از سپردن تامین کافی از درب زندان خارج شدم اما چند ساعت بعد مجددا باز به زندان باز گرداندند که چنین اقدامی بی سابقه است.

پارسال هم مقامات محترم قضائی پس از رد مال برای مرخصی اقدام کردم اما به دلیل سیاسی و رسانه ای شدن پرونده ام احتیاط کردند و در شرایطی که رد مال انجام شده و با احتساب یک سال سلول انفرادی معادل 10 روز بند عمومی مطابق حکم حکومتی مقام معظم رهبری ،گرفتاری و سختی های حبس محکومیتم را تحمل کردم در عید فطر سال 1389 مشمول عفو عمومی مقام معظم رهبری شده ام هنوز در زندان به سر می برم و به دلیل فشارهای روحی و روانی و دوری از فرزندانم قرص های تحت نظری مصرف کرده و پس از 10 سال حال یک بیمار روحی و روانی هستم.

به نظر می رسد نابودی و متلاشی شدن کامل یک فرد و خانواده اش به هیچ وجه مورد نظر عدالت نبوده و نیست به ویژه اینکه من به صراحت اقرار کرده و می کنم از گذشته خود،کرده ها و نا کرده هایم نادم و پشیمانم و همواره تقاضای عفو و بخشش کرده ام متاسفانه ندای کمک و یاریم به جائی نمی رسد که هیچ ، به فرزندان و طفل خرد سالم نیز رحم نمی شود و هیچ کس از نزدیک نمی آید واقعیات شخصی و خانوادگی مرا به دقت بررسی کند از اسمم یک شبه بزرگ ساختند در حالی که تو خالی و کاذب است

این در حالی است که از نظر قضائی کمتر . محکومی به‌‌طور كامل رد مالش انجام می‌شود. من كلی كارهای عام‌المنفعه انجام داده‌ام و می‌گویم این كارها برای رضای خدا بوده.و نباید آنها را ذکر کرد اما با چنین فردی هم نباید این همه شدت و غلظت بکار برد حضرت علی (ع) در فرمان خود به مالک اشتر در مورد مجازات تجار و بازرگانان فرموده اصراف و زیاده روی نکن من صرف نظر از همه مدافعاتم با کمال احترام به حکم محکومیت قضائیم الان یک زندانی محکوم هستم و بالاخره مجرم چه بخواهم چه نخواهم باید این را بپذیرم که می پذیرم بارها و بارها تقاضای عفو و بخشودگی کردم و اجازه خواستم تا جبران کنم.

زندان و استرس های ناشی از پرونده ام نه تنها مرا تنبیه کرده بلکه من و خانواده ام را به طور کامل نابود و متلاشی نموده در طول زندگی ام نه سیگار نه مشروبات الکلی نه مواد مخدر و نه غیره مصرف نکرده ام یا ورزش و یا کار کرده ام شب نشینی ها ی معمول افراد متمکن را تجربه نکرده ام سفرهای خارجی، بدون خانواده ام نرفته ام در چنین شرایطی الان دیگر کاملا شکسته ام و به قول معروف کم آورده ام این را با کمال شجاعت عرض می کنم که در مقابل سختی های دوری از فرزندان و شنیدن صدای آنها و ندیدنشان از نظر روحی دچار بیماری شده ام و پزشکان یک کارتن قرص و دارو برایم تجویز کرده اند البته سعی دارم از خوردن آنها اجتناب کنم.

کارنامه فعالیت های اقتصادی قبل از دستگیری ام اشتغال مستقیم و غیر مستقیم بیش از هزار نفر از افراد بیکار بوده که همگی آنها تعطیل و نابود شده گاهی اوقات به من می گویند که تو یک فرد موفق اقتصادی هستی به نظر من این یک توهم است درست است که در مقطعی من مجموعه های بزرگ اقتصادی را خلق و ایجاد کرده ام، فهم ، شعور و تجربه حفظ و نگهداری آنها را نداشتم و به دلیل جوانی و نا پختگی همگی آنها را از دست داده ام و الان یک ورشکسته اقتصادی هستم که حتی در تامین دخل و خرج خانواده ام عاجز و ناتوانم اینها همه واقعیات زندگی من است که باید به آنها اعتراف کنم و دیگران هم باید از سرنوشت من درس عبرت بگیرند.

بنا بر این از شما هم می خواهم کاری کنید که نام شهرام جزایری به قبرستان مرده های ورشکسته رفته و از توهمات ذهنی تخیلی خارج شود.

