شمارش معکوس برای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال آغاز شده و سؤال روز محافل ورزشی این است: «چه کسانی میآیند؟»... جلسه مجمع فدراسیون فوتبال هم برگزار و درست در همین شرایط نام دکتر محمد دادکان دوباره مطرح شد. مردی که هر بار پای فوتبال و مسائل آن به میان میآید، اسم او هم هست. شاید به این خاطر که بدون دادکان، فوتبال ایران تکه مهمی کم دارد!
دیروز به بهانه انتخابات و شایعه بازگشت مجدد دادکان به دفتر شخصی او رفتیم. دادکان از عزای مادر درآمده و تأخیر ما به دلیل ترافیک را هم بزرگوارانه پذیرفت. او قول داد برای گفتوگوی مفصل ظرف همین هفته به دفتر خبرورزشی بیاید اما حتی همین گپ و گفت دوستانه هم سوژههای مهمی برای نوشتن داشت. مگر میشود با محمد دادکان نشست و از فوتبال پرغوغا حرف زد و چیزی ننوشت؟!
*مصاحبه آقای علیآبادی را خواندهاید؟ ایشان گفته وارد انتخابات فدراسیون فوتبال نخواهد شد، حتی اگر رئیسجمهور بگویند!
کاش یک خبرنگار از ایشان میپرسید پس چرا چهار سال قبل آمدید؟ آن زمان مگر آقای علیآبادی نگفت به دستور رئیسجمهور آمده، پس چه شده پس از چهار سال حتی حاضر نیست دستور رئیس دولت را هم در این زمینه بپذیرد؟ ایشان باید خودشان بگویند چرا نمیآیند!
*فوتبال تخصصی است و این عرصه سخت، مردان کاربلد خودشش را میخواهد. الان بحث رفتن کفاشیان است و اینکه باید ورزشیها بیایند.
در فدراسیون کفاشیان فقط یک ورزشی داریم که خودش است. او رئیس فدراسیون دوومیدانی بوده و معاون سازمان تربیتبدنی. بهجز ایشان چه کسی در فدراسیون فوتبال ورزشی است؟ کدام نایبرئیس یا کدام عضو هیأترئیسه فدراسیون فعلی میتواند چنین ادعایی کند؟
*اتفاقاً به هیأترئیسه خود شما هم این ایراد وارد بود!
فرق داشت. کار هیأترئیسه چیز دیگری است و من برای حل مشکلات کلان فوتبال مجبور به انتخاب بهترین ترکیب ممکن بودم. فوتبال با نهاد و ارگانهای مختلف سروکار دارد و من از بازرگانی، نیروی انتظامی، وزارت خارجه، مجلس، دولت و... از همهجا نماینده آوردم و دیدید که این عزیزان سنگهای سر راه را چطور برداشتند. تازه همانها «فوتبالیترین» عناصر ارگان خود بودند و اصلاً هیأترئیسه وارد کارهای اجرایی فوتبال نمیشد. ما برای امور اجرایی 4 رئیس فدراسیون بودیم. به علاوه من، نوآموز، پهلوان و مرتضوی، امثال خداداد، معینی، درودگر و... استخوان خردکردههای فوتبال، همه بودند. حالا شما بگویید این هیأترئیسه فعلی چقدر توانسته مشکلات سر راه فوتبال را بردارد؟ حالا بحث ورود به عرصه و کار اجرایی جای خود!
*بین نفراتی که الان به عنوان گزینه جانشینی کفاشیان مطرح میشوند به نظر شما کدامیک بهترند؟ ورزشیها یا سیاسیون؟
من نمیدانم چه کسانی آمدهاند یا میآیند؛ اما بر سر مسئله «آدم سیاسی» و ورودشان به فوتبال بحث دارم. در تلویزیون هم گفتم، آدم سیاسی کسی است که درس این کار را خوانده و عضو حزب مشخصی است. کسی مثل علیآبادی یا سعیدلو که آمده و چند سال یک پست سیاسی گرفته را نمیشود آدم سیاسی خواند. آنها کجا درس سیاست خواندهاند؟ آقای زریبافان هم همینطور، هیچکدام این افراد آدم سیاسی محسوب نمیشوند و در این عرصه آدم معمولی هستند از آدم معمولی هم پایینتر میشوند. پستهای دولتی را که از آنها بگیری، در فوتبال هم که موقعیت این افراد معلوم است.
*پس کفاشیان بهتر است؟
او ورزشی بوده و هست. ایراد کار ما این است که یک آدم معمولی را میآوریم چهار سال رئیس ورزش میکنیم. او وقتی وارد ورزش میشود در این تخصص، صفر مطلق است. پس از چهار سال خودش را به سه یا چهار میرساند (از نمره 20)؛ چون اینکاره نیست و ورزش خمیرمایه ورزشی لازم دارد. بههرحال، بعد از چهار سال که 3 یا 4 شد، دوباره او را کنار میگذاریم و یک صفر دیگر جایش میآوریم! شاید امثال علیآبادی در تخصصهای دیگر عالی باشند اما ورزش ماجرای خودش را دارد. به صرف حضور 20 سال پیش در هیأتمدیره پرسپولیس که کسی مدیر ورزشی نمیشود!
