مجله تماشاگر:
مهر ماه سال ۱۳۷۷ وقتی بیژن ذوالفقارنسب در دیداری فوق العاده حساس میان استقلال و پاس، هافبک گمنامی به نام جواد نکونام را مقابل آبی پوشان بازی داد، کمتر کسی گمان می کرد این بازیکن به چهره ای ارزشمند و ماندگار در فوتبال ایران بدل شود اما جواد پله های ترقی را یکی یکی طی کردو خیلی زودتر از عرف رایج در فوتبال ایران عضو ثابت تیم ملی شد. این اتفاق در حالی برای نکونام رخ داد که او در آن زمان هرگز پیراهن استقلال و پرسپولیس را نپوشیده بود.
حالا ۱۵ سال است از حضور نکونام در عالی ترین سطح فوتبال ایران می گذرد و او طی این مدت روزهای بسیار شیرینی را در فوتبال اروپا هم سپری کرده است. نکونام امسال این مجال را دارد که همراه با استقلال قهرمانی در آسیا را هم تجربه کند و این یعنی کسب دو عنوان قهرمانی بسیار ارزشمند طی کمتر از ۷ ماه.
جالب اینجاست که اگر این اتفاق رخ بدهد، دهه چهارم زندگی جواد از نظر افتخارات ورزشی باشگاهی او به بهترین دهه زندگی اش بدل شده و اتفاقاتی برایش رخ می دهد که به احتمال زیاد تا پایان دوران فوتبال او دیگر تکرار نخواهد شد.
از گمنامی تا شهرت
نکونام در تابستان سال ۱۳۷۷ هنگامی که عضو ثابت تیم ملی جوانان بود، مورد توجه بیژن ذوالفقارنسب قرار گرفت و کم کم به ترکیب ثابت پاس راه یافت. جواد اگرچه همراه با تیم جوانان در پیکارهای انتخابی جوانان آسیا ناکام شده بود اما توانایی هایش از نگاه ذوالفقارنسب پنهان نماند.
البته عمر حضور ذوالفقارنسب در پاس چندان طولانی نشد ولی همان حضو رکم هم کافی بود تا نکونام جایگاه خوبی در ترکیب ثابت پاس پیدا کرده و پس از رفتن ذوالفقارنسب، محمود یاوری را هم مجاب کند تا به او اعتماد کند.
اعتماد این دو مربی موجب شد جواد نکونام که در ابتدای فصل ۷۸-۷۷ بازیکن گمنامی بود، در پایان فصل به چهره ای کاملا شناخته شده بدل شده و علاوه بر تیم ملی امید، حضوری در اردوی تیم ملی بزرگسالان را هم تجربه کند؛ اتفاقی که سرفصل جدیدی را برای نکونام گشود.
اعتماد پورحیدری
در روزگاری نه چندان دور، تیم ملی فوتبال ایران اردوهای عجیبی را تجربه می کرد. در آن زمان برپایی اردوهای کوتاه مدت اصلا مرسوم نبود وتیم ملی اردوهایی برپا می کرد که حداقل ۱۰ روز طول می کشید. از سوی دیگر تعداد نفراتی که به اردو فراخوانده می شدند بعضا بیشتر از ۴۰ نفر می شد (البته در دوره های سرمربیگری علی پروین و حسن حبیبی سابقه دعوت از ۱۰۰ بازیکن و ۸۰ بازیکن به تیم ملی را هم داشته ایم!)
بر همین اساس عده ای صرفا به آن دلیل دعوت می شدند که بعدا خط بخورند و راه برای حضور بزرگان در تیم ملی هموار شود. وقتی نکونام در تابستان سال ۱۳۷۸ توسط منصور پورحیدری به تیم ملی دعوت شد خیلی ها گمان کردند او برای خط خوردن دعوت شده اما وقتی تیم جهت جدال با ژاپن عازم دیار آفتاب تابان شد، جواد نکونام اولین سفرش با تیم ملی بزرگسالان را تجربه کرد.
این اتفاق چند ماه بعد در جریان سفر به آمریکا هم تکرار شد تا مشخص شود پورحیدری چقدر به نکونام اعتماد و اعتقاد دارد. البته از بخت بد پورحیدری در اسفند ماه همان سال کناره گیری کرد و جای خودش را به جلال طالبی داد. این مربی اعتقاد زیادی به کار نکونام نداشت و در آستانه جام ملت های آسیا ۲۰۰۰ لبنان بر روی نام نکونام قلم قرمز کشید.
آن زمان نکونام نه اسم و رسم الان را داشت و نه عضو استقلال و پرسپولیس بود، به همین خاطر خط خوردن اسمش از سوی رسانه ها هم چندان دنبال نشد.
فرشته ای به نام بلاژویچ
خط خوردن در آستانه جام ملت ها انگیزه های نکونام را کاهش نداد و همین مساله به او کمک کرد تا برخلاف برخی ستاره ها، عمر درخشش بسیار طولانی شود. جواد در هیاهوی حذف از تیم ملی غرق نشد و اتفاقا برای بازگشت دوباره به جمع ملی پوشان هم استقلال و پرسپولیس را انتخاب نکرد.