تفکر حال حاضر من این است با این وصف که ممکن است برخی ها مرا با افراد موفق اقتصادی مقایسه کنند و بگویند شهرام یک نابغه است و هیچ وجه چنین نیست . تفکرات اشتباه قبلی من چنین بود. شركت‌های بزرگ بین‌المللی كه به یونیسف كمك می‌كنند مگر برای خدا كمك می‌كنند وقتی به سومالی، به هاروارد و به ... كمك می‌كنند می‌خواهند شهرت بین‌المللی پیدا كنند. خیلی از مراكز فرهنگی هر ساله فهرستی از افرادی كه به آنها كمك می‌كنند منتشر می‌كنند. من هم برای دلم كمك می‌كردم بله من همیشه دوست داشتم عائله زیادی داشته باشم به قول معروف نان بیار باشم و چند صد هزار نفر را نان بدهم و برای این اهداف اقتصادی شرکت های بزرگی را خلق و ایجاد کردم و شبانه روزم را صرف فکر و اندیشه های نو می کردم از وقت زندگی خانواده ام می زدم و همسر و پدر و مادر و خانواده نزدیکم همیشه از این وضعیت من گلایه مند بودند الان متوجه می شوم که همه اینها اشتباه بوده است و به قول معروف جوگیر شده بودم و پایم را از گلیمم دراز تر کرده بودم باید آهسته و پیوسته می رفتم و به خانواده ام بیشتر رسیدگی می کردم .

من 10 سال از حبسم را تحمل كرده‌ام و رد مال هم به‌طور كامل انجام شده است. كمتر متهمی به‌‌طور كامل رد مالش انجام می‌شود. من كلی كارهیا عام‌المفعه انجام داده‌ام و می‌گویم این كارها برای رضای خدا بوده. شركت‌های بزرگ بین‌المللی كه به یونیسف كمك می‌كنند مگر برای خدا كمك می‌كنند وقتی به سومالی، به هاروارد و به ... كمك می‌كنند می‌خواهند شهرت بین‌المللی پیدا كنند.

خیلی از مراكز فرهنگی هر ساله فهرستی از افرادی كه به آنها كمك می‌كنند منتشر می‌كنند. من هم برای دلم كمك می‌كردم بله من همیشه دوست داشتم عائله زیادی داشته باشم به قول معروف نون بیار باشم و چند صد نفر را نون بدهم.

*اگر خودت بخواهی شخصیتت را تعریف كنی چه می‌گویی؟

جوانی كه به سادگی پیر شد. من خیلی ساده‌زندگی کرده م . در عمرم شب‌نشینی نرفته‌ام، عیاشی نكرده‌ام. ولگردی بلد نیستم. هشتاد تا مسافرت خارجی داشتم همه‌اش را با همسرم سفر كردم من عاشق كشورم هستم، جانم را برای مملکتم می‌دهم... شهرام جزایری تا حالا یك نخ سیگار نكشیده، آدمی است كه سرش به كار خودش است. اما نکته جالب برای شما شاید این باشد که بهتر است شهرام جزایری را از زبان بیشتر افرادی که تا کنون او را ندیده و برای مدتی در زندان هم اتاقی شدم توصیف کنم تقریبا اکثر انها می گویند ما تا قبل از اینکه شهرام جزایری ندیده بودیم .

تصورات خیلی عجیبی از او داشتیم به هر حال پول دار ترین فرد ایران است و ثروتش افسانه ای بوده و مانند سایر ثروتمندان علی اقاعدیه متکبر و مغرور است و به سادگی جواب سلام ما را ندهد چه رسد که با ما بر سر یک سفره هم پیاله شود و حتی بعضی اوقات تصور داشتیم که او در زندان نیست و در خارج از کشور به سر می برد و یا حتی در زندان در یک سوئیت مجلل بازداشت خانگی است اینها همه تصورات بیش از یکصد نفر از افرادی است که با من هم بندی و هم اتاقی بوده اند و شاید بتوانم اسامی انها را به شما بدهم.