*هنوز ماجراهای گذشته را فراموش نکردهاید!
چون خیلی اذیت شدم. 5 سال از بهترین سالهای عمرم را خانه نشستم و حالا میگویند برگرد! بعد از من 13 گروه بازرسی فرستادند تا در فوتبال خلافی پیدا کنند که نکردند! ما از اسب میافتیم ولی از اصل نه. ریگ ته جوی هستیم و همیشه در ورزش میمانیم ولی دوستان مثل کف روی آب میآیند و میروند.
*حالا به قول شما کار دست آدمهای معمولی است، ما چه باید بکنیم؟
گفتم از معمولی هم پایینتر. با این آدمها ورزش درست نمیشود. ما در ورزش 3 گروه داریم. دسته اول تحصیلکردههای ورزش، دسته دوم باتجربهها و سوم آدمهای معمولی. تحصیلکردهها هرگز باتجربهها را قبول نکردند و به آنها گفتند سنتی و بیسواد. باتجربهها هم متقابلاً به ایشان گفتند پای تختهای و اینکه شما تجربه عملی ندارید. نتیجه این شد که آدمهای معمولی سوءاستفاده کردند و کل کار را به دست گرفتند! آنها برای یادگرفتن کار چند تحصیلکرده عشق سفر و سمینار را هم آوردند و وقتی کار را قاپیدند، عذر همانها را هم خواستند. خدا شاهد است یک روز آقای قاسمی، معاون سعیدلو آمد سراغ من که بیا و برگرد. همانجا به او همین را گفتم که وقتی کارشان با تو تمام شود کنارت میگذارند. الان قاسمی کجاست؟!
*اینکه تحصیلکرده و باتجربهها با هم بیایند، ایدهآل است.
با آقای پهلوان رفته بودیم خدمت رئیسجمهور. این ماجرا فکر میکنم برای 4 سال پیش است. ایشان گفت برگرد به فوتبال گفتم چرا فوتبال؟ شما ضعیفترین فدراسیون مملکت را بده دست. من ظرف چند ماه ببین با چه امکانات و جایگاهی تحویلتان میدهم. حالا فوتبال که جای خود دارد، بابا این کار تخصصی است و اینکاره میخواهد. والله اگر من بودم به سادگی میرفتیم جامجهانی 2010 بهخاطر اینکه مدیر باید پشت مربی باشد. زمان من یک ریال از دولت و سازمان نگرفتیم، تازه چهارصد میلیون هم به سازمان دادم که خرج استقلال و پرسپولیس شد. پس چرا حالا فوتبال به این روز افتاده؟
*شما در مورد سرمایههای فوتبال مثل دایی و قلعهنویی هم صحبت کرده بودید؟
قلعهنویی زنگ زد برای رخصت، گفتم تو را میخواهند چون استقلال را قهرمان کرده و محبوب هستی. سال بعد که کنارش گذاشتند به حرف من رسید. دایی هم که در تلویزیون جلوی همه گفت: «به دادکان عذرخواهی بدهکارم؛ او (دادکان) گفت نیا و من باور نکردم» من از اول میدانستم اینها دلشان برای فوتبال نسوخته و سرمایههای فوتبال را از بین میبرند. اگر واقعاً به دایی اعتقاد داشتید چرا عوضش کردید؟ شما که میدانستید به جامجهانی نمیروید، چرا جایش را به حرف و ادعا دادید؟
*یعنی قطبی؟
آمدن او البته دست رئیس فدراسیون نبود و پشتپرده داشت...
*حالا کروش را چطور میبینید؟
او مربی خوب و بزرگی است ولی مربی تنها ضامن موفقیت نیست. مربی باید مدیریت شود و همه کمکش کنند. متأسفانه الان کروش هم تنهاست و هم مدیر ندارد! چرا باید سرمربی تیمملی، سرپرست را عوض کند؟ چرا فدراسیون مجبور است مدام جلوی او کوتاه بیاید؟ الان دو ماه است رفته و بعید است به این زودیها بیاید. یعنی 3 ماه از سال که لیگ داریم ایشان نیست در حالی که تحت قرارداد ماست و دارد پول میگیرد، چرا؟
*میگویند مربیان بزرگ همیشه و همهجا اینطور کار میکنند.
اینطور نیست، شما اینکاره نبودید! در همه دنیا وظیفه مربی معلوم و حدود اختیاراتش هم در قرارداد تعیین میشود. ما به او پول میدهیم و باید در قرارداد ذکر میشد مثلاً سالی سه بار، هر بار 10 روز حق استفاده از مرخصی دارید، آن هم نه در اوج لیگ!
*شرایط فعلی فوتبال را چطور میبینید؟
همانطور که هست، بد! آقای علیپور در ورزش و مردم میگوید دولت باید به ما پول بدهد، پس این چه مدیریتی است؟ فقط بلدید پول بگیرید و خرج کنید؟ حالا شما این چند سال این همه پول گرفتید، چه چیزی به فوتبال اضافه کردید؟ شما چه به فوتبال دادید؟ خروجی این 400 میلیارد پولی که هر فصل در لیگ برتر هزینه میشود، چیست؟
*میگویند لیگ را منظم برگزار کردیم!