او در تیمی پرسابقه اما بی طرفدار به نام پاس توپ می زد و آنقدر خوب توپ زد که میروسلاو بلاژویچ سرمربی که پس از ناکامی در جام ملت های لبنان در فوتبال ما صاحب منصب شده بود، او را به یکی از ارکان تیم ملی بدل کرد.
اوج کار بلاژویچ در شهریور ماه سال ۱۳۸۰ بود که محبت را در حق نکونام تمام کرد.
بلاژویچ برای جدال با عربستان در تهران، حامد کاویانپور را نیمکت نشین کرد و به نکونام مجال حضور در ترکیب ثابت را داد. این تصمیم با واکنش رسانه ها توأم شد اما سرمربی وقت تیم ملی در پاسخ به آنها گفت: «من روزی از فوتبال ایران می روم اما سال ها بعد خواهید فهمید که بلاژویچ با معرفی نکونام به عنوان هافبک دفاع ثابت تیم ملی و میدان دادن به او چه خدمتی در حق فوتبال شما کرده است.»
اتفاقا حرف بلاژویچ کاملا درست از آب درآمد چون اگر او در آن زمان نکونام را فیکس نمی گذاشت و این بازیکن را به هافبک فوق العاده مطرح آن زمان پرسپولیس (کاویانپور) ترجیح نمی داد، معلوم نبود که نکونام در فوتبال ملی ما چه سرنوشتی پیدا می کرد!
ناکامی در عرصه باشگاهی
نکونام از سال ۷۷ تا ۸۰ سیر صعودی مستمر و مطلوبی را در عرصه فوتبال ملی تجربه کرد اما به لحاظ باشگاهی اصلا روزهای خوبی را به چشم ندید. در فصل ۷۸-۷۷ پاس با ذوالفقارنسب به بحران خورد تا محمود یاوری بیاید و این تیم را به عنوان پنجم لیگ برساند.
فصل پس از آن هم ابراهیم قاسمپور صاحب منصب بود که او هم ره به جایی نبرد. در فصل ۸۰-۷۹ نیز ابتدا حسین فرکی سکاندار شد اما چون نتوانست خوب نتیجه بگیرد، جای خود را به فرهاد کاظمی داد و در نهایت او هم نتوانست پاس را جزو ۳ تیم بالای جدول کند.
این روند در فصل ۸۱-۸۰ نیز ادامه یافت و پاس با وجودی که در طول فصل ۳ مرتبه موفق به شکست استقلال و پرسپولیس شد (دو بار استقلال و یک بار هم پرسپولیس) اما در نهایت باز هم جایی در جمع تیم های اول تا سوم فصل نداشت.
در آن فصل همایون شاهرخی هدایت سبزپوشان را برعهده داشت. این پاسی قدیمی برای فصل ۸۲-۸۱ ابقا شد و سرانجام پاس به عنوان دومی دومین فصل لیگ برتر دست یافت تا پس از ۵ سال دوباره یک نایب قهرمانی را در فوتبال ایران تجربه کرده باشد.
به این ترتیب اولین افتخار باشگاهی نکونام هم رقم خورد. تابستان سال ۱۳۸۲ اما برای نکونام چندان خوشایند نبود چون در مراسم انتخاب برترین های فصل، هیات داوران جایزه بهترین بازیکن را به محرم نویدکیا داد. البته نکونام هرگز با صراحت در این مورد حرفی نزد اما نوع رفتارش نشان می داد که از وقوع این اتفاق ناراحت است.
طلای بوسان
پس از ناکامی در صعود به المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و عدم راهیابی به جام جهانی ۲۰۰۲، فوتبال ما به نوعی پوست انداخت و برانکو ایوانکوویچ که مغز متفکر بلاژویچ بود، صاحب منصب تیم ملی شد. برانکو تیم امید را با کمک ۳ بازیکن بزرگسال به بازی های آسیایی بوسان ۲۰۰۲ برد و در کمال ناباوری و ناامیدی طیف قابل ملاحظه ای از فوتبالدوستان و کارشناسان، توانست با مدال طلای این مسابقات به ایران برگردد.
نکونام یکی از مردان اصلی آن تیم بود و قهرمانی در آن مسابقات آنقدر به او اعتبار و اعتماد به نفس داد تا حضورش در ترکیب ثابت تیم ملی را باور کند. برانکو به معنای واقعی کلمه بر روی نکونام حساب می کرد و جواد هم با بازی های خوب در تیم ملی اعتماد این مربی را پاسخ می داد.
ماحصل این رابطه مطلوب دوطرفه، تثبیت جایگاه جواد در ترکیب ثابت تیم ملی برای شرکت در جام ملت های آسیا ۲۰۰۴ چین بود. البته قبل از آن در عرصه باشگاهی یک اتفاق بسیار خوب برای جواد رخ داد که سال ها بعد در استقلال برایش دوباره تکرار شد.