از هم بندی های ایرانی از پیمان و حمید و علی و ناصر مهدی و...گرفته تا هم بندی های کارگری افغانی روح اله و بسم اله و نجیب اله و اکرام ..)همگی اینها می گویند وقتی شخصیت واقعی شهرام جزایری را برای خانواده و دوستانمان تعریف می کنیم اصلا باور نمی کنند که با شهرام بر سر یک سفره غذا می خوریم و گاهی به ما می گویند تو در زندان دیوانه شدی به خصوصپ وقتی تعریف می کردند شهرام برخی موارد برایمان آشپزی هم می کند و برخی از موارد سمبوسه و بستنی هم درست می کند او با ما بسیار راحت و شوخ طبع است و به ما اجازه می دهد که به قول معروف از سر و کولش بالا برویم و به همه وسایلش دست بزنیم تقریباً به طور مطلق لبا سها و کفش و لوازم شخصیش را بین هم تقسیم کنیم او نه تنها اعتراض می کند بلکه با خوشحالی لبخند می زند به راحتی با او درد دل کرده و زیر یک سقف سختی دوران حبس و زندان را با مهر و محبت با هم پشت سر می گذرانیم .

در عین اینکه شهرام شخصی ساده و بی ریا و قابل اتکا و اعتماد است البته به خاطر بسیاری از ویژه گی های شخصیتیش همگی به او احترام می گذارند و او فردی است که تا کمر خم شده است و حاضر است در بعضی موارئد دست دیگران را ببوسد و نه تنها برای او افت شخصیتی داشته بلکه به خاطر همین ویژه گی هایش او را دوست دارند و محبوب قلبهاست و پس از مدتی زندگی با او دیگر باور نمی کنیم که با یک ثروتمند افسانه ای هم اتاق شده ایم و حتی این جملات را نیز به دیگران بزگو کنیم.

رویایت چیست؟ بعد از آزادی چه‌كار می‌كنی؟

من همه تلاشم این است که شخصیت واقعی ام برای شما روشن شود که فردی کاملا عوام و ساده هستم و چون زندانی شده ام پس از شکر و سپاس خداوند برای همه نعمتهائی که به من ارزانی داشته رویای اصلی ام آزادی است.

دیگر کمکم آزادی و در کنار فرزندانم بودن بایم به یک توهم تبدیل شده و اینگونه خیالات مرا شکسته است و نمی توانم به چیز دیگری جزء آزادی فکر کنم و طبیعتاً برنامه های پس از آزادیم تداوم آزادی است یعنی اشتباهات گذشته ام را تکرار نکنم و به یک زندگی بسیار ساده در کنار خانواده ام بسنده کنم اینجا در کنار همبندی های زندانی رویای جالبی را برای خودمان به تصویر کشیده ایم می خواهیم پس از آزادی از دغدغه ها و استرسهای تهران دور شویم و در مزرعه ای در لاویج در شمال کشور نزدیک آمل آنجا به کشاورزی و پرورش ماهی بپردازیم می خواهیم کمباین خریداری کرده و با آن گندم درو کنیم و لذت درو کردن کندم را با کلاه حصیری به تصویر می کشیم.

آرزو می کنیم حوضچه پر از ماهی را بسازیم و در مزرعه مان برق و لوازم الکتروکی وجود نداشته باشد تلفن و وسایل ارتباط جمعی نداشته باشیم با طلوع خورشید بیدار شویم و با غروب آن بخوابیم هر کدام با کلبه کوچک و ساده کنار خانواده امان سپری کنیم اکثر ما زندانیان به این جور موضوعات فکر می کنیم هر بار که خبری می شنویم و یا به دادگاهی اعزام مگردیم استرس و اضطراب همه وجودمان را فرا می گیرد البته چون من در بند عمومی زندان در اتاق فعلی در کنار سایر زندانیان سابقه حبس 10ساله دارم وظیفه بزرگی بر گردنم است و باید به هم بندی هایم عشق و انرژی بدهم وقتی آۀنها می بینند من با همه مشکلاتم خندان هستم و تحمل حبس براب همه ما امکان پذیر می شود در حالی که گاهی گریه های شبانه از زیر پتو و در تختم نگاه فردای آنها را مشکوک می کند و من به اکثر آنها می گویم خواب دیده ام در حالی که بیدارم و به خاطر دوری از فرزندانم و صحبتهای آنها (به ویژه اینکه گفته می شود دوست دارم پدرم مرا بغل کند غم وغصه داریم) و گاهی اوقات از من می پرسند که پس از آزادی در ایران می مانی یا به خارج از کشور می روی؟

من کسی هستم که در کمال عزت و قدرت مالی به بیش از هشتاد کشور از اروپا آسیا و آمریکا سفر کردم بهترین هتلها اقامت داشتم مهمان بزرگترین مدیران شرکتها بوده ام و برای افرادی مثل من هیچ کجا بهتر از مملکت خودشان نیست و من دیگر هزینه های لازم برای ادامه زندگی در کشورم را پرداخت کرده ام و به هیچ وجه قصد مهاجرت به خارج از کشور را ندارم.