همه دنیا لیگ دارند چرا این 5 سال یک استعداد رو نکردید؟ چرا هنوز کریمی فوق ستاره ماست؟ دنبال برگرداندن کریم باقری هستیم و فرهاد مجیدی میرود همه ماتم میگیرند؟ الان 150 بازی در دور رفت برگزار شد، کدامش خوب بود؟ چرا مردم از فوتبال فراری شدهاند؟ اصلاً این همه پول در این فوتبال کجا میرود؟
*منشور اخلاقی هم دستاورد این دوره بود!
کدام مشکل اخلاقی با منشور حل شد؟ چه کار مثبت و فرهنگی در این سالها انجام شد؟ زمان من که منشور نبود و به قول حاج داود احمدینژاد هیچکدام از این مشکلات هم نبود! آمار بگیرید و انصاف داشته باشید که مشکلات کدام دوره بیشتر شد.
*بحث مجلس و قانون جدید هم سوژهای است که فوتبال را تهدید میکند.
همین چند روز پیش مجلس فرانسه درباره قراردادهای فوتبال، قانونی وضع کرد. در همه دنیا فوتبال به دولتها پول میدهد، نه برعکس! اصلاً چرا باید به این فوتبال پول بدهند؟ به خاطر کدام موفقیت؟ کدام ستاره؟ آقای مدیر، شما چرا باید سالانه این همه پول برای خودت برداری؟ مگر چه میکنی؟
*آینده را چطور میبینید؟
این آدمها که دلشان برای فوتبال نسوخته است. زمان من رئیسجمهور وقت هر دو ماه یکبار مرا میخواست و از ریز مسائل فوتبال میپرسید. اگر مشکل و بهانهای بود حل میکرد ولی حالا ایران به جامجهانی نمیرود و آب از آب تکان نمیخورد! الان فیفا گفته چهل هزار دلار از طریق بنهمام به ایران داده شده، این پول کجا رفت؟ اگر به حساب فدراسیون واریز شده، بیایند و صورتهزینهاش را بدهند کجا خرج کردهاند؟ چرا همه ساکت هستند؟ چطور در این فدراسیون هر روز بین همه دعواست و همه مصاحبه میکنند ولی اینجور مواقع ساکت هستند؟ این فاجعه اخیر و رأی کمیته استیناف را زیر سؤال بردن هم که واویلاست! درست یا غلط، بالاترین مرجع فدراسیون رأی داده، چطور هرکس به خودش اجازه میدهد علیه آن صحبت کند؟ اینجوری سنگ روی سنگ بند نمیشود!
*قول دادید برای صحبت مفصل بیایید خبرورزشی، فقط یک سؤال کوچک و خداحافظی، دادکان به فوتبال برمیگردد؟
به جبران محبت شما حتماً میآیم خدمتتان و آنجا در مورد همین مجمع و اساسنامه و تغییرات صحبت میکنم ولی به فوتبال برنمیگردم، من 50 ساله در اوج تجربه و پختگی خانهنشین شدم و حالا 56 سالهام. بگردم چهکار؟
تغییرات مختلفی ازجمله در زمینه قابلیتهای سلامتی در watchOS 11 پیادهسازی شده است.
ساعتها به روال همیشگی، مشغول انجام وظیفهی خودشان هستند. اما مطالعهی جدیدی میگوید وقتی ورزش میکنیم، زمان در تصورات ما کمی از ساعت واقعی جلوتر است.
چند ماه پیش بود که صرافی رمزارز بایننس از اجباری شدن احراز هویت برای کاربران خبر داد که به موجب آن، کاربران ایرانی در استفاده از آن با مشکل مواجه شدند. اما کار به همینجا ختم نشد و...
اولین بستر هوشمند جستجوی مربی ورزشی در ایران با امکان جستوجو روی نقشه راهاندازی شد.
سامسونگ رویکردهای جاه طلبانهای را دنبال میکند و اینک در حوزه فناوری نمایشگر LED، توانسته اقتدار خود را در قلب استادیوم «SoFi» به نمایش بگذارد.
شاید کمتر کسی تصور میکرد ویروس کرونا تا این اندازه زندگی روزانه ما را دستخوش تغییر کند. هم اکنون تعدادی از کشورها در حال لغو قرنطینه هستند و مردم به خیابانها بازمیگردند، اما همچنان ماسک به صورت دارند.
یکی از بزرگترین شرکتهای تجاری ایران که در واقع هلدینگی بسیار بزرگ به حساب میآید، با فدراسیون فوتبال به توافق رسید و از این پس اسپانسر تیمملی ایران خواهد بود.
انواع ورزشها دارای فوایدی برای سلامتی هستند، اما بهگفتهی دانشمندان، تأثیر ورزشهای مختلف در کاهش وزن متفاوت است.
ملیپوش سابق فوتبال ایران که این روزها با آکادمی کیا مشغول استعدادیابی است، خاطرات عجیبی از آکادمیاش دارد.