فرگوسن نزديک به 27 سال در اولدترافورد ماند ولي در اين مدت پرسپوليس 25 و استقلال 22 مربي را به خود ديدند. تيم ملي ايران هم در اين مدت 27 مربي را روي نيمکت مربيگري خود نشانده است.
به گزارش ايسنا ، با پايان يافتن فصل دوازدهم ليگ برتر فوتبال بار ديگر بحث تغيير و تحول کادر فني استقلال و پرسپوليس مطرح شده است. از يک سو امير قلعهنويي که تيمش را قهرمان ايران کرده، ساز جدايي سر ميدهد و از سوي ديگر يحيي گلمحمدي عطاي کار در پرسپوليس را به لقايش بخشيده و رفته است. در اين ميان آن چه بيش از هر چيز به خاطر ميآيد اين است که چرا اين دو تيم بزرگ – و نه باشگاه بزرگ – با وجود ادعاهايي که گوش فلک را کر ميکنند، هيچگاه ثبات را به معناي واقعي کلمه بر نيمکت خود احساس نکردهاند؟
سر آلکس فرگوسن، سرمربي سرخپوشان منچستر حدود 27 سال پيش يعني 1365 هدايت منچستريونايتد را بر عهده گرفت و تا همين هفته قبل که از دنياي قهرماني خداحافظي کرد، در سمت خود باقي بود. در اين مدت منچستر روزهاي خوب و بدي را سپري کرد و تلخ و شيرين بسياري به خود ديد. باختها و پيروزيهاي متعدد، قهرمانيها و ناکاميهاي پيدرپي و اشکها و لبخندهاي هواداران منچستريونايتد در اين سالها، مجموعه تاريخ اين تيم را تشکيل ميدهد. سوال اين است که در همين مدت، در دو تيم مدعي و بزرگ ايران چه ميگذشته است؟
تيمهاي بزرگ ايران که روزگاري تنها قطبهاي قهرماني بودند و هر سال جام قهرماني فوتبال ايران به يکي از اين دو تعلق داشت در طول 27 سال گذشته روي هم 47 بار مربي عوض کردهاند. اين آمار وحشتناک و تاسف برانگيز در صورتي ناگوارتر ميشود که به صورت جزئي به آن پرداخته شود، وقتي تيمي مثل پرسپوليس در يک سال دو بار و استقلال در يک سال سه بار سرمربي خود را تغيير ميدهند، "فاجعه" و "بحران" معنا پيدا ميکند.
در اينجا نگاه کوتاهي داريم به آنچه در طول 27 سال گذشته در استقلال و پرسپوليس گذشته است. در تمام اين مدت، آلکس فرگوسن، سرمربي شياطين سرخ بود و راس نيمکت اين تيم انگليسي هرگز در اين مدت دستخوش تغيير نشد.
استقلال:
1365: عباس رضوي
1366: منصور پورحيدري
1367: غلامحسين مظلومي
1368: محمد صلاحي
1368: منصور پورحيدري
1371: بيژن ذوالفقارنسب
1372: يورگن سوکومورخوف
1373: رضا نعلچگر
1373: لئونيد بيلفسکي
1373: نصرالله عبداللهي
1374: منصور پورحيدري
1375: ناصر حجازي
1380: منصور پورحيدري
1381: رولند کخ
1382: امير قلعهنويي
1385: صمد مرفاويي
1386: ناصر حجازي
1386: فيروز کريمي
1387: امير قلعهنويي
1388: صمد مرفاويي
1389: پرويز مظلومي
1391: امير قلعهنويي
پرسپوليس:
1365: علي پروين
1367: مسعود معيني
1372: محمود خوردبين
1372: محمد پنجعلي
1373: ولاديسلاو بگوويچ
1373: حميد درخشان
1374: هانس يورگن گده
1374: استانکو پوکلهپوويچ
1376: حميد درخشان
1376: ايوان متکوويچ
1377: علي پروين
1382: وينگو بگوويچ
1383: راينر زوبل
1384: علي پروين
1384: آري هان
1385: مصطفي دنيزلي
1386: افشين قطبي
1387: افشين پيرواني
1387: نلو وينگادا
1388: زلاتکو کرانچار
1388: علي دايي
1390: حميد استيلي
1390: مصطفي دنيزلي
1391: مانوئل ژوزه
1391: يحيي گلمحمدي
فوتبال ايران براي رسيدن به استاندارد جهاني و فتح قله هاي پيشرفت به ثبات نياز دارد. اين مساله يک "تعارف" نيست که بشود با چند شعار تو خالي توجيهاش کرد. ثبات لازمه پيشرفت است. مربي اگر بداند چند سال هدايت تيمي را در اختيار دارد با شجات بيشتري تصميمگيري ميکند و در تيمش از بازيکنان جوانتري بهره ميبرد. بازيکنسازي، نيازمند اعتماد مربي است و اعتماد مربي به يک جوان تنها زماني شکل ميگيرد که مربي بداند براي استفاده از بازيکنان جوان مورد بازخواست قرار نمي گيرد و در صورت نتيجه نگرفتن بلافاصله از کار برکنار نميشود.
پرسش اصلي اين گزارش اين است که اگر استقلال و پرسپوليس در طول اين 27 سال و پيش از آن، اين قدر سرمربي عوض نميکردند، آيا نتايج بهتري نصيب شان نميشد؟ پاسخ اين سوال بر عهده مديران اين دو باشگاه است.