مادر و پدر و خواهرم فعلا به طور موقت در کشور کانادا هستند که به طور قطع و یقین پس از آزادی من به وطنشان باز خواهند گشت و این بزرگترین آرزوی خانواده ما است که دوباره گرد هم جمع شویم به خصوص در شهرستان اهواز مدتی را اقامت کنیم تا خاطره هایمان تجدید شود واقعا دل همه خانواده برای آن روزها و همسایه ها و ... تنگ شده است این 10 سال برای من 40 سال گذشت بهترین زمان زندگی‌ام را خودم تباه كردم، من تمام شدم. من سه فرزند دارم. آرزویم این است كه بتوانم مثل هر پدری فرزندانم را در آغوش بكشم.

*شخصیت رویایی كودكی‌تان چه كسی بود؟

یک نفر مالک صاحب کارخانه شکلات سازی و این برایم آرزو بود که یک کارخانه شکلات بسازم و متاسفانه به این آرزو ام نرسیدو و وقتی در کارخانه الیمنیوم سرمایه گذاری کردم همیشه آرزو داشتم ای کاش به جای آن شکلات ساز می شدم هر چند که از نظر حجم سرمایه گذاری بسیار پائین تر بود و از نظر مالی می توانستم یک شکلات ساز خوب شوم کوتاهی کردم که به ارزویم نرسیدم اینهم جزء همان اشتباهاتم بود که گفتم

*در زندگی خود از چه كسانی تاثیر خاصی پذیرفتید؟ چه نوع فیلم‌هایی را دوست دارید؟ از اینكه درس‌ات را رها كردی پشیمان نیستی؟

یک دوست دارم که البته استاد من است و همیشه الگوی من بوده ،از فیلم های اجتماعی و خانوادگی بیشتر خوشم می آید مخصوصا انهئی که آخرش به دوستی و خوشحال ختم می شود و از اینکه سالهی آخر دانشکده دندانپزشکی را به اتمام نرساندم بسیا ر پشیمانم و تقریبا از همان سالهای دانشگاه تا کنون به طور هفتگی در خواب کابوس دانشگاه را می بینم

در كارهایتان با آقازاده‌هایی كه در كار اقتصادی هستند هم برخورد یا همكاری داشتید؟ ظاهرا كار خود را با صادرات شروع كردید صادرات خرما و سیر چه شد كه به فكر صادرات افتادی؟ چرا به فكر راه‌های دیگر مثل بساز و بفروشی و... نیفتادی؟

خیر هیچگونه فعالیت اقتصادی با آقا زاده های محترم نداشتم و اساسا در پرونده ام چنین اتهامی وجود نداشته است، من همیشه فكر می‌كردم اروپا را تجارت اروپا كرد. ما خیلی چیزها برای صادرات داریم چیزهایی كه با اندكی تلاش می‌تواند ارزش افزوده زیادی ایجاد كند. توانستم خرماهایی را كه تبدیل به كود می‌شود صادر كنم. اولین وامی كه گرفتم چهل میلیون تومان بود من قبل از سررسید بازپرداخت وامم را شروع می‌كردم.

این در رای دیوان‌عالی كشور آمده است. خیلی‌ها می‌گفتند تو زود بازپرداخت می‌كنی برای ما و سایر رقبای خود مشكل ایجاد می‌كنی، توقع بانك‌ها از ما زیاد می‌شود. من یک نظریه محکمی در ارتباط با بازپرداخت دیون قبل از موعد مقرر و با خوش حسابی داشتم و معتقد بودم که با خوش حسابی اعتبار آدم در مدت کوتاه به صورت جهشی و تساعدی بالا می رود بنا بر این همیشه 30% از منابع شرکتهایم را به صورت نقد برای تسویه دیون قبل از موعد مقرر ذخیره می کردم و این این نظریه چیز عجیبی نیست و در تمام دنیا اسباط شده است که انسان باید دست بده داشته باشد تا پول و ثروت به او هم برسد

با این وصف چرا خود را گرفتار کردید؟

قبلا توضیح دادم و مجددا دوباره عرض می کنم از بسیاری از تلاشهایم کاملا پشیمان و نادمم خیلی از اوقات کارهایی را انجام دادم که اساسا لزوم نداسپشته اما به دلیل بی تجربگی و خامی و نا پختگی برای آنها وقت گذاشته نه تنها نتیجه نداشته بلکه برعکس مرا گرفتار تر کرده و برایم دردسر درست کرده و برای همین به همه جوانان ایرانی توصیه می کنم مسیرس را که من رفته ام دنبال نکنند.