قهرمانی لیگ
پاس در فصل ۸۳-۸۲ تیم بسیار خوبی داشت و ستارگان بسیاری در آن توپ می زدند؛ از خداداد عزیزی گرفته تا جواد نکونام، آرش برهانی، محمد نصرتی، بهروز رهبری فر، مهدی هاشمی نسب و … آن تیم بسیار خوب تحت هدایت مجید جلالی در نهایت پس از کش و قوس های فراوان توانست قهرمانی در سومین دوره لیگ برتر را جشن بگیرد و جواد نکونام را برای اولین مرتبه در عرصه باشگاهی به کاپ قهرمانی برساند.
این اتفاق اردیبهشت سال ۱۳۸۳ رخ داد تا نکونام چندی بعد در حالی عازم جام ملت ها شود که هنوز طعم شیرین قهرمانی لیگ زیر زبانش بود، طعمی که می توانست در چین هم این بار در عرصه ملی تکرار شود و سال خوب جواد را بدل به یک سال رویایی کند اما از بد حادثه تیم برانکو در عین شایستگی به عنوان سومی جام ملت ها رضایت داد تا نکونام به دومین کاپ قهرمانی خود طی یک سال دست پیدا نکند.
البته همین عنوان سومی هم بسیار ارزشمند بود و نکونام را به مهره ای جدانشدنی از ترکیب ثابت تیم ملی بدل کرد. حالا پیکارهای مقدماتی جام جهانی در پیش بود و این یعنی استارت برای روزهای سرنوشت سازتر.
افتخار در لالیگا
نکونام در طی دوران بازیگری اش، چند بار شاهد بحران در پاس بود که آخرین آن پاییز سال ۱۳۸۳ رخ داد. مدافع عنوان قهرمانی فصل ۸۴-۸۳ را اصلا خوب روع نکرد و در نهایت نتایج ضعیف موجب برکناری مجید جلالی شد تا پای مصطفی دنیزلی بزرگ به فوتبال ایران باز شود.
دنیزلی پاس را دوباره احیا کردو توانست این تیم را به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا برساند اما العین امارات در تهران کاخ آرزوهای نکونام و یارانش را ویران کرد تا خاطره خوش قهرمانی آسیا در سال ۱۳۷۱ دوباره برای پاسی ها تکرار نشود.
نکونام در فصل ۸۵-۸۴ هم تا نیمه راه در پاس بود و پس از آن به لیگ امارات و اسپانیا رفت تا ۷ سال دور از فوتبال باشگاهی ایران باشد. جواد در اوساسونا، کار را خیلی خوب شروع کرد اما بدیهی است که کسی از این تیم توقع کسب جام نداشت. اوساسونا تیمی متوسط است که حضور در لالیگا برایش یک افتخار بودیه و صرفا می خواهد در سطح اول فوتبال اسپانیا باقی بماند، بنابراین جام نگرفتن طی سال هایی که نکونام در لالیگا بازی می کرد اصلا اتفاق عجیبی نبود.
جواد ۶ فصل در عالی ترین سطح فوتبال اسپانیا بازی کرد و جام نگرفت اما همین که برابر بزرگترین بازیکنان فوتبال جهان حاضر شده، برایش مایه افتخار است و به جرأت می توان گفت به چند عنوان قهرمانی در ایران و حتی آسیا می ارزد.
بازگشت با قهرمانی
دوران حضور جواد نکونام در اسپانیا تابستان سال گذشته به اتمام رسید. این بازیکن که مدعی بود از بچگی استقلالی بوده به آرزوی دوران کودکی اش رسید و پیراهن آبی را بر تن کرد. نکونام در روزهای آغازین حضورش در استقلال ناموفق بود اما اندک اندک خودش را با شرایط تطبیق داد و در نهایت قهرمانی لیگ برتر را هم جشن گرفت تا پس از ۹ سال مجددا به این عنوان برسد. قهرمانی در لیگ برتر آنقدر شیرین بود که جواد حتی اختلاف شدید با مهدی رحمتی در اغلب اوقات فصل را هم از یاد برد!
رویای آسیایی
«تا روز آخری که فوتبال بازی می کنی باید امیدوار باشی.» نکونام با بیان این جمله می گوید: «اگر امیدت را از دست بدهی، می بازی. زحمت و پشتکار بسیار مهم است اما اگر امید نداشته باشی خود به خود انگیزه ات را هم از کف می دهی و در نهایت گردونه خارج می شوی.»
نکونام که حضور در جام جهانی، قهرمانی در بازی های آسیایی و فتح لیگ برتر را تجربه کرده، بسیار دلش می خواهد فاتح لیگ قهرمانان آسیا هم بشود تا کلکسیون افتخاراتش کامل شود. جواد با اشاره به روزهای سخت پیش روی خود می گوید: «با پاس می توانستیم قهرمان شویم اما نشد.حالا می خواهم این کار ناتمام را با استقلال تمام کنم. در سال جام جهانی قهرمانی آسیا لذت دیگری دارد.»