شوک بزرگی را به هواداران پرسپولیس وارد کرد.تنها دقایقی از بازی ایران و قطر گذشته بود که علی کریمی به جای آنکه در مورد این بازی حرف بزند خطاب به همه خبرنگاران گفت:«ماندنم در پرسپولیس منتفی شد.» خبر در کمتر از چند دقیقه و در آن ساعت از شب رسانه ای شد و دهان به دهان چرخید تا خیلی ها از این اتفاق ناراحت شوند و البته خیلی ها هم خوشحال. آنها که از این اتفاق ناراحت هستند بر این عقیده اند که حضور کریمی در پرسپولیس مانند یک وزنه می ماند که در شرایط حساس می تواند حاشیه ها را کنترل کند.اما مخالفان می گویند چه بهتر که کریمی دارد می رود.مصاحبه های تند او علیه باشگاه،سرمربی و برخی از بازیکنان فقط و فقط برای تیم حاشیه درست می کند و وقتی او نباشد پرسپولیس حاشیه هایی این چنینی را تجربه نخواهد کرد.
اما چه اتفاقاتی افتاده است که به یکباره علی کریمی تصمیم گرفت تا جدایی اش از پرسپولیس را علنی کند و عواقب این جدایی را به گردن مسئولان تیم بیاندازد؟ آغاز مذاکرات با جادوگر برای تمدید قرارداد قبل از اینکه پرسپولیسی ها برای بازی با الشباب راهی دوبی شوند در تهران انجام شد.البته این جلسه به دلیل حضور برخی مهمانان ناخوانده نیمه تمام ماند تا مذاکرات در دوبی و قبل از بازی با نماینده امارات در لیگ قهرمانان پیگیری شود.در آن جلسه رویانیان به کریمی گفته بود که دوست دارد در پرسپولیس بماند و برای لیگ برتر دوازدهم به آنها کمک کند.او گفته بود که می خواهد یک کریمی متفاوت را ببیند و جادوگر هر کاری از دستش بر می آید برای پرسپولیس انجام بدهد.آنهایی که از نزدیک با رویانیان در ارتباط هستند به خوبی با این طرز حرف زدن سردار آشنایی دارند.آنها می دانند که سردار به این دلیل از کریمی خواسته بود متفاوت باشد که احساس نگرانی می کرد.آن هم به این دلیل که کریمی در محدوده خودش به عنوان یک بازیکن تصمیم بگیرد و فراتر از یک کاپیتان در باشگاه تاثیر نداشته باشد.
جادوگر در فصلی که گذشت بارها علیه دنیزلی،مسئولان باشگاه و حتی نیمکت نشینی برخی از بازیکنان موضع گرفت و چالش های بزرگی را به وجود آورد.مثل بازی با الهلال عربستان که دنیزلی را وادار کرد تا او را از پرسپولیس اخراج کند! (البته این خبر چندان رسانه ای نشد) اما وساطت خود رویانیان و نزدیکان او سرمربی ترک تبار را از تصمیمی که گرفته بود منصرف کرد تا کریمی یک بار دیگر به پرسپولیس برگردد. پس از آن یک بار دیگر هم بعد از بازی با الغرافه بود که کریمی مصاحبه کرد و گفت دنیزلی باید پاسخگوی نتیجه نگرفتن های پرسپولیس باشد.هرچند او پس از این اظهار نظر با دنیزلی تماس گرفت و گفت که منظوری از این بابت نداشته است اما جمیع این مسائل باعث شد تا رویانیان بیشتر از پیش برای فصل جدید احساس نگرانی کند تا زحمت هایی که برای این فصل کشیده با انجام یکی دو مصاحبه از بین نرود.
رویانیان سه شنبه هفته گذشته جلسه ای در دفتر نیاوران با کریمی برگزار کرد که در آن جلسه طرفین به جمع بندی نهایی نرسیدند.پس از آن جادوگر جلسه ای را هم با معاون رویانیان برگزار کرد و از شرط و شروط هایش برای ماندن در پرسپولیس گفت.وقتی خبر به گوش سردار رسید که کریمی برای ماندن شرط و شروط گذاشته است او ناراحت می شود و البته این ناراحتی را خیلی سیاستمدارانه بروز می دهد.در حالی که همه رسانه ها منتظر ترکاندن بمب در فصل نقل و انتقالات بودند رویانیان در گفت و گو با یکی از رسانه ها و به صورت خیلی سربسته اعلام کرد که کریمی را نمی خواهد.او به این نکته اشاره کرده که مذاکرات با کریمی ادامه دارد و اگر شرایط او منطقی باشد قرارداد بین طرفین به امضاء می رسد.او در همین مصاحبه به همه فهماند که کریمی برای ماندن شرط گذاشته است و شرایطش به دور از منطق و اساس است.
خود رویانیان بارها گفته بود که کریمی و پرسپولیس نیازی به قرارداد ندارند اما وقتی روزنامه دیگری به نقل از کریمی تیتر زد که اگر حسینی،بنگر را به پرسپولیس آورده من هم مازیار زارع را می آورم وضعیت بار دیگر دگرگون شد تا سرانجام کریمی در موضع گیری رسمی اعلام کند دیگر در پرسپولیس نمی ماند.
می گویند کریمی برای ماندن در پرسپولیس شرط گذاشته است که یکی از آنها ماندن مازیار زارع در پرسپولیس است.شاید شرط و شروط های دیگری هم بوده که رویانیان را این طور آشفته کرده است.کسی چیزی نمی داند و سیاست رویانیان هم طوری بوده که خیلی مخفیانه حرف هایش را بیان می کند.اگر کریمی شروط دیگری هم داشته شاید در آینده ای نزدیک رسانه ای شود و شاید هم برای اینکه تیم به حاشیه نرود سردار فعلا آنها را در سینه اش نگه دارد،اما آنچه مشخص است این است که جادوگر شمشیر را از رو بسته است و به خاطر اینکه خواسته هایش برآورده نشده تصمیم گرفته تا غزل خداحافظی با تیم محبوبش را بخواند. شایعات این روزها پیرامون علی کریمی زیاد شنیده می شود که یکی از آنها از پیوستن این بازیکن به ملوان بندر انزلی است.اتفاقی که با توجه به رفات او با مازیار زارع،همشهری بودن آنها و ...شاید خیلی هم دور از ذهن نباشد.