توفیقاتی که در کوتاه مدت به دست آید زود گذر است هر کس که بتواند موفقیتی را در کوتاه مدت به دست بیاورد اگر کمتر از تنتوان خود مسئولیت بپذیرد و به جای شلوغ کاری و شاخ و برگ دادن عاقلانه، اهسته و پیوسته حرکت کنند موفقیت آن با ثبات تر خواهد شد به نظر من فردی که در کارهای اقتصادی رفعالیت می نماید به هیچ وجه نباید به افراد سیاسی نزدیک شود این به دان معنی نیست که خدای ناکرده افراد سیاسی مورد احترام نمی باشند بلکه بالعکس ضمن احترام وافر به سیاسیون اول به خودم و بعد به همه فعالان سیاسی توصیه می کنم وارد عرضه سیاسی نشوند چون سیاست و اقتصاد دو معقوله فوق تخصصی و کاملا جداگانه است فعالان اقتصادی فقط باید فکر اداره مجموعه تحت نظر خود باشند و برای آن وقت بگذارند من از اینکه گاهی اوقات وقت آقایان محترم سیاسی را گرفتم و به آنها نزدیک شدم کاملا پشیمانم .

*چرا در طول فعالیت‌های اقتصادی‌تان به سراغ سیاسیون رفتید؟ این جزء برنامه شما بود یا اتفاقی به این افراد برخورد كردید؟

من اشتباه كردم، البته آدم‌های سیاسی آمدند سراغ من ولی بزرگ‌ترین اشتباه من همین بود.و تاوان این اشتباه و خطایم را دادم و همه مجموعه های اقتصادی و شرکتهایم نابود شد.آزادیم را از دست دادم و خانواده و فرزندانم را بی سرپرست کردم و به بیماری های روحی و روانی گرفتار شدم مسئولیت تمام این اقدامات بر عهده من است.

*راه‌های آسان پولدار شدن در ایران چیست. یك نمونه از افزایش سرمایه‌ را بگویید؟

البته باور کنید که الان شرایط روحیم بسیار خراب است و فکرم آزاد نیست که بتوانم در مورد این موضوعات پاسخ درستی بدهم به طور کلی در یک کلام پول در آوردن بسیار سخت است م به هیچ وجه قبول ندارم که کسی آسان پول در آورد و افزایش سرمایه دهد اگر بدها در دوران بازنشستگی پس از آزادیم این سوال را داشته باشید و از نظر روحی مشکلاتم بر طرف شود با ذکر جزئیات و مثالهای عینی اثبات خواهم کرد که برای افزایش درامد فقط تلاش ، پشت کار، دقت و مداومت و مداومت و مداومت لازم است و همه این امور صبر،تحمل و استقامت می خواهد.

*كاری كه انجام دادید و به‌شدت از آن پشیمان هستید چه بوده است؟

نزدیک شدن به آدم‌های سیاسی. كاش هرگز سراغ آنها نمی‌‌رفتم هر چند که آنها سراغ من آمدند ولی چون نوع فعالیت سیاسی و اقتصادی به هم ارتباطی ندارد این کار من درست نبود.

*به‌یادماندنی‌ترین خاطره‌هایتان از دادگاه‌هایتان چیست؟

لبخندی كه همیشه در دادگاه داشتم باعث تعجب خبرنگارها، عكاس‌ها و حضار شده بود. بعدها خیلی‌ها از من دلیل لبخند را می‌پرسیدند و خیلی‌ها مرا با آن لبخند می‌شناسند.قافل از اینکه به دلیل استفاده داروهای آروم بخش، بی خیال و راحت شده بودم و اساسا به قول معروف در باغ نبودم که چه بلاهایی به سرم می آید

*ترجیح می‌دادید چه كسی قاضی پرونده شما می‌شد؟

آقای محسنی‌اژه‌ای، چون قاضی مستقلی است و از رسانه‌ها تاثیر نمی‌پذیرد. هر پرونده‌ای را گرفته به سرانجام رسانده. رای قاطع می‌دهد.و پرونده های مهم و ملی از جمله آقای کرباسچی را به بهترین نحو مدیریت و اداره کرد اما نمی دانم چرا هر چقدر برای ایشان نامه می نویسم تا حداقال به عنوان دادستان کل کشور در اجرای حکم کیفریم داخلت آن بزرگوار وارد نمی شود و امیدوارم بالاخره روزی برسد تا قضات بزرگ و قاطعی همچین ایشان تکلیفم را یکسره کنند و از این بلا تکلیفی نجاتم دهند زیرا واقعیات قضائی ساده کیفری در پرونده ام به دلیل جنجالهای رسانه ای و سیاسی شدن بی خود بزرگ شده و افراد کوچک نمی توانند کارهای بزرگ را رسیدگی و حل و فصل کنند.

*جریان فرار شما چه بود؟ چطور توانستید ماموران را فریب بدهید و از دستشان فرار كنید و به یك كشور حاشیه خلیج‌فارس بروید؟

در پاسخ رئیس دادگاه گفتم به دلیل فشارهای روحجی و روانی اشتباه کردم و در شرایطی که پرونده ام تمام شده بود برای خودم دردسر درست کردم به هر حال انسان جایز خطاست و برای همین اشتباهم نیز مجازات بسیار سنگینی را کشیدم

*نظرتان درباره هدفمندی یارانه‌ها، تحریم‌های اقتصادی و... چیست؟

زمانی می‌توانم جواب سوال شما را بدهم كه به اطلاعات وسیعی از نظر اقتصادی دست داشته باشم. امروز من از همه چیز بی‌اطلاعم ولی یقین دارم از تحریم‌ها می‌توانیم به عنوان یك فرصت استفاده كنیم. طرح هدفمندی یارانه‌ها، طرحی ضروری و مفید است. باید خیلی زودتر انجام می‌شد ولی باید در اجرا خیلی دقت شود. و چون اراده کل نظام و ملت است تکلیف همه از جمله افراد اقتصادی حمایت مطلق و همه جانبه است جزئیات بیشتر نیز در این شرایط به ذهنم نمی رسد و به عنوان یک فرد عوام و ساده صرفاً خودم را مکلف به تبعیت مطلق از قانون می دانم و اظهار نظر در این خصوص را به کارشناسان و متخصصان امر واگذار می کنم هر چند می دانم که افراد متخصص بسیاری این طرح را مورد ارزیابی دقیق قرار داده و مسئولان محترم نظام را یاری و راهنمائی می کنند که صلاحیت و شایستگی آنها به مراتب از من بلیشتر است و به هر حال از لطف شما از این سوال متشکرم

*پولدار شدن در ایران سخت است یا آسان؟

در ایران هر كس كار كند می‌تواند پول دربیاورد البته باید استعداد این كار را داشته باشد. از هر سرمایه‌داری بپرسید می‌گوید ایران بهترین جا برای زندگی و كار اقتصادی است. در ایران بازار مصرف خوبی داریم. باعث تاسف است كه بازار در انحصار كالاهای چینی، كره‌ای و... قرار گرفته. ما خودمان می‌توانیم نیازهای بازار را تامین كنیم. فقط نیاز به فرهنگ كار داریم. هر كس فرهنگ كار داشته باشد و كار كند می‌تواند پول دربیاوردو فقط کافی است وطن پرست و کشور دوست باشد بهترین الگو در این زمینه ژاپنی ها هستند که پس از جنگ جهانی دوم دولت و حکومتشان را با صرفه جوئی و کار زیاد حمایت کردند اگر ما ایرانی ها هم چنین کنیم به دلیل پشتوانه های عظیم و منابع ملی فراوان ضمن دستیابی به زندگی راحت آینده مان را نیز تضمین مکنیم بهتر است به جای انتقاد از دیگران و یا انتظار از حکومت از خودمان شروع کنیم و مسئولیت وضعیت زندگیمان را متوجه اعمالمان بدانیم تا با پی بردن به اشتباهاتمان اصلاح امور زندگی بهتری داشته باشیم .

*دقیقا آن روزی كه سال آخر دندانپزشكی بودید و تصمیم گرفتید درس را رها كنید یادتان هست؟ چه فكری با خودتان كردید كه این تصمیم را گرفتید؟

روح بزرگی داشتم. فكر می‌كردم رسالت من بیش از این است كه فقط یك دندانپزشك باشم. همیشه دوست داشتم بتوانم به مردم كمك كنم. من فقر و گرسنگی را با تمام وجود لمس كرده بودم و همیشه فكر می‌كردم می‌شود این انسان‌های فقیر را پولدار كرد. از بچگی آدم مبتكری بودم. بابایم به من گفت خیلی داری اشتباه می‌كنی. هر چی گفت چرا این كار را می‌كنی من روی تصمیم خودم پایبند بودم و الان پشیمانم. 10 سال از بهترین ایام زندگی‌ام به خاطر رویاهای بیهوده در زندان گذشت. به خدا من نمی‌خواستم مجرم باشم. من تصور می‌كردم كارهای من خدمت است. ولی الان که محکومیتی را برایم قطعی کرده اند متوجه اشتباهاتم شده و پشیمان و نادمم.

*مهم‌ترین مشكل سیستم اقتصادی كشور چیست؟

من صلاحیت اظهار نظر در خصوص این سوال را ندارم و در این شرایط فقط به مشکلات خانوادگیم فکر می کنم که تاز داخل زندان در شرلیط سخت موجود چگونه خودم و خانواده ام را اداره کنم آیا به نظر شما فردی که در حل و فصل مشکلات خود و خانواده اش در مانده و عاجز شده صالح به اظهار نظر بر مشکلات جامعه است؟ !بهتر است پاسخ این سوال را افراد موفق و پایدار بدهند که خوشبختانه در کشور بسیارند.

*آدم زرنگ‌تر از خودت در عرصه اقتصاد سراغ داری؟

من زرنگ نیستم. اگر زرنگ بودم این وضعیت را نداشتم.و صادقانه اینکه افراد بسیاری در کشور وجود دارند از جمله خود شما که زندگی خوبی را در کنار خانواده و فرزندانشان سپری می کنند و شاید قدر این همه نعمتهایشان را ندانند و فکر کنند که شهرام جزایری زرنگ بوده نخیر زرنگ کسی است که بزرگ شدن فرزندانش را ببیند و درک کند

*اینكه یك عده بتوانند زود پولدار شوند خوب است یا بد؟ اصولا دیدگاه عامه مردم نسبت به افراد پولدار چطور است؟ مثبت یا منفی؟

دیدگاه عامه مردم به افراد پولداری كه خیرخواه مردم باشند خوبست ولی فكر نمی‌كنم پولدار شدن بدون زحمت حاصل شود. مردم این قسمت ماجرا را نمی‌دانند. اگر بخواهی پولدار باشی باید هم فكرت خوب كار كند هم زحمت بكشی.البته امیدوارم منظور شما از یک عده ، افراد خاصی نباشد ولی به طور کلی اشخاص بسیاری در داخل و خارج از کشور به ثروت های بسیاری رسیده اند.

مثلامالک ستایت EB آقای پیام امیدوار و مرحوم بیژن و هزاران نفر ایرانی که اتفاقا اخیرا در جراید و روزنامه ها در کمال افتخار نام آنها برده می شود بسیارنند و البت مردم عوام که وضعیت مالی خوبی ندارند همیشه و در همه جا نسبت به افراد ثروتمند واکنش های متفاوتی نشان می دهند و متا سفانه در بعضی مواردشت و روی برخی افراد یکی نیست اگر همین الان دوربین مخفی بردارید و در سطح شهر در تاکسی ها پرس و جو کنید در مورد شهرام جزایری نیز داستانهای عجیب و قریبی روایت می شود که در چند مورد آن سالهای قبل در طی مرخصی می شنید همین که مرا می شناختند و با آن ثروت افسانه ای سوار تاکسیشان بودم به یکباره حرف خود را تغییر می دادند و به خاطر فحاشی و نسبت های ناروا عذر خواهی می کردند که البته همین نکته مثبتی است وقتی واقعیت روشن می شود عموم مردم خوب و مهربان هستند.

*تلخ‌ترین و شیرین‌ترین لحظه زندگی‌تان چه بوده است؟

تلخ‌ترین لحظه زندگی‌ام لحظه‌ای بود كه مرا به اتهام اخلال در نظام اقتصادی به 27 سال حبس محكوم كردند و شیرین‌ترین‌اش روزی كه از اتهام اخلال در نظام اقتصادی توسط دیوان‌عالی كشور تبرئه شدم.و حکم خوش حسابی گرفتم البته ملاحظه می فرمائید که کف و سقف تلخی ها و شیرینی های زندگی ام تحت شعاع مسائل قضائی قرار گرفته و شاید شیرین تر از این خاطره تولد فرزندانم و سلامتی آنها بوده و تلخ تریت خاطراتم ندیدن بزرگ شدن آنها است .

*ترجیح می‌دادید چه تصویری از شهرام جزایری برای مردم می‌داشتید. خودتان را آدم موفقی می‌دانید؟ تصویر شخصیت واقعی شهرام جزایری .

من زمانی موفق هستم كه بتوانم به چند صد نفر نان برسونم نه اینكه خودم به نان شب محتاج باشم.بنا بر این موفق کسی است که عقل و تدبیرش زندگی سلامت زندگیش را تضمین کند من که هیچ کدام از اینها را ندارم پس یک فرد نا موفق و ورشکسته اقتصادی و اجتماعی هستم و اشکال ندارد به این واقعیتها اعتراف کنم

چه روزنامه هایی و چه مطالبی را در زندان بیشتر می خوانید؟

من چون اساسا آدم سیاسی نیستم از بدو زندان تا کنون همه روزنامه های مجاز مشابه سایر زندانیان را بدون محدودیت برایم می آوردند و اتفاقا با حوصله همه مطالب روزنامه ها را می خانم طبیعتا بخش های اقتصادی و تجاری بایم جذاب تر است و از دعوا های سیاسی و مطالب اینگونه خوشم نمی آید و دوست دارم موافقان و مخالفان سیاسی با اتفاق نظر و وحدت دعواهایشان را به روزنامه ها نکشانند چون ما مردم عوام و ساده وقت خواندن اینگونه مطالب را نداریم و در همه جای دنیا هم اختلافات سیاسی وجود دارد اتفاقاً به مراتب بیشتر از کشور ماست اما در سطح روزنامه ها مطرح نمی شو.د بهتر است موافق و مخالف همدیگر را تحمل کنیم مطلب بسیار مهمی را که با همبندی هایم توجه می کنیم مربوط به زندانیان پرداخت مهریه است و آن هم قیمت روز سکه تا سکه گران می شود دوستانم بر سر خود می کوبند من هم تا روزنامه را می گیرم به شوخی به آنها میگویم سکه گران شده است .

آیا قبلا ورزش می کردید و در زندان هم ادامه می دهید ؟

در دوران نوجوانیم پینگ پنگ را به صورت حرفه ای بازی می کردم و در دوران جوانی والیبال حرفه ای کپیتان بودم و در همه دورانها فوتبال را غیر حرفه ای بازی می کردم و در زندان هم همه این ورزشها را ادامه دادم اما اخیراً یک سال است به خاطر ناراحتیهای روحی متوقف شده و متاسفانه چاغ و، سنگین و زشت شده ام و معمولا در فوت سال به عنوان یار اضافی در زمین می چرخم و کسی روی من حساب نمی کند.

اگر آقای بیل گیتس را ببینید چه سوال از او می کنید؟

از او می پرسم نظرت در مورد شهرام جزایری چیست؟

با چه اعتماد به نفسی می خواهید این سوال را از او بکنید؟

به نظرم اکر آقای بیل گیتسجای من بود در این 10 سال به هیچ وجه نمی توانست شرایط را تحمل کند البته فرق بیل گیدز و شهرام جزایری این است که شهرام مسیر خوبی را برای رشد آغاز کرد اما فهم و شعور ادامه آن را نداشت اما آقای گیتس از افتخارات قرن حاضر است و خیلی از عیوبش در پس پرده توفیقاتش پنهان است اگر آزاد شدم حاضرم با او مناظره کنم و مطمئن هستم نزد آن استاد بزرگوار درس های خوبی را از تجارب ارزندهس خواهم داد.

و حرف آخر؟

در پایان این مصاحبه به همه مسئولان و حاکمان نظام مقدس جمهوری اسلامی پیام ندامت و پشیمانی شهرام جزایری را اعلام می نمایم و عرض می کنم که بعد از عدالت عفو و بخشش برترین خصلت حاکمان است و رفعت اسلامی که زینت و افتخار حاکمان فعلی ایران اسلامی است و به همین استناد نیز از شما جراید و رسانه ها خواهش می کنم موضوع این مصاحبه را سیاسی ندانسته بلکه بالعکس درد دلهای یک مسلمان کعبه رفته به حج تمتع بدانید و آگاه باشید خداوند فرموده همه بندگان من مورد مغفرت و آمرزش هستند به خاطر وقتی را که اختصاص دادید صمیمانه متشکرم.